گنجور

بخش ۲۷ - حکایت

یکی خوب‌کردارِ خوش‌خوی بود
که بد‌سیرتان را نکو‌گوی بود
به خوابش کسی دید چون در‌گذشت
که باری حکایت کن از سرگذشت
دهانی به خنده چو گُل باز کرد
چو بلبل به صوتی خوش آغاز کرد
که بر من نکردند سختی بسی
که من سخت نگرفتمی بر کسی

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکی خوب‌کردارِ خوش‌خوی بود
که بد‌سیرتان را نکو‌گوی بود
هوش مصنوعی: شخصی با رفتار نیک و خوش‌اخلاق وجود داشت که به بدرفتاران با زبان خوب و پسندیده صحبت می‌کرد.
به خوابش کسی دید چون در‌گذشت
که باری حکایت کن از سرگذشت
هوش مصنوعی: کسی در خواب کسی را دید که از دنیا رفته بود و از او خواست تا داستان زندگی‌اش را روایت کند.
دهانی به خنده چو گُل باز کرد
چو بلبل به صوتی خوش آغاز کرد
هوش مصنوعی: دهانش را مانند گل به خنده باز کرد و مانند بلبل با صدای دلنشینی شروع به آواز خواندن کرد.
که بر من نکردند سختی بسی
که من سخت نگرفتمی بر کسی
هوش مصنوعی: بسیاری از زحمت‌ها و سختی‌ها را بر من تحمیل کردند، اما من هیچگاه با کسی سختگیر نبوده‌ام.

خوانش ها

بخش ۲۷ - حکایت به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۲۷ - حکایت به خوانش عندلیب
بخش ۲۷ - حکایت به خوانش فاطمه زندی
بخش ۲۷ - حکایت به خوانش امیر اثنی عشری

حاشیه ها

1400/08/14 22:11
Gholam Balouch

خوب کرداران خوش خوی  حتی بر بد سیرتان بدخوی، نکو گویند ودرود