گنجور

شمارهٔ ۶

چون چرخ برافکند ردای زربفت
بنشست به صد حیله و برخاست به تفت
گفتم که مرو چو این بگفتم که برفت
رفتم که دمید صبح و آمد آگفت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون چرخ برافکند ردای زربفت
بنشست به صد حیله و برخاست به تفت
هوش مصنوعی: زمانی که چرخ سرنوشت لباس طلا را بر زمین انداخت، او با تدبیرهای بسیار نشسته و سپس از نو برخاست.
گفتم که مرو چو این بگفتم که برفت
رفتم که دمید صبح و آمد آگفت
هوش مصنوعی: گفتم که نرو، ولی وقتی این را گفتم، رفتی. من هم رفتم، چون صبح دمید و خبر آمد.