گنجور

بخش ۱۸ - گفتار در معنی فنای موجودات در معرض وجود باری

ره عقل جز پیچ بر پیچ نیست
بر عارفان جز خدا هیچ نیست
توان گفتن این با حقایق شناس
ولی خرده گیرند اهل قیاس
که پس آسمان و زمین چیستند؟
بنی آدم و دام و دد کیستند؟
پسندیده پرسیدی ای هوشمند
بگویم گر آید جوابت پسند
که هامون و دریا و کوه و فلک
پری و آدمی‌زاد و دیو و ملک
همه هرچه هستند از آن کمترند
که با هستیش نام هستی برند
عظیم است پیش تو دریا به موج
بلند است خورشید تابان به اوج
ولی اهل صورت کجا پی برند
که ارباب معنی به ملکی درند
که گر آفتاب است یک ذره نیست
وگر هفت دریاست یک قطره نیست
چو سلطان عزت علم بر کشد
جهان سر به جیب عدم در کشد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

خوانش ها

بخش ۱۸ - گفتار در معنی فنای موجودات در معرض وجود باری به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۱۸ - گفتار در معنی فنای موجودات در معرض وجود باری به خوانش عندلیب
بخش ۱۸ - گفتار در معنی فنای موجودات در معرض وجود باری به خوانش امیر اثنی عشری

حاشیه ها

1391/02/20 07:05
گمنام

با سلام و سپاس از زحمات شما
فکر میکنم در بیت پنجم بهتر است واژه "که" جایگزین "نه" شود. بیت 5 وصل میشود به بیت 6.

1391/07/13 13:10
ناشناس

بیت اول پیچ در پیچ است
بیت4 جوابت بگویم گر آید پسند

1396/11/23 19:01
۷

برای کسانی که به تفسیر علاقه دارند:
تفسیر این شعر از زبان غلامحسین ابراهیمی دینانی
بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور
دینانی به اشتباه تکرار میکند تفسیراین غزل
ره عقل جز پیچ بر پیچ نیست
بر عارفان جز خدا هیچ نیست
توان گفتن این با حقایق شناس
ولی خرده گیرند اهل قیاس
که پس آسمان و زمین چیستند؟
بنی آدم و دام و دد کیستند؟
پیوند به وبگاه بیرونی

1397/12/06 20:03
سید محمد مهدی شریفی حسینی

وقتی در مقام فناء فی الله حق سبحانه و تعالی بر سالک عارف تجلی می نماید جهانی نمی بیند تا بدان توجه کند و یک وجود را در نظر حق بین در می یابد لذا این بیت آخر اشاره به همین مرحله از عرفان است.
چو سلطان عزت علم برکشد جهان سر به جیب عدم درکشد

1402/06/04 18:09
شهریار همتی

ره عقل جز پیچ در پیچ نیست
بر عارفان جز خدا هیچ نیست

توان گفت این با حقیقت شناس
ولی خرده گیرند اهل قیاس

که پس آسمان و زمین چیستند؟
بنی آدم و دام و دد کیستند؟

پسندیده پرسیدی ای هوشمند
بگویم جوابت گر آید پسند

که هامون و دریا و کوه و فلک
پری ، آدمی‌زاده و دیو و ملک

همه هرچه هستند از آن کمترند
که با هستی اش نام هستی برند

عظیم است پیش تو دریا به موج
بلند است خورشید تابان به اوج

ولی اهل صورت کجا پی برند
که ارباب معنی به مُلکی درند

که گر آفتاب است یک ذره نیست
وگر هفت دریاست یک قطره نیست

چو سلطان عزت علم بر کشد
جهان سر به جیب عدم در کشد