گنجور

بخش ۱۹ - گفتار اندر نکوکاری و بدکاری و عاقبت آنها

نکوکار مردم نباشد بدش
نورزد کسی بد که نیک افتدش
شر انگیز هم بر سر شر شود
چو کژدم که با خانه کمتر شود
اگر نفع کس در نهاد تو نیست
چنین گوهر و سنگ خارا یکی است
غلط گفتم ای یار شایسته خوی
که نفع است در آهن و سنگ و روی
چنین آدمی مرده به ننگ را
که بر وی فضیلت بود سنگ را
نه هر آدمی زاده از دد به است
که دد ز آدمی زادهٔ بد به است
به است از دد انسان صاحب خرد
نه انسان که در مردم افتد چو دد
چو انسان نداند به جز خورد و خواب
کدامش فضیلت بود بر دواب؟
سوار نگون بخت بی راهرو
پیاده برد ز او به رفتن گرو
کسی دانهٔ نیکمردی نکاشت
کز او خرمن کام دل برنداشت
نه هرگز شنیدیم در عمر خویش
که بدمرد را نیکی آمد به پیش

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نکوکار مردم نباشد بدش
نورزد کسی بد که نیک افتدش
هوش مصنوعی: اگر انسان خوبی باشی، نباید به کسی که بدی می‌کند، آسیب برسانی، چرا که در نهایت، نیکی به خودت برمی‌گردد.
شر انگیز هم بر سر شر شود
چو کژدم که با خانه کمتر شود
هوش مصنوعی: اگر کسی به کارهای ناپسند و شرارت‌ها مشغول باشد، در نهایت به خود او آسیب خواهد رسید، همان‌طور که عقرب وقتی به لانه‌اش نزدیک می‌شود، ممکن است به خود آسیب بزند.
اگر نفع کس در نهاد تو نیست
چنین گوهر و سنگ خارا یکی است
هوش مصنوعی: اگر در وجود تو نفعی برای دیگران نباشد، آن‌گاه تو و سنگ قیمتی فرقی ندارید.
غلط گفتم ای یار شایسته خوی
که نفع است در آهن و سنگ و روی
هوش مصنوعی: من اشتباه کردم که تو را نادانستم، ای دوست ارزشمند؛ چون که در واقع سود و منفعت در چیزهای بی‌ارزشی همچون آهن و سنگ و حتی چهره‌های معمولی هم نهفته است.
چنین آدمی مرده به ننگ را
که بر وی فضیلت بود سنگ را
هوش مصنوعی: این شخص مانند مرده‌ای است که به خاطر ننگش، فضیلت‌ها برایش هیچ ارزش و اهمیتی ندارد. این فرد نسبت به فضیلت‌ها احساس سنگینی و بار می‌کند، همان‌طور که مرده‌ها هیچ‌گونه فایده‌ای ندارند.
نه هر آدمی زاده از دد به است
که دد ز آدمی زادهٔ بد به است
هوش مصنوعی: همهٔ انسان‌ها از نظر خاستگاه یکسان نیستند؛ برخی از آن‌ها به خاطر رفتارهای زشت و ناپسندشان شایسته‌تر از حیوانات به حساب می‌آیند.
به است از دد انسان صاحب خرد
نه انسان که در مردم افتد چو دد
هوش مصنوعی: بهتر است انسان خردمند باشد، نه انسانی که مانند وحشی‌ها در میان مردم زندگی کند.
چو انسان نداند به جز خورد و خواب
کدامش فضیلت بود بر دواب؟
هوش مصنوعی: وقتی انسانی نتواند جز خوردن و خوابیدن چیز دیگری را بفهمد، چگونه می‌تواند بداند کدام یک از صفات انسانی بر دیگر ویژگی‌ها برتری دارد؟
سوار نگون بخت بی راهرو
پیاده برد ز او به رفتن گرو
هوش مصنوعی: سوار بد شانسی که در جاده‌ای بی‌راه نمی‌توانست برود، مجبور شد از او به پیاده‌روی بپردازد و به سفر ادامه دهد.
کسی دانهٔ نیکمردی نکاشت
کز او خرمن کام دل برنداشت
هوش مصنوعی: هیچ‌کس دانهٔ خوبی از مردان بافضیلت نکارده است که از آن کِشت، میوه و خوشبختی برداشت کند.
نه هرگز شنیدیم در عمر خویش
که بدمرد را نیکی آمد به پیش
هوش مصنوعی: ما در تمام عمرمان هرگز نشنیدیم که بدمردی پیش آمده باشد و نیکی از او سر بزند.

