بخش ۲۹ - حکایت در معنی ثمرات نکوکاری در آخرت
کسی دید صحرای محشر به خواب
مس تفته روی زمین ز آفتاب
همی بر فلک شد ز مردم خروش
دماغ از تبش میبرآمد به جوش
یکی شخص از این جمله در سایهای
به گردن بر از خلد پیرایهای
بپرسید کای مجلس آرای مرد
که بود اندر این مجلست پایمرد؟
رزی داشتم بر در خانه، گفت
به سایه درش نیکمردی بخفت
در این وقت نومیدی آن مرد راست
گناهم ز دادار داور بخواست
که یارب بر این بنده بخشایشی
کز او دیدهام وقتی آسایشی
چه گفتم چو حل کردم این راز را؟
بشارت خداوند شیراز را
که جمهور در سایهٔ همتش
مقیمند و بر سفرهٔ نعمتش
درختی است مرد کرم، باردار
وز او بگذری هیزم کوهسار
حطب را اگر تیشه بر پی زنند
درخت برومند را کی زنند؟
بسی پای دار، ای درخت هنر
که هم میوهداری و هم سایهور
بگفتیم در باب احسان بسی
ولیکن نه شرط است با هر کسی
بخور مردم آزار را خون و مال
که از مرغ بد کنده به پر و بال
یکی را که با خواجهٔ توست جنگ
به دستش چرا میدهی چوب و سنگ؟
بر انداز بیخی که خار آورد
درختی بپرور که بار آورد
کسی را بده پایهٔ مهتران
که بر کهتران سر ندارد گران
مبخشای بر هر کجا ظالمی است
که رحمت بر او جور بر عالمی است
جهانسوز را کشته بهتر چراغ
یکی به در آتش که خلقی به داغ
هر آن کس که بر دزد رحمت کند
به بازوی خود کاروان میزند
جفاپیشگان را بده سر بباد
ستم بر ستم پیشه عدل است و داد
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کسی دید صحرای محشر به خواب
مس تفته روی زمین ز آفتاب
شخصی روز قیامت را بهخواب دید که از حرارت و تاب، مس بر زمین میگداخت.
همی بر فلک شد ز مردم خروش
دماغ از تبش میبرآمد به جوش
فریاد و فغان مردم به آسمان رفته بود و مغزها از حرارت بهجوش آمده بود.
یکی شخص از این جمله در سایهای
به گردن بر از خلد پیرایهای
یکی در آنجا در سایهای نشسته بود و بر تن، پیرایه و آرایههای بهشتی داشت.
بپرسید کای مجلس آرای مرد
که بود اندر این مجلست پایمرد؟
از او پرسید که ای فخر مجلس، در این جایگاه چه کسی پایمرد (و ضامن) توست؟
رزی داشتم بر در خانه، گفت
به سایه درش نیکمردی بخفت
پاسخ داد: درخت انگوری بر در خانهام داشتم که روزی نیکمردی در سایه آن آرمید.
در این وقت نومیدی آن مرد راست
گناهم ز دادار داور بخواست
در این روز ناامیدی و نیاز، آن مرد راستکردار، آمرزش گناهانم را از خدای خواست.
که یارب بر این بنده بخشایشی
کز او دیدهام وقتی آسایشی
که خدایا، بر این بندهٔ نیکوکارت بخشایشی فرما، زیرا روزی از او نیکی و آسایش دیدهام.
چه گفتم چو حل کردم این راز را؟
بشارت خداوند شیراز را
هوش مصنوعی: وقتی که این راز را فهمیدم، چه چیزی را بیان کردم؟ خبر خوش خداوند شیراز را.
که جمهور در سایهٔ همتش
مقیمند و بر سفرهٔ نعمتش
هوش مصنوعی: افراد زیادی در سایهی تلاش و همت او زندگی میکنند و از نعمتهای او بهرهمند هستند.
درختی است مرد کرم، باردار
وز او بگذری هیزم کوهسار
هوش مصنوعی: درختی وجود دارد که به دلیل وجود کرمها در آن، ضعیف شده و میوه نمیدهد. اگر از کنار آن عبور کنی، هیزم و چوب آن را مییابی که از درختان کوهستانی ریشه میگیرد.
حطب را اگر تیشه بر پی زنند
درخت برومند را کی زنند؟
هوش مصنوعی: اگر به چوبی تیشه بزنند، آیا میتوانند درختی بزرگ و تنومند را از بین ببرند؟
بسی پای دار، ای درخت هنر
که هم میوهداری و هم سایهور
هوش مصنوعی: ای درخت هنر، تو پایدار و استوار هستی و هم میوههایی خوشطعم تولید میکنی و هم سایهای خنک و آرام فراهم میسازی.
