برگردان به زبان ساده
شنیدم که مردی غم خانه خورد
که زنبور بر سقف او لانه کرد
هوش مصنوعی: شنیدم که مردی از دلمشغولیهای زندگیاش شکایت داشت و ناراحت بود چون زنبوری در سقف خانهاش لانهسازی کرده بود.
زنش گفت از اینان چه خواهی؟ مکن
که مسکین پریشان شوند از وطن
هوش مصنوعی: زنش به او گفت: از این آدمها چه میخواهی؟ نکن که بیخانمانها از سرزمینشان آواره شوند.
بشد مرد نادان پس کار خویش
گرفتند یک روز زن را به نیش
هوش مصنوعی: مرد نادانی رفتار نادرستی انجام داد و یک روز به همسرش آسیب رساند.
زن بی خرد بر در و بام و کوی
همی کرد فریاد و میگفت شوی:
هوش مصنوعی: زنی نابلد و بیفکر در مکانها و کوچهها شروع به فریاد زدن کرد و میگفت: شوهر من کجاست؟
مکن روی بر مردم ای زن ترش
تو گفتی که زنبور مسکین مکش
هوش مصنوعی: ای زن تندخو، بر مردم رو برنگردان. تو گفتی که به زنبور بیچاره آسیب نزن.
کسی با بدان نیکویی چون کند؟
بدان را تحمل، بد افزون کند
هوش مصنوعی: کسی که با افراد بدی خوبی کند، تنها به آنها جرات بیشتری میدهد و بدیهایشان را زیادتر میکند.
چو اندر سری بینی آزار خلق
به شمشیر تیزش بیازار حلق
هوش مصنوعی: اگر در قلب کسی آزار و رنجی به خاطر دیگران میبینی، پس با چنگ زدن به سلاحی که در دست داری، میتوانی او را رنج بدهی.
سگ آخر که باشد که خوانش نهند؟
بفرمای تا استخوانش دهند
هوش مصنوعی: آخرین سگ در میان سگها چه کسی است که صداش کنند؟ بگو تا استخوانش را بدهند.
چه نیکو زدهست این مثل پیر ده
ستور لگدزن گران بار به
هوش مصنوعی: این جمله به گونهای بیان شده که به توصیف فردی میپردازد که در موقعیتی دشوار و پرماجرا قرار دارد. به نوعی، به خوبی نشان میدهد که شخصی با سختیها روبروست و در حالی که ممکن است بار سنگینی بر دوش داشته باشد، میتواند با توانمندی و استقامت خود با شرایط کنار بیاید.
اگر نیکمردی نماید عسس
نیارد به شب خفتن از دزد، کس
هوش مصنوعی: اگر مرد خوبی در مکانی حضور داشته باشد، دزد هیچگاه نمیتواند در شب به راحتی وارد شود و سرقت کند.
نی نیزه در حلقهٔ کارزار
بقیمت تر از نیشکر صد هزار
هوش مصنوعی: نیزه در میدان جنگ ارزشی بیشتر از نیشکر دارد، زیرا در آن لحظهٔ سرنوشتساز زندگی و مرگ در میان است.
نه هر کس سزاوار باشد به مال
یکی مال خواهد، یکی گوشمال
هوش مصنوعی: نه هر کسی که شایسته باشد به دارایی کسی، آن دارایی به او میرسد؛ بلکه ممکن است یکی پاداش بگیرد و دیگری تنبیه.
چو گربه نوازی کبوتر برد
چو فربه کنی گرگ، یوسف درد
هوش مصنوعی: وقتی که به گربه محبت کنی، کبوتر را میبرد. اگر هم گرگی را چاق کنی، یوسف هم در درد و رنج میافتد.
بنایی که محکم ندارد اساس
بلندش مکن ور کنی زو هراس
هوش مصنوعی: اگر بنا پایههای محکمی نداشته باشد، برایش پایههای بلند نساز و اگر از آن بترسی، نباید به آن نزدیک شوی.
چه خوش گفت بهرام صحرانشین
چو یکران توسن زدش بر زمین
هوش مصنوعی: بهرام، مرد صحرانشین، به زیبایی گفت که وقتی اسبش به زمین کوبید، چه حال خوشی پیدا کرد.
دگر اسبی از گله باید گرفت
که گر سر کشد باز شاید گرفت
هوش مصنوعی: باید به دنبال یک اسب تازه از گله بود، زیرا اگر اسب قبلی سرکشی کند، ممکن است دوباره تسلط بر آن امکانپذیر نباشد.
ببند ای پسر دجله در آب کاست
که سودی ندارد چو سیلاب خاست
هوش مصنوعی: ای پسر، وقتی که دجله در آب پایین آمده است، آن را ببند، زیرا وقتی که سیلاب به راه میافتد، دیگر فایدهای ندارد.
چو گرگ خبیث آمدت در کمند
بکش ور نه دل بر کن از گوسفند
هوش مصنوعی: اگر گرگ بدجنس به دام تو افتاد، او را بکش وگرنه دل از گوسفند بکن و آن را رها کن.