خوانش ها

گفتار اندر نکوکاری و بدکاری و عاقبت آنها به خوانش حمیدرضا محمدی
بخش ۱۹ - گفتار اندر نکوکاری و بدکاری و عاقبت آنها به خوانش فرید حامد
بخش ۱۹ - گفتار اندر نکوکاری و بدکاری و عاقبت آنها به خوانش عندلیب
بخش ۱۹ - گفتار اندر نکوکاری و بدکاری و عاقبت آنها به خوانش فاطمه زندی
بخش ۱۹ - گفتار اندر نکوکاری و بدکاری و عاقبت آنها به خوانش امیر اثنی عشری

حاشیه ها

1394/03/15 19:06
مجید محمدپور

چو کژدم که با . . . :مانند کژدم که کمتر به خانه اش می رسد چون گزنده است او را می کشند .

1394/03/15 19:06
مجید محمدپور

چنین جوهر و سنگ خارا . . . : چنین نهاد و سرشتی همانند سنگ سخت است .

1394/03/15 19:06
مجید محمدپور

کدامش فضیلت بود بر دَواب؟ : او را چه برتری بر چارپایان است .

1394/03/15 19:06
مجید محمدپور

بی راه رو : کسی که به بی راهه می رود .

1397/02/02 00:05
۷

شر انگیز هم در سر شر رود
چو کژدم که با خانه کمتر رود
از ماست که بر ماست

1397/02/02 01:05
۷

نیش عقرب نه از ره کین است
اقتضای طبیعتش این است
می گویند قورباغه ای بر لب برکه ای نشسته بود . عقربی نزد او آمد و گفت : خانه ما آن سوی آب است . به خاطر سبد کالا به این سو آمده ام . می توانم خواهش کنم کمک کنی تا به آن طرف بروم ؟ من شنا کردن نمی دانم . اگر مرا بر پشت خود سوار کنی و به آن طرف ببری ، یک عمر خانه زاد تو خواهم بود.
قورباغه گفت : من حرفی ندارم ، اما اگر تو را کول کردم و در میان آب ناگهان تو هوس کنی و مرا نیش بزنی ، آن وقت چه کنم؟!
عقرب گفت :مرگ مادر زنم امکان ندارد من اینقدر نمک نشناس باشم ! نه ممکن نیست من چنین کاری کنم !
قورباغه قبول کرد و عقرب بر پشت او سوار شد .کمی که از کنار برکه دور شدند ، ناگهان عقرب بی اراده نیش خود را برپشت قورباغه فرو کرد ! قورباغه فریاد بر آورد :کجایی آق داداش که داداشت رو کشتند!
عقرب نیش دوم را چاشنی کرد و قورباغه طاقت نیاورد و به زیر آب رفت . عقرب در زیر آب دست و پا می زد.قورباغه که هنوز نیم نفسی داشت ، فریاد بر آورد : ای مادر فلان در چه حالی؟!
عقرب گفت : دارم غرق می شوم!
قورباغه گفت :
رفتن زیر آب نه از غرض است
ترک عادت موجب مرض است
عقرب هم گفت :
نیش عقرب نه از ره کین است
اقتضای طبیعتش این است
عقرب گزیدگی:
از بستن محل گزیدگی به نحوی که مانع جریان خون شود خودداری گردد. در واقع این روش خوب است به شرط آنکه یک باند یا پارچه پهن به عرض سه تا پنج سانتی متر به کار گرفته و طوری در محل نیش بسته شود که یک انگشت از زیر آن رد شود و علاوه بر این هر 15 دقیقه تا رسیدن مصدوم به بیمارستان آن باند باز شود و دوباره در قسمت بالاتر از محل نیش بسته شود و مهمترین نکته رساندن مصدوم در سریعترین زمان ممکن به مراکز درمانی است.
** بعضی از گونه های مارمولک روی پوست خود غددی دارند که سیانور تراوش می کنند که خیلی سمی است. به عبارت دیگر سموم جانوری غالباً ماهیت پروتئینی دارند به همین دلیل اگر گرم شوند و یا در ماده نمکی قرار بگیرند خاصیتشان را از دست می دهند و دیگر به آن شدت قبل سمی نخواهند بود ولی سموم معدنی مثل سیانور که روی پوست بعضی از گونه های مارمولک است با گرما هم از بین نمی رود پس حتی اگر در غذای شما مارمولک افتاده دیگر از آن غذا نخورید در صورتی که سموم مارها و عقربها این گونه نیستند.
موسسه رازی خوزستان در سال 1393 بیش از 3.5 میلیارد دوز واکسن تولید داشته که بیش از 300 میلیون دلار بر اساس نرخ دولتی ارز ارزش داشته است.
با ارز امروز بیش از یک میلیارد دلار

1397/02/02 03:05
۷

سوار نگون بخت بی راه رو
پیاده برد زو به رفتن گرو
سوار نگون بخت نابلد در رسیدن به مقصد از پیاده شکست میخورد

1397/02/02 04:05
۷

ای بسا اسب تیزرو که بمرد
خرک لنگ جان به منزل برد