بگفتیم در باب احسان بسی
ولیکن نه شرط است با هر کسی
هوش مصنوعی: در مورد نیکی و کمک به دیگران صحبتهای زیادی کردیم، اما این کمک کردن نیاز به شرایط خاصی دارد و نمیتوان با هر کسی این کار را انجام داد.
بخور مردم آزار را خون و مال
که از مرغ بد کنده به پر و بال
هوش مصنوعی: به مردم آزار نرسان و مال دیگران را نبر، زیرا کسی که از بدیها و مشکلات رنج میبرد، به مانند پرندهای است که از آنچه دارد، محروم شده است.
یکی را که با خواجهٔ توست جنگ
به دستش چرا میدهی چوب و سنگ؟
هوش مصنوعی: چرا به کسی که دوست توست اجازه میدهی با چوب و سنگ به او حمله کند؟
بر انداز بیخی که خار آورد
درختی بپرور که بار آورد
هوش مصنوعی: بی خیال موانع و سختیها باش و درختی را بپرور که میوه و ثمری داشته باشد.
کسی را بده پایهٔ مهتران
که بر کهتران سر ندارد گران
هوش مصنوعی: کسی را که شایستگی رهبری و زمامداری دارد به عنوان مقام عالیرتبه انتخاب کن، زیرا کسی که بر افرادی که در جایگاه پایینتری هستند، تسلط ندارد، نمیتواند بار مسئولیت را بهخوبی به دوش بکشد.
مبخشای بر هر کجا ظالمی است
که رحمت بر او جور بر عالمی است
هوش مصنوعی: از هر جا که ظالمی وجود دارد، رحمتی بر او نمیتواند بر جهان سنگینی کند.
جهانسوز را کشته بهتر چراغ
یکی به در آتش که خلقی به داغ
هوش مصنوعی: کشته شدن یک آتشسوز خوب از روشنایی یک چراغ به این بهتر است که باعث آزار و رنج دیگران نشود و زندگیشان را تحت تاثیر منفی قرار ندهد.
هر آن کس که بر دزد رحمت کند
به بازوی خود کاروان میزند
هوش مصنوعی: هر کسی که به دزد رحم کند، خود به اقداماتی خواهد پرداخت که به او آسیب میزند.
جفاپیشگان را بده سر بباد
ستم بر ستم پیشه عدل است و داد
هوش مصنوعی: کسانی که به دیگران ستم میکنند، باید به عواقب کار خود فکر کنند. این که ظلم و بیعدالتی در جامعه وجود دارد، موجب میشود که عدالت و انصاف به آنها پاسخگو باشد.
خوانش ها
بخش ۲۹ - حکایت در معنی ثمرات نکوکاری در آخرت به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۲۹ - حکایت در معنی ثمرات نکوکاری در آخرت به خوانش عندلیب
بخش ۲۹ - حکایت در معنی ثمرات نکوکاری در آخرت به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
1393/07/15 10:10
ناشناس
قافیه ی این بیت را مشخص کنید لطفا : هر ان کس که بر دزد رحمت کند به بازوی خود کاروان می زند
1393/07/19 09:10
ناشناس
یعنی کند و زند قافیه نیستند؟
1396/05/14 23:08
۷
به نظرم دور نیست که جمهور و جمهوری ریشه در گروه و گروهی داشته باشد.
که جمهور در سایه همتش/ مقیمند و بر سفره نعمتش
1396/07/23 11:09
مریم
هر آنگه که بر دزد رحمت کنی
ببازوی خود کاروان میزنی
در یک نسخه قدیمی بیت چنین است
1396/07/11 15:10
لیلا عطایی
با سلام.
من فکر میکنم بیت درست این باشد:
هر آنکس که بر دزد رحمت کناد
به بازوی خود کاروان می زناد
کناد به فتح ک خوانده می شود.
1398/12/10 18:03
علی
هر ان کس که بر دزد رحمت کند به بازوی خود کاروان می زند
بنظرم باید اینجوری تلفظ کنی :کَنَد و زَنَد .چون از این جور قافیه های تقریبا نامربوط در اشعار عرفای دیگه دیدم که با تغییر تلفظ میشه رد کرد.
1402/01/25 09:03
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
جهان سوز را کشته بهتر چراغ?