اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مها زورمندی مکن با کهان
که بر یک نمط مینماند جهان
هوش مصنوعی: ای مظهر قدرت، بر کهنترها جفا نکن، زیرا جهان همیشه در حال تغییر و نوآوری است و همچنان در یک مسیر ثابت نمیماند.
سر پنجهٔ ناتوان بر مپیچ
که گر دست یابد برآیی به هیچ
هوش مصنوعی: بر روی سر پنجهٔ ناتوان فشار نیاور، زیرا اگر دستت به چیزی برسد، به هیچ میرسد.
عدو را به کوچک نباید شمرد
که کوه کلان دیدم از سنگ خرد
هوش مصنوعی: اکنون دشمن را نباید دست کم گرفت، چرا که من کوههای بزرگ را از سنگهای ریز ساخته شده دیدم.
نبینی که چون با هم آیند مور
ز شیران جنگی برآرند شور
هوش مصنوعی: وقتی که مورچهها با هم جمع میشوند، مانند شیرانی جنگجو شور و هیجان به پا میکنند.
نه موری که مویی کز آن کمتر است
چو پر شد ز زنجیر محکمتر است
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است کسی به ظاهر کوچک و کماهمیت به نظر برسد، اما وقتی تحت فشار و محدودیت قرار گیرد، میتواند قویتر و محکمتر از آنچه که تصور میشود، عمل کند.
مبر گفتمت پای مردم ز جای
که عاجز شوی گر درآیی ز پای
هوش مصنوعی: اگر به مردم بگویی که از جایتان تکان نخورید، زمانی که ناتوان و بیچاره شوی، اگر هم به آنجا وارد شوی، باز از جایتان نمیتوانی برخیزی.
دل دوستان جمع بهتر که گنج
خزینه تهی به که مردم به رنج
هوش مصنوعی: محبت و دوستی میان دوستان ارزشمندتر از ثروت و داراییهایی است که ممکن است در اصل بیفایده باشند. بهتر است که دلها و روحهای دوستان نزدیک و صمیمی جمع شوند تا وجود افراد رنجکشیده و بیمقدار.
مینداز در پای کار کسی
که افتد که در پایش افتی بسی
هوش مصنوعی: به کسی که برایش تلاش میکنی و زحمت میکشی، بیانداز که اگر او به مشکل بخورد، تو هم به مشکل خواهی خورد.
تحمل کن ای ناتوان از قوی
که روزی تواناتر از وی شوی
هوش مصنوعی: تحمل کن ای ناتوان، چرا که یک روز ممکن است از آنکه اکنون قویتر است، قویتر شوی.
به همت برآر از ستیهنده شور
که بازوی همت به از دست زور
هوش مصنوعی: با اراده و همت خود از چالشها و ناملایمات عبور کن، چون تلاش و کوشش تو از نیروی لجوج و زورگو برتر است.
لب خشک مظلوم را گو بخند
که دندان ظالم بخواهند کند
هوش مصنوعی: به کسی که بیعدالتی را متحمل میشود، بگویید لبخند بزند، چرا که در این دنیا ممکن است ظالم به فکر آزار او بیفتد.
به بانگ دهل خواجه بیدار گشت
چه داند شب پاسبان چون گذشت؟
هوش مصنوعی: با صدای دهل، بزرگی بیدار شد، اما او نمیداند که شب چگونه سپری شده است و پاسبان چه کار کرده است.
خورد کاروانی غم بار خویش
نسوزد دلش بر خر پشت ریش
هوش مصنوعی: کاروانی که در راه دارد، به خاطر سختیها و غمهایش احساس پریشانی نمیکند، زیرا دلش برای بار سنگین خود نمیسوزد.
گرفتم کز افتادگان نیستی
چو افتاده بینی چرا نیستی؟
هوش مصنوعی: وقتی که می بینی دیگران به زمین افتادهاند و از پا افتادهاند، چرا خودت را در جایگاه آنها قرار میدهی و احساس نیستی میکنی؟
بر اینت بگویم یکی سرگذشت
که سستی بود زین سخن درگذشت
هوش مصنوعی: داستانی را برایت تعریف میکنم که درباره فردی است که به دلیل تنبلی و کمکاریاش از این ماجرا عبور کرده است.
حاشیه ها
نمط اینجا به معنی روش و رویه آمده
ستیهنده همان ستیزنده است عنود هم میشود
1396/05/13 15:08
حسن امیدی اهوازی
این بیت اشتباه چاپی دارد
گرفتم کز افتادگان نیستی
چو افتاده بینی چرا "نیستی"؟
درمصرع دوم باید بیستی قید شود (بایستی)
مها زورمندی مکن با کهان
که بر یک نمط مینماند جهان
واژه نمط عربی معرب واژه نمد فارسی است و در اصل به معنی هر چیزی که روی کجاوه شتر پهن کنند.
پرده و روپوش کجاوه
1-مینداز در پای کار کسی
2-که افتد که در پایش افتی بسی
1=سمبل کاری نکن/سرسری نگیر
یک روز باید دادگاه محاکمه فروغی برگزار گردد.
نه موری که مویی کزان کمترست
چو پر شد ز زنجیر محکمترست
نه مویی که مویی کزان کمترست
گرفتم کز افتادگان نیستی
چو افتاده بینی چرا نیستی؟
چو افتاده بینی چرا بیستی؟
درباره واژه سمبلکاری که کار سرسری کردن است باید گفت این واژه در اصل Assemble انگلیسی است که پس از پیدایش نفت در مسجدسلیمان و بکار گیری کارگران ایرانی این واژه به زبان فارسی بدین ریخت پا نهاد.
جفت کردن-فراهم کردن-مونتاژ-گرد گردن
بیت 12 (به بانگ دهل خواجه بیدار گشت - چه داند شب پاسبان چون گذشت؟) عیناً در باب هشتم تکرار شده است. بیت آخر این بخش:
سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۶ - گفتار اندر بخشایش بر ناتوانان و شکر نعمت حق در توانایی