گنجور

بخش ۱۳ - گفتار اندر اخلاص و برکت آن و ریا و آفت آن

عبادت به اخلاص نیت نکوست
وگر نه چه آید ز بی مغز پوست؟
چه زنار مغ در میانت چه دلق
که در پوشی از بهر پندار خلق
مکن گفتمت مردی خویش فاش
چو مردی نمودی مخنث مباش
به اندازهٔ بود باید نمود
خجالت نبرد آن که ننمود و بود
که چون عاریت بر کنند از سرش
نماید کهن جامه‌ای در برش
اگر کوتهی پای چوبین مبند
که در چشم طفلان نمایی بلند
وگر نقره اندوده باشد نحاس
توان خرج کردن بر ناشناس
منه جان من آب زر بر پشیز
که صراف دانا نگیرد به چیز
زر اندودگان را به آتش برند
پدید آید آنگه که مس یا زرند
ندانی که بابای کوهی چه گفت
به مردی که ناموس را شب نخفت؟
برو جان بابا در اخلاص پیچ
که نتوانی از خلق رستن به هیچ
کسانی که فعلت پسندیده‌اند
هنوز از تو نقش برون دیده‌اند
چه قدر آورد بنده حوردیس
که زیر قبا دارد اندام پیس؟
نشاید به دستان شدن در بهشت
که بازت رود چادر از روی زشت

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عبادت به اخلاص نیت نکوست
وگر نه چه آید ز بی مغز پوست؟
هوش مصنوعی: عبادت زمانی ارزشمند و خوب است که با نیت خالص انجام شود، وگرنه صرف انجام آن بدون معنای درونی، سودی ندارد.
چه زنار مغ در میانت چه دلق
که در پوشی از بهر پندار خلق
هوش مصنوعی: هر چه زینت و پوشش داری، چه گردنبند و چه لباسی که برای نشان دادن به دیگران می‌پوشی، در واقع ارزش و حقیقت تو بر اساس ظواهر نیست، بلکه درونیات و شخصیت واقعی‌ات اهمیت دارد.
مکن گفتمت مردی خویش فاش
چو مردی نمودی مخنث مباش
هوش مصنوعی: این کلام به این معناست که وقتی به تو گفته‌ام که باید شجاع و مردانه رفتار کنی، حالا که نشان داده‌ای که مرد هستی، نباید نشان‌دهنده‌ی رفتارهای زنانه باشی.
به اندازهٔ بود باید نمود
خجالت نبرد آن که ننمود و بود
هوش مصنوعی: انسان باید به اندازه‌ای که هست، خود را نشان دهد. کسی که چیزی ندارد اما خود را بزرگتر از آنچه هست به نمایش می‌گذارد، باید از این کار شرمنده باشد.
که چون عاریت بر کنند از سرش
نماید کهن جامه‌ای در برش
هوش مصنوعی: وقتی که چیزی را که به امانت گرفته‌ای بگیرند، آدمی تصور می‌کند که دوباره لباس کهنه‌ای به تن کرده است.
اگر کوتهی پای چوبین مبند
که در چشم طفلان نمایی بلند
هوش مصنوعی: اگر پای چوبی را کوتاه کنید، آن را به گونه‌ای قرار ندهید که در نظر بچه‌ها بلند به نظر برسد.
وگر نقره اندوده باشد نحاس
توان خرج کردن بر ناشناس
هوش مصنوعی: اگر چیزی که ظاهری زیبا و ارزشمند دارد، در واقع بی‌ارزش و بی‌کیفیت باشد، نمی‌توان برای افراد ناشناس و ناآشنا بر آن تکیه کرد و هزینه‌ای صرف کرد.
منه جان من آب زر بر پشیز
که صراف دانا نگیرد به چیز
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نباید ارزش خود را به چیزهای کم ارزش و بی‌اهمیت (مثل پشیز) نسبت داد، چرا که یک فرد خبره و آگاه (صراف دانا) به سادگی به چیزهای بی‌ارزش اهمیت نمی‌دهد و به دنبال چیزهای ارزشمندتر است. در واقع، باید بر روی ارزش‌های واقعی و مهم تمرکز کرد و از چیزهای بی‌معنا دوری جست.
زر اندودگان را به آتش برند
پدید آید آنگه که مس یا زرند
هوش مصنوعی: افرادی که به ظاهر و ثروت خود می‌بالند، زمانی واقعیت‌شان مشخص می‌شود که در شرایط سختی قرار بگیرند و نشان دهند که ارزش واقعی‌شان چیست.
ندانی که بابای کوهی چه گفت
به مردی که ناموس را شب نخفت؟
هوش مصنوعی: در این متن به موضوعی اشاره شده که نشان می‌دهد مردی باید به اهمیت ناموس و عفت و احترام به آن توجه کند. همچنین این جمله به این نکته اشاره دارد که ممکن است ناپایداری در رفتار یا شرایط وجود داشته باشد و انسان باید در چنین موقعیت‌هایی هوشیار و متعهد باشد.
برو جان بابا در اخلاص پیچ
که نتوانی از خلق رستن به هیچ
هوش مصنوعی: به خودت اتکا کن و با صداقت زندگی کن؛ زیرا نمی‌توانی به‌طور کامل از نظرات و قضاوت‌های دیگران دور بمانی.
کسانی که فعلت پسندیده‌اند
هنوز از تو نقش برون دیده‌اند
هوش مصنوعی: کسانی که عمل و رفتار تو را پسندیده‌اند، هنوز نتوانسته‌اند حقیقت وجود تو را درک کنند و از جنبه‌های عمیق‌تر شخصیتت آگاه شوند.
چه قدر آورد بنده حوردیس
که زیر قبا دارد اندام پیس؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فرد حالتی خاص و عجیبی دارد که باعث جلب توجه دیگران می‌شود. به عبارتی، او به گونه‌ای است که زیر لباسش ویژگی‌های بارزی وجود دارد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.
نشاید به دستان شدن در بهشت
که بازت رود چادر از روی زشت
هوش مصنوعی: بهتر است به بهشت برسی و از آن دور نشوی، زیرا اگر دوباره به دنیا برگردی، ممکن است زیبایی‌ات را از دست بدهی و این موضوع ناپسند است.

