گنجور

بخش ۳۵ - گفتار اندر تقویت مردان کار آزموده

به پیکار دشمن دلیران فرست
هژبران به ناورد شیران فرست
به رای جهاندیدگان کار کن
که صید آزموده‌ست گرگ کهن
مترس از جوانان شمشیر زن
حذر کن ز پیران بسیار فن
جوانان پیل افکن شیرگیر
ندانند دستان روباه پیر
خردمند باشد جهاندیده مرد
که بسیار گرم آزموده‌ست و سرد
جوانان شایستهٔ بخت ور
ز گفتار پیران نپیچند سر
گرت مملکت باید آراسته
مده کار معظم به نوخاسته
سپه را مکن پیشرو جز کسی
که در جنگها بوده باشد بسی
به خردان مفرمای کار درشت
که سندان نشاید شکستن به مشت
رعیت نوازی و سر لشکری
نه کاری است بازیچه و سرسری
نخواهی که ضایع شود روزگار
به ناکاردیده مفرمای کار
نتابد سگ صید روی از پلنگ
ز روبه رمد شیر نادیده جنگ
چو پرورده باشد پسر در شکار
نترسد چو پیش آیدش کارزار
به کشتی و نخجیر و آماج و گوی
دلاور شود مرد پرخاشجوی
به گرمابه پرورده و عیش و ناز
برنجد چو بیند در جنگ باز
دو مردش نشانند بر پشت زین
بود کش زند کودکی بر زمین
یکی را که دیدی تو در جنگ پشت
بکش گر عدو در مصافش نکشت
مخنث به از مرد شمشیر زن
که روز وغا سر بتابد چو زن
چه خوش گفت گرگین به فرزند خویش
چو قربان پیکار بربست و کیش
اگر چون زنان جست خواهی گریز
مرو آب مردان جنگی مریز
سواری که در جنگ بنمود پشت
نه خود را که نام آوران را بکشت
شجاعت نیاید مگر زآن دو یار
که افتند در حلقهٔ کارزار
دو همجنس همسفرهٔ همزبان
بکوشند در قلب هیجا به جان
که تنگ آیدش رفتن از پیش تیر
برادر به چنگال دشمن اسیر
چو بینی که یاران نباشند یار
هزیمت ز میدان غنیمت شمار

