اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شنیدم که لقمان سیهفام بود
نه تنپرور و نازکاندام بود
هوش مصنوعی: شنیدم که لقمان رنگ پوستش تیره بود و به هیچوجه نازک و ضعیف نبود.
یکی بندهٔ خویش پنداشتش
زبون دید و در کارِ گل داشتش
هوش مصنوعی: یک نفر کسی را که بندهی خودش میدانست، خوار و کوچک شمرد و در کار گل و باغبانی به او توجه کرد.
جفا دید و با جور و قهرش بساخت
به سالی سَرایی ز بهرش بساخت
هوش مصنوعی: او به سختیها و ناملایمات تحمل کرد و با ستم و خشم او کنار آمد و در یک سال، خانهای به خاطر او ساخت.
چو پیش آمدش بندهٔ رفته باز
ز لقمانش آمد نهیبی فراز
هوش مصنوعی: وقتی که بندهای که قبلاً رفته بود دوباره به نزد او برگشت، لقمان به او پندی قاطع و هشداردهنده داد.
به پایش درافتاد و پوزش نمود
بخندید لقمان که پوزش چه سود؟
هوش مصنوعی: به پای او افتاد و عذرخواهی کرد، لقمان با خود گفت: عذرخواهی کردن چه فایدهای دارد؟
به سالی ز جورت جگر خون کنم
به یک ساعت از دل به در چون کنم؟
هوش مصنوعی: من در سالهای دشواری، دلم را به شدت آزرده کردهام، اما چگونه میتوانم در یک ساعت از دل بیرون برم و احساساتم را رها کنم؟
ولی هم ببخشایم ای نیکمرد
که سود تو ما را زیانی نکرد
هوش مصنوعی: ای مرد نیک، اما من تو را میبخشم چون هیچ ضرری از سود تو به ما نرسیده است.
تو آباد کردی شبستانِ خویش
مرا حکمت و معرفت گشت بیش
هوش مصنوعی: تو با سعه صدر و خردمندی، خانه و زندگیام را رونق دادی و به من آگاهی و شناخت بیشتری بخشیدی.
غلامی است در خیلم ای نیکبخت
که فرمایمش وقتها کارِ سخت
هوش مصنوعی: در میان افراد متشخص، جوانی وجود دارد که خوشبخت است و زمانی که به او دستور میدهم، کارهای دشوار را انجام میدهد.
دگر ره نیازارمش سخت، دل
چو یاد آیدم سختیِ کارِ گل
هوش مصنوعی: شعری به پیامدهای سختی و دشواری در زندگی اشاره دارد. در اینجا شاعر بیان میکند که وقتی به یاد سختیها و مشکلات میافتد، دلش به شدت غمگین میشود و احساس میکند که دیگر نمیتواند به چیزی اهمیت دهد یا به راهی برود. در واقع، یادآوری این سختیها او را تحتفشار قرار میدهد و آن را به یک موضوع دردناک تبدیل میکند.
هر آن کس که جورِ بزرگان نبُرد
نسوزد دلش بر ضعیفانِ خُرد
هوش مصنوعی: هر کسی که از ظلم و ستم بزرگان دلخور نشود، به طور طبیعی کسی نیست که برای افراد ضعیف و بیپناه احساس نگرانی و دلسوزی کند.
گر از حاکمان سختت آید سخُن
تو بر زیردستان درشتی مکُن
هوش مصنوعی: اگر با حاکمان به مشکل مواجه شدی، در برخورد با زیر دستانت سختگیری نکن.
نکو گفت بهرامشه با وزیر
که دشوار با زیردستان مگیر
هوش مصنوعی: بهرامشاه به وزیرش گفت که نباید با افراد زیر دستان به سختی رفتار کرد و باید با آنها مهربان بود.
حاشیه ها
1398/08/02 17:11
غلامرضا امامی
در مصرع نخست بیت 4 آمده است: "چو پیش آمدش بندهٔ رفته باز" لطفا بزرگواری راجع به این مصرع توضیح دهد. سپاس
1398/08/15 14:11
محسن رضایی
درود،
معنی این مصرع میشود:
هنگامی که دوباره پیشش برگشت یا آمد بنده یا غلام خودش که به هر دلیلی او را ترک بود.
1399/05/04 22:08
محمد حسن صالحی
یکی از نکات قابل توجه در این شعر قافیه بیت زیز است،
گر از حاکمان سختت آید سخن / توبر زیر دستان درشتی مکن
دو واژه سخن و مکن قافیه هستند که به ظاهر اشتباه به نظر می رسد
ولی با تلفظ قدیم و صحیح سخن با فتح س و ضمه خ کاملا هم آهنک با مکن میشود.
1400/08/12 01:11
Gholam Balouch
در بیت اول مصرع دوم که می گوید :
نه تن پرور ونازک اندام بود.
آیا معنی اش اینه که لقمان جسه کوچک ولاغری داشته؟ اگر بله پس چگونه او را به کار گل که بسیار سخت است واداشته اند؟
1401/11/03 20:02
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
سلام
خیر
هیکلش کاری و زمخت بوده و نازک نارنجی نبوده, یعنی شبیه کارگرها میداده تا حکما! برای همین لقمان رو به کار بنایی واداشته است!