خوانش ها

بخش ۱۳ - گفتار اندر اخلاص و برکت آن و ریا و آفت آن به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۱۳ - گفتار اندر اخلاص و برکت آن و ریا و آفت آن به خوانش عندلیب
بخش ۱۳ - گفتار اندر اخلاص و برکت آن و ریا و آفت آن به خوانش فاطمه زندی

حاشیه ها

1392/03/08 13:06
امین کیخا

افزودن افزون بر اضافه کردن معنی انضمام هم میدهد به پهلوی اپزوتن بوده است و اپزونیک به معنی برکت بوده است

1397/05/17 20:08
علی رضا صادقی

نحاس: مسگز، مس فروش
صراف:کسی که پول خوب را از بد جدا می‌کند؛ زرشناس

1398/01/05 18:04
۷

به اندازه بود باید نمود
خجالت نبرد آنکه ننمود و بود
گویند پادشاهی به راهی میگذشت درویشی دید مچاله بر گلیم خود خفته فرمان داد و درویش را همیان سکه بخشید.حکایت به گوش دیگر کسان رسید.درویشی را خوش آمد پس گاه بازآمدن پادشاه بدان راه گلیم افکند.چون آوای سم اسبان لشکر پادشاه به گوش رسید خود را به خواب زد.دست باز و پا دراز که در دل شاه بیش اثر کند.شاه تا چنین دید فرمان داد دست و پای او بریدند. وزیر شاه را پرسید این کجا و آن کجا?
گفت آن درویش پای را به اندازه گلیم خود دراز و این دیگر پا از گلیمش درازتر کرد.