از ابلیس هرگز نیاید سجود
نه از بد گهر نیکویی در وجود
هوش مصنوعی: هرگز نمیتوان از ابلیس انتظار سجده و عبادت داشت، زیرا نمیتوان به شرافت و نیکویی از شخصیتی که ذاتش بد است، امید داشت.
بد اندیش را جاه و فرصت مده
عدو در چه و دیو در شیشه به
هوش مصنوعی: به فردی که افکار منفی و ناپسند دارد، مقام و موقعیت ندهید، زیرا دشمن در کمین است و ممکن است در دور و بر شما به مشکلاتی دامن بزند.
مگو شاید این مار کشتن به چوب
چو سر زیر سنگ تو دارد بکوب
هوش مصنوعی: نگو شاید این مار را با چوب کشتهای، چون سرش زیر سنگی است که تو به آن میکوبی.
قلم زن که بد کرد با زیردست
قلم بهتر او را به شمشیر دست
هوش مصنوعی: اگر کسی با کلامش به دیگران ظلم کند، باید بداند که در برابر ظلم، قدرت و قیام وجود دارد که میتواند او را مجازات کند.
مدبر که قانون بد مینهد
تو را میبرد تا به دوزخ دهد
هوش مصنوعی: مدیری که قوانین نادرست وضع میکند، تو را به سمت جهنم سوق میدهد.
مگو ملک را این مدبر بس است
مدبر مخوانش که مدبر کس است
هوش مصنوعی: نگو که این فرد توانا و زیرک برای حکومت کافی است. او را زیرک نخوان چون هیچ کسی زیرک نیست.
سعید آورد قول سعدی به جای
که ترتیب ملک است و تدبیر رای
هوش مصنوعی: سعید این گفته سعدی را به خاطر آورد که در جایی که کشور و مدیریت آن ساماندهی میشود، اهمیت زیادی به تدبیر و برنامهریزی داده میشود.
حاشیه ها
1395/06/05 10:09
مهشید یوسفی
وااااااقعا گل گفتی سعدی نباید به هرکسی بها داد.
دوستان قافیه ی بیت اول و دوم به چه صورته
1395/10/12 22:01
محمد ضیااحمدی
سعدی اصراد داردبگوید تعلل در موقعیکه باید کار خطیری باید انجام داد باعث زیان فراوان غیر جبران میشود. در چند بیت سعدی روح داستان هملت شکسپیر اورده که تاخیر و تعلل و موکول به فردا کردن چه مصائبی را بار میاورد
1395/10/13 00:01
پریشان روزگار
محمد ضیا احمدی
گمان نمی برید شکسپیر بوده که روح این داستان شیخ را در هملت آورده است؟؟؟؟!!!
نه خداییش شما گمان نمی برید شکسپیر بوده که روح این داستان شیخ را در هملت آورده است؟؟؟؟!!!
1396/02/26 14:04
پریشان روزگار
گمان نمی برید بسیار بی نمکید؟؟؟؟!!!!
1-قلم زن که بد کرد با زیردست(قلمزن)
2-قلم بهتر او را به شمشیر دست
قلمزن: نویسنده،منشی،
مثال امروزی:سردبیر روزنامه
1-سردبیری که با زیردست خود بد میکند
2-دست او به شمشیر قلم شود بهتر است
قلم بهتر او را به شمشیر دست
اگر "به" اضافه باشد و چنین باشد:
قلم بهتر او را شمشیر دست
درست تر مینماید
قلم بهتر او را شمشیر دست باشد
ستور لگدزن گران بار به
سرهم نوشتن گرانبار هم ابهام معنایی دارد و هم در هجا مشکل ایجاد میکند
از ابلیس هرگز نیاید سجود
نه از بد گهر نیکویی در وجود
در فارسی واژه "بلوس Balos" به معنی دروغ و فریب و آنکه با چرب زبانی دیگران را گمراه میکند را داریم و با درصد بالا میشود گفت که ابلیس معرب همین واژه باشد.
برخی آن را از واژه یونانی دیابولوس میدانند
به نظرم بولهوس یا بلهوس هم از همین بلوس میباشد که آن را پرهوس هم میدانند.
برخی "بو" را عربی به معنی صاحب و دارنده و پدر میدانند که چندان درست نیست.
1402/01/25 19:03
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
مُدبّر مخوانش که مُدبَر کس است?
یعنی به او نگو صاحب تدبیر زیرا بدبخت است.
در قسمت تصاویر مرتبط تصویر شرح بوستان دکتر خزائلی ذیل هر شعر در دسترس است (در حال حاضر آخرین تصویر، شرح بوستان در پاورقی کتاب نوشته شده). برای گلستان هم شرح گلستان ایشان در دسترس است. هر چند تصویری و غیرقابل جستجوست اما کمک کننده است.
1402/01/26 05:03
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
سپاس از راهنمایی و وقت شما.