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به پیکار دشمن دلیران فرست
هژبران به ناورد شیران فرست
هوش مصنوعی: به جنگ دشمن، دلیران را بفرست و کسانی را که مانند شیران دلیر و شجاع هستند، به میدان نبرد بفرست.
به رای جهاندیدگان کار کن
که صید آزموده‌ست گرگ کهن
هوش مصنوعی: به نظر خبرگان و کسانی که بر دنیا آگاهند عمل کن، زیرا شکارگر با تجربه‌ای همچون گرگ کهن وجود دارد.
مترس از جوانان شمشیر زن
حذر کن ز پیران بسیار فن
هوش مصنوعی: از جوانان شمشیرزن نترس، بلکه از پیرانی که فنون و تجربیات زیادی دارند، باید احتیاط کنی.
جوانان پیل افکن شیرگیر
ندانند دستان روباه پیر
هوش مصنوعی: جوانان قوی و جسور معمولاً از زبونی و حیله‌گری انسان‌های بزرگسال و با تجربه بی‌خبر هستند.
خردمند باشد جهاندیده مرد
که بسیار گرم آزموده‌ست و سرد
هوش مصنوعی: مردی که از تجربه‌های زندگی بسیار آموخته و با چالش‌های گوناگون روبرو شده، فردی با فهم و دانش است.
جوانان شایستهٔ بخت ور
ز گفتار پیران نپیچند سر
هوش مصنوعی: جوانان باید از سرنوشت خود برخوردار باشند و به سخنان پیران توجه کنند و در راهی که می‌روند، اندیشه و تجربه آن‌ها را در نظر بگیرند.
گرت مملکت باید آراسته
مده کار معظم به نوخاسته
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی کشورت را به خوبی اداره کنی، مسئولیت‌های بزرگ را به افرادی که تجربه کافی ندارند، نده.
سپه را مکن پیشرو جز کسی
که در جنگها بوده باشد بسی
هوش مصنوعی: در عرصه جنگ، سپاه را جلو نفرست که تنها افرادی در این میدان تجربه دارند و در جنگ‌ها شرکت کرده‌اند.
به خردان مفرمای کار درشت
که سندان نشاید شکستن به مشت
هوش مصنوعی: به افراد با تجربه و با دانش نباید کارهای بزرگ و سخت را محول کرد؛ زیرا مانند این است که بخواهیم سندانی را با مشت بشکنیم، که کار نادرستی است.
رعیت نوازی و سر لشکری
نه کاری است بازیچه و سرسری
هوش مصنوعی: حمایت از مردم و فرماندهی کردن کارها نیست که به سادگی و بی‌توجهی انجام شود.
نخواهی که ضایع شود روزگار
به ناکاردیده مفرمای کار
هوش مصنوعی: اگر نمی‌خواهی که زمان تو هدر برود و بی‌فایده سپری شود، نباید کاری را نادیده بگیری و از انجام آن پرهیز کنی.
نتابد سگ صید روی از پلنگ
ز روبه رمد شیر نادیده جنگ
هوش مصنوعی: سگ به خاطر پلنگ از شکار دست نمی‌کشد، و شیر هم به خاطر دیدن روباه از جنگ دست نمی‌کشد.
چو پرورده باشد پسر در شکار
نترسد چو پیش آیدش کارزار
هوش مصنوعی: هرگاه پسری در فعالیت شکار تربیت شده باشد، زمانی که با چالش یا نبردی مواجه شود، از آن ترسی نخواهد داشت.
به کشتی و نخجیر و آماج و گوی
دلاور شود مرد پرخاشجوی
هوش مصنوعی: مردی که شجاعت و قدرت دفاع از خود را دارد، با مهارت در خود را در کارهایی چون شکار، ورزش و مبارزات نمایان می‌کند.
به گرمابه پرورده و عیش و ناز
برنجد چو بیند در جنگ باز
هوش مصنوعی: کسی که در آرامش و نعمت بزرگ شده و به زندگی خوشگذران عادت کرده است، اگر در زمان دشواری و جنگی قرار بگیرد، احساس ناراحتی و نارضایتی می‌کند.
دو مردش نشانند بر پشت زین
بود کش زند کودکی بر زمین
هوش مصنوعی: دو مرد بر روی زین نشسته‌اند، در حالی که کودکی بر زمین بازی می‌کند.
یکی را که دیدی تو در جنگ پشت
بکش گر عدو در مصافش نکشت
هوش مصنوعی: اگر کسی را در میدان جنگ دیدی که عقب‌نشینی می‌کند، بر تو واجب است که به او حمله نکنی، زیرا اگر دشمن او را به قتل نرساند، به او رحم کن.
مخنث به از مرد شمشیر زن
که روز وغا سر بتابد چو زن
هوش مصنوعی: بهتر است کسی که زنانه فکر می‌کند و به لطافت و زیبایی معانی توجه دارد، از مردانی که فقط به زور و خشونت متکی هستند، برتر باشد. زیرا در میدان جنگ و تنازع، افراد دارای روحیه‌ای زنانه و لطیف که به زیبایی‌ها و عواطف توجه دارند، می‌توانند درخششی خاص داشته باشند.
چه خوش گفت گرگین به فرزند خویش
چو قربان پیکار بربست و کیش
هوش مصنوعی: گرگین به فرزندش می‌گوید که وقتی که در جنگ قربانی شود و جانش را از دست بدهد، این نشان‌دهنده‌ی ارزش و اهمیت نبرد است.
اگر چون زنان جست خواهی گریز
مرو آب مردان جنگی مریز
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی مانند زنان به جست‌وجو بپردازی، از فرار بپرهیز و مشکلات را مانند مردان جنگجو تحمل کن.
سواری که در جنگ بنمود پشت
نه خود را که نام آوران را بکشت
هوش مصنوعی: سواری که در میدان نبرد نشان از قدرتش داد، نه تنها به خود بلکه به دشمنانش نیز آسیب رساند و بزرگان و نام‌آوران را از پای درآورد.
شجاعت نیاید مگر زآن دو یار
که افتند در حلقهٔ کارزار
هوش مصنوعی: شجاعت واقعی ناشی از دو دوست است که در میدان جنگ حاضر هستند و کنار هم می‌جنگند.
دو همجنس همسفرهٔ همزبان
بکوشند در قلب هیجا به جان
هوش مصنوعی: دو نفر که همجنس و همزبان هستند، باید تلاش کنند تا در دل مشکلات و سختی‌ها، به همدیگر کمک کنند و همراهی کنند.
که تنگ آیدش رفتن از پیش تیر
برادر به چنگال دشمن اسیر
هوش مصنوعی: اگر برادر به دست دشمن گرفتار شود، دیگر برای او سخت خواهد بود که از پیش او برود و از او دور شود.
چو بینی که یاران نباشند یار
هزیمت ز میدان غنیمت شمار
هوش مصنوعی: وقتی ببینی که دوستان و یاران در کنارت نیستند، به جای ماندن در میدان و مبارزه، بهتر است که به عقب برگردی و از این موقعیت به نفع خود استفاده کنی.

