بخش ۲ - حکایت در این معنی
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۲ - حکایت در این معنی به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۲ - حکایت در این معنی به خوانش عندلیب
بخش ۲ - حکایت در این معنی به خوانش فاطمه زندی
بخش ۲ - حکایت در این معنی به خوانش امیر اثنی عشری
حاشیه ها
مسرا دوم به جای پهنای ، پنهای نوشته شده است
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
سپهر در بند چهارم به معنی روزگار و تقدیر هست.
می فرماید قطره باران بدان سبب گران بها و مروارید شد که فروتنی کرد و چون خویشتن را نیست انگاشت عزت یافت .کاش فرا بگیریم
زیبا زیبا زیبا
وزن شعر ( بر پایه ت و تن) : ت ، ت ، تن ، تن ، تن ، تن ، تن ، تن.
ت تن تن ت تن تن ت تن تن ت تن
با عرض سلام و خسته نباشید...
این شعر بسیار زیبا و تاثیر گذار هست...
ولی بنده تو کتاب بوستان خوندم، یه بیت دیگه هم داشت، و بیت آخر بود::
"تواضع کند هوشمند گزین،
نهد شاخ پر میوه سر بر زمین"
این بیت آخر بود!!!
درود بر شما. بیت بسیار زیبایی هست ولی من تو خوندنش مشکل دارم. چطور باید خوند؟
با درود
خوانش مصرع اول از بیت آخر
(هوشمندِ گزین ) درست نیست و ًهوشمند٬ گزین ً درست است
هوشُمندِ گزین
رحیمی جان
همان هوشمند گزین درست است ، به مانای : هوشمند برگزیده
اینطور که شما می فرمائید وزن شعر بهم میخورد و از معنا می افتد.
بیت آخر در بوستان سعدی به تصحیح دکتر یوسفی وجود ندارد.
آن مجازیها حقیقی مینمود
تا که عقلم چشم دل را برگشود
لیک عشق آمد به چشم دل نشست
وآن حقیقی و مجازیها ربود
شاه عشق آمیختن آموخت، فاش
فرد شد هست و عدم، چون تار و پود
مست گشتم، مستی آوردم بقا
عشق جاری بود و ما و من نبود
رفته و ناآمده، معدومِ حال
جملهی اعدامیان غرق وجود
اول و آخر به صلح و اتحاد
پردهداران، پردهدر با صد سرود
نادر آن رقصان و عاشق قطرهای
کز تواضع سوی بحر آمد فرود..
ن.ت
اشاره به قطره به عنوان منیت انسان دارد و دریا خداوند بزرگمرتبه است که ما قطراتی از این دریای الهی هستیم و با فراموش کردن منیت میتوانیم به گهری بی همتا تبدیل گردیم.
این شعر اشاره دارد به باور قدما در خصوص اینکه لولو و مروارید از قطره باران در طی زمان به وجود می آید.
Sasjjad گرامی
وزن «ت ، ت ، تن ، تن ، تن ، تن ، تن ، تن: درست نیست.
باید به این شیوه نوشت:
«ت تن تن (فعولن)، ت تن تن(فعولن)، ت تن تن(فعولن)، ت تن (فعل/فعول). که البته در این روش برای «فعول»، برابری پیش بینی نشده؛ شاید بتوان یکی از این ها را نوشت «ت تان/ ت تین/ ت تون».
در اینجا منظور شاعر اردیبهشت ماه و به اصطلاح قدیمیان در گذشته نیسان است که صدف دهان خودرا باز کرده و قطره درون آن افتاده و طی یک سری فعل و انفعالاتی تیدیل به مروارید می شود و چه توصیفی زیباتر از توصیف حضرت سعدی ؟
منظور اینجا خود را حقیر دیدن نیست، منظور اینست که اگر بزرگی های دیگران را بدون رشک و حسد و حتی حسرت ببینیم و از بزرگی ها و موفقیت های دیگران شاد باشیم و دل بزرگی داشته باشیم در مسیر کمال و بهره مند شدن قرار می گیریم. روشن است که تواضع فقط بخشی از داشتن اینگونه نگاه و بینش است.
هوشمند گزین یعنی چه؟!!!
درصدف هر قطره ای هرگز نمی گردد گهر
زابر نیسان پر گهر دامن دریا می شود
silence your ego and your power will raise
صبر و صبر ....