گنجور

بخش ۱۴ - حکایت

شنیدم که نابالغی روزه داشت
به صد محنت آورد روزی به چاشت
به کتابش آن روز سائق نبرد
بزرگ آمدش طاعت از طفل خرد
پدر دیده بوسید و مادر سرش
فشاندند بادام و زر بر سرش
چو بر وی گذر کرد یک نیمه روز
فتاد اندر او ز آتش معده سوز
به دل گفت اگر لقمه چندی خورم
چه داند پدر غیب یا مادرم؟
چو روی پسر در پدر بود و قوم
نهان خورد و پیدا به سر برد صوم
که داند چو در بند حق نیستی
اگر بی وضو در نماز ایستی؟
پس این پیر از آن طفل نادان تر است
که از بهر مردم به طاعت در است
کلید در دوزخ است آن نماز
که در چشم مردم گزاری دراز
اگر جز به حق می‌رود جاده‌ات
در آتش فشانند سجاده‌ات

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شنیدم که نابالغی روزه داشت
به صد محنت آورد روزی به چاشت
هوش مصنوعی: روزی شنیدم که جوانی به خاطر روزه‌داری، با مشکلات و سختی‌های زیادی دست و پنجه نرم کرده بود و بالاخره به وعده‌ی صبحانه‌اش رسید.
به کتابش آن روز سائق نبرد
بزرگ آمدش طاعت از طفل خرد
هوش مصنوعی: روزی جنگجوی بزرگ به سراغ او آمد و از کودک کوچک خواست که از او اطاعت کند.
پدر دیده بوسید و مادر سرش
فشاندند بادام و زر بر سرش
هوش مصنوعی: پدر با عشق و محبت سر فرزندش را بوسید و مادر برای او با نیکی و خیرخواهی بادام و طلا بر سرش ریختند.
چو بر وی گذر کرد یک نیمه روز
فتاد اندر او ز آتش معده سوز
هوش مصنوعی: وقتی که یک نیم روز از روی او گذشت، آتش معده‌اش او را به شدت آزار داد.
به دل گفت اگر لقمه چندی خورم
چه داند پدر غیب یا مادرم؟
هوش مصنوعی: به دل گفتم اگر من مدتی غذای خوشمزه‌ای بخورم، آیا پدر یا مادرم از این موضوع باخبر خواهند شد؟
چو روی پسر در پدر بود و قوم
نهان خورد و پیدا به سر برد صوم
هوش مصنوعی: وقتی چهره پسر شبیه چهره پدر باشد و مردم به راحتی او را بشناسند و در عین حال در وجود او صفات پدر نهفته باشد، نشان‌دهنده‌ی این است که او از ویژگی‌ها و اخلاق پدر بهره‌مند شده است.
که داند چو در بند حق نیستی
اگر بی وضو در نماز ایستی؟
هوش مصنوعی: کیست که بداند وقتی در بند حق نیستی، چگونه می‌توانی بی‌وضو در نماز بایستی؟
پس این پیر از آن طفل نادان تر است
که از بهر مردم به طاعت در است
هوش مصنوعی: این پیر از آن کودک نادان‌تر است که برای جلب رضایت مردم به اطاعت و دستورات عمل می‌کند.
کلید در دوزخ است آن نماز
که در چشم مردم گزاری دراز
هوش مصنوعی: اگر نماز را تنها برای به نمایش گذاشتن و جلب توجه مردم بخوانی، به مانند کلیدی است که تو را به دوزخ می‌برد.
اگر جز به حق می‌رود جاده‌ات
در آتش فشانند سجاده‌ات
هوش مصنوعی: اگر راهت جز به حقیقت و راستی باشد، سجاده‌ات را در آتش می‌سوزانند.

خوانش ها

بخش ۱۴ - حکایت به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۱۴ - حکایت به خوانش عندلیب
بخش ۱۴ - حکایت به خوانش مصطفی حسینی کومله
بخش ۱۴ - حکایت به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1397/04/12 11:07
جلیل

حکایت عبادت های ما،

1399/05/12 22:08
علی پرهام

بنام خدا ؛ در رابطه با این حکایت دوسه نکته را از آقای دکتر محمد خزائلی صاحب "شرح بوستان" نقل می نمایم.
کتّاب:در اینجا به معنی مکتب است و مخفف دارالکتاب می باشد.معنی اصلی آن نویسندگان است و مفرد آن کاتب.
در بیت دوم ایشان بجای "سائق " ، "سابق" آورده اند.
سابق به معنی سبق دهنده شاگردان. دستیار استاد مکتب .
مراد بیت این است : چون عبادت و طاعت و روزه داشتن از این طفل در نظر دستیار استاد عجیب آمد جهت رعایت حال طفل ، او را آن روز از درس معاف داشت.

1399/07/17 12:10
سیدجلال حسینی

حضرت سعدی که هزاران رحمت بر اوباد در این حکایت و سایر حکایات و آموزه هایی که در گلستان و بوستانش آورده انگار همین امروز دارد دربین ما زندگی میکند براستی دارد حال و هوای عبادات بیشتر ما بظاهر مسلمانان را باز میگوید

1400/09/28 00:11
افسانه چراغی

فشاندن به معنی ریختن

1400/09/02 09:12
Gholam Balouch

کلید در دوزخ است آن نماز                      که در چشم مردم گزاری دراز

موضوع ریا در عبادات: همه عبادات اگر بر اثر عادت باشد که تاثیری در شرنوشت ندارد ولی اگر عبادات ما جنبه نمایشی وریا داشته باشد نتیجه اش ،به جای اینکه باعث نجات ما باشد ، باعت گرفتاری خودمان می شود.مثل همین بیت که میگه اگه نماز را جلوی مردم ودر نظر مردم طولانی بخوانیم ،بسوی دوزخ است مسیر مان.