بخش ۳ - حکایت ابراهیم علیهالسلام
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
حکایت ابراهیم علیهالسلام به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۳ - حکایت ابراهیم علیهالسلام به خوانش عندلیب
بخش ۳ - حکایت ابراهیم علیهالسلام به خوانش فاطمه زندی
بخش ۳ - حکایت ابراهیم علیهالسلام به خوانش امیر اثنی عشری
آهنگ ها
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
حاشیه ها
درود بر شما به فکرم که در یایپ خط آخری اشتباه املایی رخ داده، من در لغت نامه شادروان علی اکبر دهخدا نیز جستجو کردم.
گونه درست شعر چنین است:
گر او می برد سوی آتش سجود
تو واپس چرا میبری دست جود؟
نکته ی جالب در یکی از ابیاتِ این شعر ، این است که رقیبان ( که البته با اشتباهِ املائی رقبیان نوشته شده) به معنای دربانان بوده است و نه معایی که ما امروز مستفاد میکنیم و این بنده اول بار این معنا را در گفتارِ تماشاگه راز استاد آهی شنیده بود....
همانا الله بر ما منت نهاد و مر او را سپاس که به یک خلیل بسنده کرد.
مفهوم بیت 13هم چیه؟
در پاسخ به نرگس-معنی بیت 13:
پیر مرد جواب داد: به رسم و آدابی که مرشد آتش پرست دستور نداده است، عمل نمیکنم.
درود بر شما :
بیت هشتم، بجای کلمه"رقیبان" واژه"رفیقان" منطقی تر به نظر میرسد.همانطوریکه در یکی از منابع معتبر نیز این واژه مورد استفاده قرار گرفته است. باسپاس
من نمی دانم چرا سعدی تعمدا سعی در آتش پرست نشان دادن ایرانیان باستان و زرتشتیان دارد?!
- که نشنیدم از پیرِ آذرپرست(آتش پرست)
- که گبر(زرتشتی) است پیرِ تبه بوده حال
- که منکر (زرتشتی) بُوَد پیشِ پاکان (خداپرستان) پلید (نجس)
- گر او می بَرَد پیشِ آتش سجود
تهمت و توهینی که سعدی, مولانا و بعضا نظامی گنجوی گاه و بیگاه به زرتشتیان وارد می کنند چندش آور و غیرقابل قبول است. ولی برعکس حافظ و فردوسی تلاش بسیار در نشان دادن و ارزش نهادن به دینِ باستان ایران دارند.
کاش اساتیدِ عظامِ حاضر در اینجا , اظهارِ فضل می کردند!
سپاسگزارم
در کتاب اوستا بخش «آتش نیایش» دقیقا با همان عباراتی که اهورامزدا ستایش و نیایش شده است، آتش نیز مورد ستایش و نیایش قرار گرفته است. در نتیجه آنچه ما امروزه آن را تهمت میشماریم، روزی واقعیت دین زرتشتی بوده است.
نکته دیگری که در این داستان مشهود است اینست که انسان در طولِ زمان چه پیشرفتی کرده است.
ابراهیم که یکی از پنج پیامبر بزرگ خداست, پیرمردِ سالخورده ایی را که خود با زور برایِ دلِ خودش به خانه دعوت کرده و سرِ سفره نشانده را بخاطرِ نگفتن یک بسم الله با خواری و خفت آنهم جلو جمعِِ زیادی (رقیبان و همگنان) از خانه یِ خود بیرون می کند!
و یا حضرتِ موسی که یک چوپان مفلوک را برای چگونه دعا کردن و خواندن خدا مورد اهانت و توهین قرار میدهد.
اینان که برگزیدگانِ خدا بودند اینطور رفتار می کردند وای به حالِ مردم عادی!
واقعا ما خیلی خوشانس هستیم که در زمانی به دنیا آمده ایم که بشر فهم و شعورش تکامل یافته است.
پیش از آنکه درباره پیامبران الهی اینگونه سخن گوییم باید ببینیم آیا این دو مورد حقیقت دارد یا زاییده گمان روات و شاعران است؟
چقدر سعدی زیبا سخن و لطیف گو هست. بر خاک پاکش درود.