گنجور

بخش ۲ - حکایت در این معنی

یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایی رسانید کار
که شد نامور لؤلؤ شاهوار
بلندی از آن یافت کاو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
تواضع کند هوشمند گزین
نهد شاخ پر میوه سر بر زمین

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
قطره‌ای باران از ابری بر دریا فرو افتاد؛ وقتی‌که آن قطره عظمت و بزرگی دریا را دید (از حقارت و کوچکی خود) شرمنده شد.
که جایی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم
با خود گفت: در برابر دریا من کی هستم؟ اگر او هست من اصلا وجود ندارم
چو خود را به چشم حقارت بدید
صدف در کنارش به جان پرورید
وقتی که حقارت و کوچکی خود را دید آنگاه صدف او را در آغوش گرفت و پرورد.
سپهرش به جایی رسانید کار
که شد نامور لؤلؤ شاهوار
دست تقدیر سرانجام او را به جایی رساند که تبدیل به یک مروارید بسیار گرانبها و یگانه شد.
بلندی از آن یافت کاو پست شد
در نیستی کوفت تا هست شد
آن مرتبه و مقام را از این به‌دست آورد که تواضع کرد؛ در نیستی کوفت و خود را ندید تا هست شد.
تواضع کند هوشمند گزین
نهد شاخ پر میوه سر بر زمین
آدم هوشمند شایسته تواضع و فروتنی را انتخاب می‌کند؛ شاخه‌های پربار میوه سر بر زمین خم می‌کنند.

خوانش ها

بخش ۲ - حکایت در این معنی به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۲ - حکایت در این معنی به خوانش عندلیب
بخش ۲ - حکایت در این معنی به خوانش فاطمه زندی
بخش ۲ - حکایت در این معنی به خوانش امیر اثنی عشری

حاشیه ها

1389/04/22 19:07
kasra

مسرا دوم به جای پهنای ، پنهای نوشته شده است
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1389/09/26 16:11
فرشاد

سپهر در بند چهارم به معنی روزگار و تقدیر هست.

1392/08/04 13:11
تاوتک

می فرماید قطره باران بدان سبب گران بها و مروارید شد که فروتنی کرد و چون خویشتن را نیست انگاشت عزت یافت .کاش فرا بگیریم

1393/11/27 13:01
فاطمه

زیبا زیبا زیبا

1396/01/15 00:04
Sajjad

وزن شعر ( بر پایه ت و تن) : ت ، ت ، تن ، تن ، تن ، تن ، تن ، تن.

1401/11/23 12:01
رضا راوند

ت تن تن ت تن تن ت تن تن ت تن

1404/05/28 02:07
HRezaa

خدا خیرت بده

من متاسفانه با ادبیات آشنایی ندارم، نصف شب بسکه منو خندوندی....

یه آدرس سایتی بده من برم این وزنها رو بخونم لااقل یه چی یاد بگیرم

1397/02/08 12:05
میلاد

با عرض سلام و خسته نباشید...
این شعر بسیار زیبا و تاثیر گذار هست...
ولی بنده تو کتاب بوستان خوندم، یه بیت دیگه هم داشت، و بیت آخر بود::
"تواضع کند هوشمند گزین،
نهد شاخ پر میوه سر بر زمین"
این بیت آخر بود!!!

1401/11/23 12:01
رضا راوند

درود بر شما. بیت بسیار زیبایی هست ولی من تو خوندنش مشکل دارم. چطور باید خوند؟

 

1397/11/25 04:01
محمد رحیمی

با درود
خوانش مصرع اول از بیت آخر
(هوشمندِ گزین ) درست نیست و ًهوشمند٬ گزین ً درست است

1401/02/21 14:05
نورا کاور

هوشُمندِ گزین

1397/11/26 00:01
محسن ، ۲

رحیمی جان
همان هوشمند گزین درست است ، به مانای : هوشمند برگزیده
اینطور که شما می فرمائید وزن شعر بهم میخورد و از معنا می افتد.

1398/03/04 10:06
شهرام آرین

بیت آخر در بوستان سعدی به تصحیح دکتر یوسفی وجود ندارد.

1398/07/06 22:10
..

آن مجازی‌ها حقیقی می‌نمود
تا که عقلم چشم دل را برگشود
لیک عشق آمد به چشم دل نشست
وآن حقیقی و مجازی‌ها ربود
شاه عشق آمیختن آموخت، فاش
فرد شد هست و عدم، چون تار و پود
مست گشتم، مستی آوردم بقا
عشق جاری بود و ما و من نبود
رفته و ناآمده، معدومِ حال
جمله‌ی اعدامیان غرق وجود
اول و آخر به صلح و اتحاد
پرده‌داران، پرده‌در با صد سرود
نادر آن رقصان و عاشق قطره‌ای
کز تواضع سوی بحر آمد فرود..
ن.ت

1399/02/17 10:05
علی حسن زاده

اشاره به قطره به عنوان منیت انسان دارد و دریا خداوند بزرگمرتبه است که ما قطراتی از این دریای الهی هستیم و با فراموش کردن منیت میتوانیم به گهری بی همتا تبدیل گردیم.

1399/03/30 11:05
مجید

این شعر اشاره دارد به باور قدما در خصوص اینکه لولو و مروارید از قطره باران در طی زمان به وجود می آید.

1399/04/11 11:07
Hosein

Sasjjad گرامی
وزن «ت ، ت ، تن ، تن ، تن ، تن ، تن ، تن: درست نیست.
باید به این شیوه نوشت:
«ت تن تن (فعولن)، ت تن تن(فعولن)، ت تن تن(فعولن)، ت تن (فعل/فعول). که البته در این روش برای «فعول»، برابری پیش بینی نشده؛ شاید بتوان یکی از این ها را نوشت «ت تان/ ت تین/ ت تون».

1399/07/12 13:10
سپهر قدیری

در اینجا منظور شاعر اردیبهشت ماه و به اصطلاح قدیمیان در گذشته نیسان است که صدف دهان خودرا باز کرده و قطره درون آن افتاده و طی یک سری فعل و انفعالاتی تیدیل به مروارید می شود و چه توصیفی زیباتر از توصیف حضرت سعدی ؟

1399/08/19 10:11
حمیدرضا

منظور اینجا خود را حقیر دیدن نیست، منظور اینست که اگر بزرگی های دیگران را بدون رشک و حسد و حتی حسرت ببینیم و از بزرگی ها و موفقیت های دیگران شاد باشیم و دل بزرگی داشته باشیم در مسیر کمال و بهره مند شدن قرار می گیریم. روشن است که تواضع فقط بخشی از داشتن اینگونه نگاه و بینش است.

1400/01/28 07:03
رهگذر

هوشمند گزین یعنی چه؟!!!

1400/02/26 11:04
جواد

درصدف هر قطره ای هرگز نمی گردد گهر
زابر نیسان پر گهر دامن دریا می شود

1400/09/22 17:11
محسن رضایی
چه شعر پر معنایی
1402/06/05 01:09
نیما واحدیان

silence your ego  and your power will raise

1402/11/03 11:02
سجاد داوری

صبر و صبر ....