بخش ۱۱ - حکایت در صبر بر جفای آن که از او صبر نتوان کرد
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
بخش ۱۱ - حکایت در صبر بر جفای آن که از او صبر نتوان کرد به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۱۱ - حکایت در صبر بر جفای آن که از او صبر نتوان کرد به خوانش عندلیب
بخش ۱۱ - حکایت در صبر بر جفای آن که از او صبر نتوان کرد به خوانش فاطمه زندی
بخش ۱۱ - حکایت در صبر بر جفای آن که از او صبر نتوان کرد به خوانش امیر اثنی عشری
حاشیه ها
سه بیت آخر
پیر دانا به عروس معترض می گوید :چرا تمرد و سرکشی با شوهرت می کنی که اگر او هم سرکش شود تو را از زندگی خود خط می زند ولی او این کار را نکرده است .
در بیت یکم .... استاد سعدی اینگونه ادامه می دهد که یک روز من بر ای غلامی یا برده ای دلم سوخت در حالی که اربابش اورا می فروخت و آن غلام می گفت :
بیت آخر : (ای ارباب ) برای تو بنده ای ازمن بهتر هم یافت می شود اما بهتر از تو برای من اربابی یافت نشود .
نتیجه : جناب عروس ! شوی تو مزایای خوبی هم دارد و بهتر ازتو هم نصیب او می شود ولی تو با از دست دادن او آیا از اوبهتر نصیبت می شود .
بیت ۷ و ۸ اشاره به این دارد که داماد خوشتیپ و عروس خیلی قیافه ای ندارد و چون پیر هر دو را دیده و می شناسد به عروس توصیه می کند دو دستی شوهرت رو بچسب که بهتر از این گیرت نمیاد و هر آن زنانِ دیگر شوهرت رو رو هوا می زنند!
بیت ۹ هم به این ظاهرا اشاره می کند که مرد پولدار بوده و زن کاملا وابسته به وجود و درآمد شوهر بوده و هیچ استقلال مالی نداشته است.
خلاصه در یک کلام بدین اشاره می کند که افتادی تویِ ظرف عسل دیگه این ادا و اطوار زیادی است