بخش ۲۵ - حکایت امیرالمؤمنین علی (ع) و سیرت پاک او
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۲۵ - حکایت امیرالمؤمنین علی (ع) و سیرت پاک او به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۲۵ - حکایت امیرالمؤمنین علی (ع) و سیرت پاک او به خوانش عندلیب
بخش ۲۵ - حکایت امیرالمؤمنین علی (ع) و سیرت پاک او به خوانش فاطمه زندی
بخش ۲۵ - حکایت امیرالمؤمنین علی (ع) و سیرت پاک او به خوانش امیر اثنی عشری
حاشیه ها
ز (علمش) ملال آید از وعظ ننگ
شقایق به باران نروید ز سنگ
یعنی در عالم علم؛ عالم تر از باب مدینة العلم وجود داشته؟
این شعر سعدی با روایت پیامبر اکرم درباره حضرت علی علیه السلام منافات دارد
« أَقضاکُم علی، أَی هُوَ قاضیکُم».
فقط علی برترین قاضی شماست و کسی جز او نیست
پناه می برم به خدا از این سخن گزاف سعدی
درود بر سعدی. جناب هاشمی، این احتمال رو هم بدید شاید حدیثی که شما نوشتید جعلی و گزافه! باشه.
مگر ادله علم و عصمت امام یکی دوتاست که این حرف را می زنید
اگر نمی توانید به منابع اسلامی رجوع کنید کتاب ها و مقالات هم الحمدلله به وفور موجود است بعد از ملاحظه ببینید می توانید چنین حرفی بزنید
به نظر من نه سعدی غلط گفته نه حدیث دوستمون.این شعر سخاوتامیرالمومنین رو نشان می دهد وهمان سیرت پاک حضرت علی سعی کنید قضاوت درمورد چیزی که نمی دانید نکنید
اشتباه می کنید
چطور این تنقیص ظاهر را متوجه نمیشوید
تنقیصی که مخالف با هزاران دلیل کتاب و سنت و تاریخ است
"أَقضاکُم علی" روایتی است که از شدت تواتر
و شهرت به سزایش همواره در میان فریقین نامبردار بوده و بی شک، طرح احتمال جعلی و گزافه بودن آن
یا از سر حق ستیزی و دشمنی است یا ناآگاهی و در هر حال اعترافی ناخواسته به اندک دانی و پیادگی ...
در دوران اخیر تنها ابن تیمیه - که مرده ریگ فکری او پایه و بنیاد کار وهابیان و تکفیریان گردیده - منکر این روایت شده که البته شیوه ای آشنا در کار اوست و همواره در نوشته هایش و بمقتضای میلش، مطالبی ازین مشهورتر و مستنداتی ازین ثابت شده تر را هم بی باکانه منکر شده است.
باری اشکال آقای هاشمی در بخش تضاد این حکایت با روایت نبوی درست است اما نکته ای هست و آن این که در میان ادبا و شعرای ما ریزبینی ها و موشکافی های فنی و علمی علوم حدیثی کمتر و اندک بوده است و بهمین خاطر در میان گنجینه ادب پارسی، انبوهی از مطالب و حکایتها و شبه روایات را می توان سراغ گرفت که متسامحانه و سرسری اجازه نقل و درج یافته اند شاید بخاطر آن که می پنداشته اند باری پندآموزانه و ادب اندوزانه دارد ... این روش نادرست و آفت خیز، سوگمندانه تا به امروز گریبان گیر است و دردسرآفرین ...
الغرض نمونه هایی ازین دست در مثنوی و ... بسیار است و شاید چندان جای خرده گیری بر این ادب پیشه گان نازک اندیش و خداوندان ادب تعلیمی نباشد چه غرض آنان چیزی دیگر بوده و ساحت شعر را نیز بسیار فراخ و گشاده می دیده اند.
شایان یادآوری آن که ترجمه صورت پذیرفته از حدیث
نیز در نوشته آقای هاشمی دقیق نیست؛
بنابراین در ترجمه ایشان:
"فقط علی برترین قاضی شماست
و کسی جز او نیست
1. قید "فقط" نادرست است.
