بخش ۲۵ - حکایت
یکی را پسر گم شد از راحله
شبانگه بگردید در قافله
ز هر خیمه پرسید و هر سو شتافت
به تاریکی آن روشنایی بیافت
چو آمد بر مردم کاروان
شنیدم که میگفت با ساروان
ندانی که چون راه بردم به دوست!
هر آن کس که پیش آمدم گفتم اوست
از آن اهل دل در پی هر کسند
که باشد که روزی به مردی رسند
برند از برای دلی بارها
خورند از برای گلی خارها
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
یکی را پسر گم شد از راحله
شبانگه بگردید در قافله
شخصی پسرش را در حین سفر گم کرد در تاریکی شب در میان کاروانیان میگشت. (راحله: تأنیث راحل، و راحل بهمعنی کوچنده است، در اینجا مَرکب منظور است.)
ز هر خیمه پرسید و هر سو شتافت
به تاریکی آن روشنایی بیافت
از هر خیمه سراغ پسرش را گرفت و هر سوی رفت تا بالاخره پسرش را یافت.
چو آمد بر مردم کاروان
شنیدم که میگفت با ساروان
چون به کاروان خود برگشت، شنیدم که به ساربان میگفت:
ندانی که چون راه بردم به دوست!
هر آن کس که پیش آمدم گفتم اوست
نمیدانی که چطور دوست و یار (گمشده) را پیدا کردم؛ هرکس که میدیدم میپنداشتم که گمشده من است.
از آن اهل دل در پی هر کسند
که باشد که روزی به مردی رسند
بههمین علت است که اهل دل در پی (شاد کردن دل) هر کسی هستند شاید که روزی به صاحبدلی برسند.
برند از برای دلی بارها
خورند از برای گلی خارها
بارها و مشقتها را متحمل میشوند برای (یافتن) دلی؛ خارها میخورند، برای رسیدن به گلی.
خوانش ها
بخش ۲۵ - حکایت به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۲۵ - حکایت به خوانش عندلیب
بخش ۲۵ - حکایت به خوانش فاطمه زندی
بخش ۲۵ - حکایت به خوانش امیر اثنی عشری
حاشیه ها
1397/07/28 14:09
محسن
با توجه به نتیجۀ داستان، «نیافت» در بیت دوم اشتباه است:
ز هر خیمه پرسید و هر سو شتافت
به تاریکی آن روشنایی «بیافت»
1402/01/24 18:03
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
ممنونم
کاملا درست است
1397/07/28 15:09
محسن
... و «روشنایی» در این بیت، کنایه از «فرزند» است.
1402/01/24 18:03
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد)
استعاره از فرزند
1402/08/03 03:11
Vahab Ks
بیت دوم بجای نیافت باید واژه بیافت باشد