اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ز تاج مَلِکزادهای در مناخ
شبی لعلی افتاد در سنگلاخ
مناخ: جای خواب شترها.
پدر گفتش اندر شب تیرهرنگ
چه دانی که گوهر کدام است و سنگ؟
هوش مصنوعی: پدر به او گفت: در این شب تاریک و بینور، تو چگونه میتوانی تشخیص بدهی که کدام یک گوهر است و کدام سنگ؟
همه سنگها پاس دار ای پسر
که لعل از میانش نباشد به در
هوش مصنوعی: مراقب باش که هر سنگی ارزشمند نیست و اگر گوهری در دل آن نباشد، نباید به آن توجه کرد.
در اوباش، پاکان شوریده رنگ
همان جای تاریک و لعلند و سنگ
هوش مصنوعی: در میان افراد بدقلق و ناپاک، انسانهای پاک و بیغش نیز وجود دارند که در همان فضایی که زشتی و تاریکی وجود دارد، درخشش و زیبایی خود را حفظ کردهاند.
چو پاکیزهنفسان و صاحبدلان
بر آمیختهستند با جاهلان
هوش مصنوعی: انسانهای نیکسرشت و صاحبدل با افراد نادان در هم آمیختهاند.
به رغبت بکش بار هر جاهلی
که افتی بهسر وقت صاحبدلی
هوش مصنوعی: اگر به شوق و رغبت بار هر نادانی را به دوش بکشی، در زمان مناسب، صاحب دل و آگاهی خواهی شد.
کسی را که با دوستی سرخوش است
نبینی که چون بار دشمن کش است؟
بار دشمن کش: کسی که جور و سختی از نااهلان میکشد.
بدرّد چو گل جامه از دست خار
که خون در دل افتاده خندد چو نار
هوش مصنوعی: زمانی که گل به خاطر خارها پارچهاش را پاره میکند و از درد رنج میکشد، خندهاش شبیه به آن است که آتش در دلش شعلهور شده باشد. در واقع، این جمله به تضاد میان درد و زیبایی اشاره دارد و نشاندهندهی این است که در پس درد و رنج، ممکن است زیبایی و شادابی نیز وجود داشته باشد.
غم جمله خور در هوای یکی
مراعات صد کن برای یکی
هوش مصنوعی: غم را برای همه در نظر بگیر و در فکر یک نفر باش. برای یک نفر، همه چیز را سنجیده و مراقب باش.
گرت خاکپایانِ شوریدهسر
حقیر و فقیر آید اندر نظر
خاکپا: آدم پا برهنه و بیکفش، کنایه است از آدم بیاهمیت.
به مردی کز ایشان به در نیست آن
به خدمت کمر بندشان بر میان
هوش مصنوعی: مردی که از جمعیت فاصله گرفته و جداست، به خدمت دیگران میپردازد و در کارهایشان سهیم میشود.
تو هرگز مبینشان به چشم پسند
که ایشان پسندیده حق بسند
هوش مصنوعی: هرگز آنها را با چشم زیباپسند نبین، زیرا آنها تنها به خاطر حق مقبولاند.
کسی را که نزدیک ظنت بد اوست
چه دانی که صاحبولایت خود اوست؟
هوش مصنوعی: نمیتوانی دربارهٔ کسی که ظن و گمان بدی در مورد او داری، قضاوت کنی، زیرا ممکن است او خود دارای مقام و مسوولیتهای بزرگی باشد.
در معرفت بر کسانی است باز
که درهاست بر روی ایشان فراز
هوش مصنوعی: شناخت و آگاهی به افرادی تعلق دارد که درهای علم و دانایی به روی آنان گشوده است.
بسا تلخ عیشان تلخی چشان
که آیند در حله دامنکشان
هوش مصنوعی: بسیاری از کسانی که زندگی تلخی را تجربه کردهاند، در آینده خواهند آمد و با خود مشکلات و دردهایشان را به همراه خواهند آورد.
ببوسی گرت عقل و تدبیر هست
ملکزاده را در نواخانه دست
نواخانه: محبس، زندان.
که روزی برون آید از شهربند
بلندیت بخشد چو گردد بلند
هوش مصنوعی: روزی خواهد رسید که تو از محدودیتها آزاد میشوی و به تو قدرتی میبخشد که به مرتبهای بلندتر برسی.
مسوزان درخت گل اندر خریف
که در نوبهارت نماید ظریف
ظریف: زیبا و پسندیده.
حاشیه ها
خون در دل افتاده، خندد چو نار..
به گمانم بیت هفتم را اینطور هم میشود نوشت و خواند:
کسی را که با دوستی سر، خوش است
نبینی که چون بار دشمن کش است؟
یعنی که سرش با دوستی خوش است. چون در قدیم علامتگذاری نبوده و همه رونویسان هم سواد کافی نداشته اند و گاه به اشتباه دچار شده اند.
در این بیت
بدرد چو گل جامه از دست خار
که خون در دل افتاده خندد چو نار
منظور از «نار» چیست؟ آیا منظور «اَنار» است یا «آتش» است؟
1401/04/07 12:07
الیوت الدرسون
خیر منظور میوه انار است که وقتی میرسد شکاف برمیدارد و میترکد
1402/01/24 18:03
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
به نظر هم انار و هم آتش می تواند باشد و می توان برداشت درست و زیبایی داشت
1402/01/24 19:03
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
درِ معرفت بر کسانی است باز / که درهاست بر رویِ ایشان فراز
اهل دل و عرفان معمولا اوضاع مالی خوبی ندارند, دنیا رویِ خوش به ایشان نشان نمی دهد و ظاهرا به درهایِ بسته خورده اند