2. "کسی جز او نیست" اضافه و بی ربط است.
3. معنی درست این است که: علی (ع)
داناترین شما در کار داوری و قضاوت است.
چو نیک بنگرید اینجا نیز علی حق قضاوت را نیک به جای آورده است. برترین قاضی او نیست که همه علوم و فنون از بیولوژی و کامپیوتر و فیزیک و جوش کاری و قنادی و ... بداند بل اوست که بر لبه تیغ قضاوت از غرض و مرض به دور باشد و آنچه درونش و عقل سلیم راستی میپذیرد بر زبان آورد هر چند از دید کوته اندیشان به زیان او و وجهه او باشد.
دوستان آنچنان این داستان ها و روایات را با واقعیت تطابق می دهند و سطح انتظارشان از روایات چندان بالاست تو گویی به گفته آقای ملکیان بر سر هر کوی و برزن و در هر انجمنی چندین دوربین و صدا بردار و چندان تصاویر ماهواره ای وجود داشته است!!
به خودمان بیاییم. جریان مربوط به ده ها قرن پیش است. جوهر داستان را بیابیم که توجه ما را به زیبایی و شکوه انعطاف پذیری، بی غرضی، فروتنی، و شهامت اعتراف به علم ناقص بشر معطوف می سازد.
اکنون حتی اگر ویدیویی از یک رویداد را به یک دارنده عقل سلیم نشان دهند می گوید تمام صحنه معلوم نیست، ویدیو بریده بریده است، قبلش چه اتفاقی افتاد، بعد از آن چه شد و و و...
آنگاه می روید و احادیث و روایات مربوط به زمان بی سوادی شبه جزیره عرب را می کاوید و بدانها استناد می کنید؟
در حالی که حتی آنچه بدان استناد می کنید تضاد ماهوی با داستان سعدی ندارد؟!
در حالی که نه آن راویان را می شناسیم و نه context ی که در آن این روایات نقل شده اند.
و نه از خدای عادل بر می آید که از ما انتظار داشته باشد کمال یابی در حرفه ای که زمینه ساز فراهم کردن یک زیست شرافتمندانه و اصیل است را رها کرده در این چند روز فرصت محدود به دنبال علم حدیث و رجال رویم.
لقب معصوم را به ائمه داده اند
ولی به مانای این نیست که ایشان اشتباه نمی کنند
سعدی اینجا اشاره دارد به اینکه همه کس اشتباه می کند چه معصوم و چه غیره ، ضمن آنکه علم مختص به فرد بخصوصی نیست ، و علی با تواضع سخن درست را می پذیرد،
جعلی بودن حدیث را نمی دانم، ولی خوانده ام : ابو حنیفه تنها هفده حدیث را معتبر دانسته است.
جناب آقای هاشمی جواب شما در خود این شعر آمده است.
یکی را که پندار در سر بود
مپندار هرگز که حق بشنود
جناب آقای هاشمی چه راحت شما راه را از بیراه متصور می شوید. جواب شما در خود این شعر آمده است.
یکی را که پندار در سر بود
مپندار هرگز که حق بشنود
لازم است دوستان چندین بار این حکایت رو با تامل بیشتری بخوانند و در یابند که علی (ع ) دریای بی کران لطف و محبت است و این نیز خود از تواضع و فروتنی ایشان است که سخن دیگری را بپذیرد از این باب که به صواب نزدیک تر است چرا که او خود بهترین قاضی است به قول حضرت مولانا هر کسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من
شاپور خان سعدی بزرگوار و حکیم انقدری زبون داشته که خودش در مورد عقایدش حرف بزنه نیاز به وکیل و وصی نیست ,
در مورد اون حکایت هم که گفتید
ابراهیم هم عرض کرد من مسلم به خدایم
مسلمان صرفا نشون دهنده ی مذهب نیست اونی که صادق باشه هر دینی هم که داشته باشه در برابر خدا مسلم محسوب میشه
اگه سوال دیگه ای دارید از مولانا بپرسید که حکایت کرده !