خوانش ها

گفتار اندر تقویت مردان کار آزموده به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۳۵ - گفتار اندر تقویت مردان کار آزموده به خوانش عندلیب
بخش ۳۵ - گفتار اندر تقویت مردان کار آزموده به خوانش فاطمه زندی
بخش ۳۵ - گفتار اندر تقویت مردان کار آزموده به خوانش امیر اثنی عشری

حاشیه ها

1393/12/27 06:02
رضا

به پیکار دشمن دلیران فرست
هژبران به آورد شیران فرست

1395/12/14 19:03
۷

چه خوش گفت گرگین به فرزند خویش
چو بربست قربان پیکار و کیش
قَربان=جای کمان=کماندان
اگر چون زنان جست خواهی گریز
مرو آب مردان جنگی مریز
آب=آبرو

1395/12/14 19:03
۷

به خردان مفرمای کار درشت
که سندان نشاید شکستن به مشت
این بیت را باید زر گرفت،عجب دنیایی شده وارونه وارونه

1395/12/14 19:03
۷

به پیکار دشمن دلیران فرست
هزبران به آورد شیران فرست
هژبر یا هزبر در اصل واژه عربی است هم معنی با اسد،شیر،حیدر و ضیغم
که در شاهنامه هم بارها بکار رفته است هم به شکل هزبر و هم به شکل هژبر:
چنین گفت با زال کین غم چراست
به چشم هژبر اندرون نم چراست
یکی آفرین کرد سام دلیر
که تهما هژبرا بزی شاد دیر
همی‌بود بر تخت زر با کلاه
و را دید برتازیی چون هزبر

1395/12/15 00:03
پریشان روزگار

جناب 7
واژه هژیر را همه فرهنگها فارسی میدانند از آن جمله
لغت فرس ، لغت دری به مانای نیک ، شایسته ،خوب و هم چابک و جلد و دلیر.

1395/12/16 19:03
۷

درود
hožabr هژبر هست نه هژیر hažir

1395/12/16 19:03
پریشان روزگار

درود بر 7
برای روشنگری

1397/11/06 11:02
باقری

باسلام من خواستم تشکرکرده باشم(ممنون)

1399/11/09 13:02
Gholam Balouch

هژبران به ناورد شیران فرست .ناورد= نهَ وَرد که همان نَبَرد است.

1402/04/06 17:07
ابوتراب صمیمی

سگ کار دیده بدرد پلنگ 

گریزان شود شیر نادیده جنگ