بخش ۳ - حکایت بت پرست نیازمند
مغی در به روی از جهان بسته بود
بتی را به خدمت میان بسته بود
پس از چند سال آن نکوهیده کیش
قضا حالتی صعبش آورد پیش
به پای بت اندر به امید خیر
بغلطید بیچاره بر خاک دیر
که درماندهام دست گیر ای صنم
به جان آمدم رحم کن بر تنم
بزارید در خدمتش بارها
که هیچش به سامان نشد کارها
بتی چون برآرد مهمات کس
که نتواند از خود براندن مگس؟
برآشفت کای پای بند ضلال
به باطل پرستیدمت چند سال
مهمی که در پیش دارم برآر
و گر نه بخواهم ز پروردگار
هنوز از بت آلوده رویش به خاک
که کامش برآورد یزدان پاک
حقایق شناسی در این خیره شد
سر وقت صافی بر او تیره شد
که سرگشتهای دون یزدان پرست
هنوزش سر از خمر بتخانه مست
دل از کفر و دست از خیانت نشست
خدایش برآورد کامی که جست
فرو رفت خاطر در این مشکلش
که پیغامی آمد به گوش دلش
که پیش صنم پیر ناقص عقول
بسی گفت و قولش نیامد قبول
گر از درگه ما شود نیز رد
پس آنگه چه فرق از صنم تا صمد؟
دل اندر صمد باید ای دوست بست
که عاجزترند از صنم هر که هست
محال است اگر سر بر این در نهی
که باز آیدت دست حاجت تهی
خدایا مقصر به کار آمدیم
تهیدست و امیدوار آمدیم
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مغی در به روی از جهان بسته بود
بتی را به خدمت میان بسته بود
هوش مصنوعی: یکی از یاران یا بتی با صفا در میانه فضا و عالم، در برابر در جهان قرار داشت و میتوانست در تمامی حالها به کمک و خدمت مشغول باشد. در واقعیّت، در را به روی کسانی که در جستجوی حقیقت بودند بسته نگه داشته بود و تنها برای کسانی که شایستگی داشتند، گشوده بود.
پس از چند سال آن نکوهیده کیش
قضا حالتی صعبش آورد پیش
هوش مصنوعی: بعد از چند سال، آن اعتقاد ناپسند سرنوشت او را با وضعیت دشواری روبرو کرد.
به پای بت اندر به امید خیر
بغلطید بیچاره بر خاک دیر
هوش مصنوعی: به پای معشوق افتادهام و به امید خوبی، بیوقفه و بیپروا بر خاک افتادهام.
که درماندهام دست گیر ای صنم
به جان آمدم رحم کن بر تنم
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از معشوق خود کمک میطلبد و از او میخواهد که به او رحم کند. او به شدت و در حال ناامیدی به سر میبرد و احساس میکند که به پایان رسیده است. در واقع، او خواستهاش را با ابراز عجز و ناتوانی بیان میکند و از معشوق خود تقاضای ترحم و حمایت دارد.
بزارید در خدمتش بارها
که هیچش به سامان نشد کارها
هوش مصنوعی: اجازه دهید بارها در خدمت او باشیم، زیرا هیچیک از کارهایش به ترتیب و سامان نرسیده است.
بتی چون برآرد مهمات کس
که نتواند از خود براندن مگس؟
هوش مصنوعی: آیا کسی میتواند از خود دفع مگس کند، در حالی که بتی بزرگ و مهم را برآورده است؟
برآشفت کای پای بند ضلال
به باطل پرستیدمت چند سال
هوش مصنوعی: ای کسی که به گمراهی افتادهای، من سالها تو را پرستیدم و به خاطر باطل، در درد و رنجی قرار گرفتم.
مهمی که در پیش دارم برآر
و گر نه بخواهم ز پروردگار
هوش مصنوعی: بیش از هر چیزی که در نظر داری، آن را محقق کن و اگر تو این کار را نکنی، من از خداوند درخواست خواهم کرد.
هنوز از بت آلوده رویش به خاک
که کامش برآورد یزدان پاک
هوش مصنوعی: هنوز از چهرهی آلودهاش بر خاک نیفتاده که خواستهاش را خداوند پاک برآورده کرده است.
حقایق شناسی در این خیره شد
سر وقت صافی بر او تیره شد
هوش مصنوعی: در اینجا به بررسی واقعیتها پرداخته میشود و در این روند، وقتی به وضوح و روشنی آنها نائل میشویم، درک ما نسبت به آنها ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرد یا مبهمتر شود.
که سرگشتهای دون یزدان پرست
هنوزش سر از خمر بتخانه مست
هوش مصنوعی: شما که گمراه شدهاید و در پرستش خداوند یگانه هستید، هنوز هم در حال سرخوشی و intoxication در میخانه به سر میبرید.
دل از کفر و دست از خیانت نشست
خدایش برآورد کامی که جست
هوش مصنوعی: دل از بیایمانی و دست از خیانت برداشته است، خداوند به او موفقیتی عطا کرد که دنبالش بود.
فرو رفت خاطر در این مشکلش
که پیغامی آمد به گوش دلش
هوش مصنوعی: دلش به خاطر یک مشکل عمیق درگیر شده بود که ناگهان پیغامی به او رسید.
که پیش صنم پیر ناقص عقول
بسی گفت و قولش نیامد قبول
هوش مصنوعی: در برابر معشوقی که پیر و ناتوان از فکر است، حرفهای زیادی زدم اما هیچیک از گفتههایم پذیرفته نشد.
گر از درگه ما شود نیز رد
پس آنگه چه فرق از صنم تا صمد؟
هوش مصنوعی: اگر کسی از درگاه ما طرد شود، چه تفاوتی میکند بین بت و معبود حقیقی؟
دل اندر صمد باید ای دوست بست
که عاجزترند از صنم هر که هست
هوش مصنوعی: ای دوست، باید دل را به معبود حقیقی سپرد، چون هیچ کس نمیتواند از معشوق مادی ناتوانتر باشد.
محال است اگر سر بر این در نهی
که باز آیدت دست حاجت تهی
هوش مصنوعی: اگر به درگاه کسی متواضعانه درخواست کنی، ناممکن است که با دست خالی برگردی.
خدایا مقصر به کار آمدیم
تهیدست و امیدوار آمدیم
هوش مصنوعی: خدایا، ما در این دنیا به اشتباه رفتار کردیم و در حالی که هیچ چیزی نداریم، همچنان امیدواریم.
خوانش ها
بخش ۳ - حکایت بت پرست نیازمند به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۳ - حکایت بت پرست نیازمند به خوانش عندلیب
بخش ۳ - حکایت بت پرست نیازمند به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
1396/01/10 08:04
آرشام
در بیت سوم غلتید را اشتباه نوشته اید