سعدی این که حکیمی درستکار بوده حرفی نیست ولی در حکمت و سخنوری و عرفان به گرد پای امیر المومنین هم نمیرسه گنده تر از سعدی نتونستن از فضایل مولا علی بگن این گستاخی این و بی ادبی این شاعر رو میرسونه
من فکر میکنم اگر اشعری بودن سعدی رو در نظر بگیریم با ظاهر معنش شعر منافات نداره
در مورد اینکه در مورد معصوم گفته بودید: روایات دیگری را که اصل عصمت را از ان میفهمیم هست و اینکه از خطا به دور هستند حالا اینجا لابد هست که این سخن به این شکل و تفسیر که حضرت خطا کرده اند صحیح نیست چون روایات دیگری برضدش وجود دارد برضد ایات و روایات و مشاهدات دیگر از زندگیشان هست یا داستان به این شکل و این تفسیر غلط نبوده.
البته در تواضع امیر المومنین ع همین یک از هزاران بس که ابوتراب هم بازی کودکان میشدند و روی دست و پا مرکب اون ها میشدند و...
در مورد اینکه در مورد معصوم گفته بودید: روایات دیگری را که اصل عصمت را از ان میفهمیم هست و اینکه از خطا به دور هستند حالا اینجا لابد هست که این سخن به این شکل و تفسیر که حضرت خطا کرده اند صحیح نیست چون روایات دیگری برضدش وجود دارد برضد ایات و روایات و مشاهدات دیگر از زندگیشان هست یا داستان به این شکل و این تفسیر غلط نبوده.
البته در تواضع امیر المومنین ع همین یک از هزاران بس که ابوتراب هم بازی کودکان میشدند و روی دست و پا مرکب اون ها میشدند و....
نام "علی" که یکی از نامهای خداوند است یعنی "بالاتر و برتر" که نام امیرالمؤمنین نیز برگرفته از همین نام و منتخب از سوی خداوند متعال است؛ در داستان وضع حمل حضرت عیسی (ع) که در قرآن نیز به کنایه به آن اشاره شده است خداوند به حضرت مریم دستور میدهد که از بیتالمقدس بیرون رفته و در زیر درخت نخلی خشکیده وضع حمل میکند؛ ولی در مورد حضرت علی (ع) و هنگام وضع حمل حضرت فاطمه بنت اسد (س) و در پیش چشمان جمعیت کثیری که در مسجدالحرام بودند دیوار کعبه شکاف بر میدارد و مادر حضرت وارد خانه کعبه شده و در آنجا زایمان میکند بدون هیچ پرستار و یا مراقبی (از جنس بشر یا انسان)؛ چگونه میتوان گفت که چنین شخصی از بالاترین علم برخوردار نیست؟ آن هم علمی که از سوی خداوند به او عطا شده است . در جواب حسین آقا که گفته معصوم لقب است باید بگویم که معصوم لقب نیست بلکه ذات و فطرت است که شخص معصوم نه فقط اشتباه نمیکند، حتی فکر اشتباه هم از سر او نمیگذرد . در رابطه با این شعر هم (اگر سعدی درست گفته باشد) حضرت علی (ع) تواضع و فروتنی خود را نشان داده است و با این حرکت خواسته به مردم بیاموزد که هر کسی آزادی بیان دارد و گرنه بدون شک امیرالمؤمنین (ع) دارای بالاترین علم و دانایی کمال است و بهترین قاضی عالم بشریت .
باسلام خدمت بزرگواران لطفا کل کتاب را از اول بخوانید. نوشته بعضی حرفها و حکایات با شواهد تاریخی و دلایل عقلی سازگار نیست. کتاب بسیار خوبی است. شما بهره ادبی را برداشت کنید. سعدی انسان بزرگی بوده است ولی نه در پیشگاه حیدر کرار و مولود کعبه و امام معصوم و صاحب ذولفقار دو دم و ...... هدف چیز دیگری است. شما حکمتو برداشت کنید. اصلا در مورد علم علی (ع) صحبت نفرمایید. ممنون
این شعر را برای اولین بار خواندم ودرابتدا تعجب نکردم چون انتظار داشتم درآخر ،سعدی با شیوایی سخن ضعف و اشتباه آنمرد را درمقابل علم لدنی مولا به اثبات رساند ...ولی باکمال تعجب اینگونه نبود...قضاوتی ندارم فقط یادمان باشد این داستان در باب تواضع بوستان آمده است.
درود بر بانو روفیای عزیز درست می فرمایید.شوربختانه تعصبات مذهبی اجازه فهم سخن سعدی در مورد رفتار درست علی را به متعصبین نمی دهد درود خدا بر حضرت علی وحضرت سعدی وشما بانوی سلیم النفس وخوش فکر
بزرگواران، قبل از این که به بحث داشتن یا نداشتن تضاد این شعر با عصمت ائمه بپردازیم، ابتدا باید ببینیم که این حکایت سعدی تا چه مقدار حقیقت داشته است
بانو روفیای گرامی به سبب گذر زمان احادیث رو فاقد اعتبار میدونن ، گویا فراموش کردند که شعر جناب سعدی هم خودش مربوط به قرن ها پیشه، ضمن اینکه سعدی منبع و مصدر تاریخی ارائه نمیکنه و ادعا نداره که مطلب تاریخی بیان میکنه
با نگاهی به دیگر اشعار سعدی و بقیه بزرگان و ادبای ایران، بارها مطالبی رو می بینیم که از نظر تاریخی صحت ندارند و صرفا برای تمثیل و پندآموزی بوده، خرده ای هم نمیشه گرفت چرا که شاعر ادعای مورخ بودن هیچگاه نکرده ، بنابراین اصلا این ادعا ساقط هست که حالا بخوایم تضاد محتوایی اش رو بررسی کنیم یا خیر
این ها به کنار ، دوستان لطف کنند اندکی از تنگ نظری خودشون بکاهند، شیخ اجل نهایتا یک ادعای نادرست داشته، توهین و جسارتی نکرده که این طور توی سر و کله هم می زنید
گفته سعدی مربوط به دوره ای از تاریخ است که چند قرن از ما به حقایق مولا علی نزدیکتر بوده و خیلی از روایات و احادیث پس از او نوشته شده در آن دوران افراط و تفریط های این روزگار شاید وجود نداشته از طرفی سعدی مرد فهیم و آگاه و محتاطی نسبت به تمام نوشته هایش بوده پس در مورد موضوع با توجه به آگاهی اندکمان سنجیده تر نظر بدهیم در هر حال حرف سعدی برای اهل سیاست امروز درس بزرگی است که البته سعدی آنرا برای همه دورانها گفته است
خدایا همه ما را از جهل وتعصب نجات بده وبسوی نور وحقیقت راهنمایی کن آمین
چقدر سخنان متعصبان در این صفحه، شیرینی این شعر زیبا رو به کام تلخ کرد.
چقدر سخنان متعصبان در این صفحه، شیرینی شعر رو به کام تلخ کرد.
علم و عصمت تامه و اتم حضرت امیر از مسلماتی است که جز جاهل یا مغرض انکارش نمی کند، ولو سعدی باشد
این یک لغزش و اشتباه فاحش از سعدیست
با توجیهاتی مثل نکته تواضع و فضای شعری و غیره حل نمی شود
این شعر قطعا با ادله عصمت و علم امام تعارض دارد و قطعا مشتمل بر تنقیص حضرت است(نگویید مدح مولاست که اشتباهش را معاذالله پذیرفته )
امیرالمومنین علیه السلام، (باب مدینة العلم)، صاحب کلام (سلونی قبل ان تفقدونی) که حضرت رسول در شانشان فرمودند(علی مع الحق و الحق مع علی) و (اراد الله ان یذهب عنکم الرجس اهل البیت) و آیات و روایات در فضیلت حضرت بیش از حوصله و گنجایش این ظروف است
متاسفانه با خوندن این قسمت از بوستان متوجه بی معرفتی سعدی شدم
متاسفانه پرورش در محیط و جو مسلک اشعری، انسان رو چنین به ورطه بی معرفتی فرو میبره
پناه بر خدا
اتفاقاً سعدی مثل شیعیان تعصبی نداشته و حضرت علی را بَری از اشتباه نمی دانسته، خواسته بزگواری و فروتنی آن جناب را برساند.