شمارهٔ ۲
ای بیان جود تو بر کاغذ روز سپید
نقش کرده خامه قدرت به زر آفتاب
هر کجا کلک تو شد بر صفحه کاغذ روان
تیغ هندی را نماند با نفاذش هیچ تاب
در هوایت هر که چون کاغذ دوروئی پیشه کرد
چون قلم سر کرد در سر اینت رای ناصواب
هر چه آن بر کاغذ روز است و بر کیمخت شب
جز که نقش نام تو یکسر چو نقشی دان بر آب
ماند هر کو چون قلم ماند ز نامت در طرب
در خماری سست رائی همچو کاغذ در شراب
قابل حکمت چو کاغذ خامه ات را هر که نیست
چون قلم زیبد که سر بنهند چون برگ سداب
سرورا تکرار کاغذ نیک می دانی که چیست
فیض جودت مایل از آن است به کاغذ چون حساب
خاصه آن کاغذ که دارد بوی یکرنگی چو من
در وفا و مهر تو همراه تا روز حساب
طبع در مدح تو یک ساعت نمی آرد درنگ
می نیاید از تو در کاغذ فرستادن شتاب
تا همیشه کاتبان دارند کاغذ را عزیز
گاه از او سازند منشور و گهی از وی کتاب
کاغذ منشورت از تأیید حق باد و حسود
غرقه همچون کلک در آب سیه بئس المآب
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بیان جود تو بر کاغذ روز سپید
نقش کرده خامه قدرت به زر آفتاب
هوش مصنوعی: ای بیان بخشش تو بر کاغذ روز روشن با قلم قدرت، همچون زر درخشان آفتاب نقش بسته است.
هر کجا کلک تو شد بر صفحه کاغذ روان
تیغ هندی را نماند با نفاذش هیچ تاب
هوش مصنوعی: هر جا که قلم تو بر روی کاغذ به خوبی حرکت کند، دیگر هیچ تیزی از تیغ هندی نمیتواند با دقت و قدرت آن رقابت کند.
در هوایت هر که چون کاغذ دوروئی پیشه کرد
چون قلم سر کرد در سر اینت رای ناصواب
هوش مصنوعی: در عشق تو، هر که به نیرنگ و دوچهرگی دست زد، مثل کاغذی که دو طرف دارد، عاقبت به نتیجهای نادرست رسید.
هر چه آن بر کاغذ روز است و بر کیمخت شب
جز که نقش نام تو یکسر چو نقشی دان بر آب
هوش مصنوعی: هر چیزی که در زندگی به آن اشاره میشود، مثل روز و شب، گذرا و ناپایدار است، جز نام تو که همچون نگاری بر آب است و همیشه در ذهن و دل باقی میماند.
ماند هر کو چون قلم ماند ز نامت در طرب
در خماری سست رائی همچو کاغذ در شراب
هوش مصنوعی: هر کس که مثل قلم در دست تو به زندگی ادامه دهد، در شادی و خوشی مست و بیفکری مانند کاغذی است که در شراب غوطهور شده است.
قابل حکمت چو کاغذ خامه ات را هر که نیست
چون قلم زیبد که سر بنهند چون برگ سداب
هوش مصنوعی: هر کس که به حکمت و اندیشه میپردازد، باید توانایی نوشتن و بیان افکار را داشته باشد. بدون این قابلیت، همچون کاغذی است که نمیتواند اطلاعات را به خوبی انتقال دهد. در واقع، تنها با دانش و مهارت نویسندگی میتوان به عمق حکمت و اندیشه دست یافت.
سرورا تکرار کاغذ نیک می دانی که چیست
فیض جودت مایل از آن است به کاغذ چون حساب
هوش مصنوعی: سرور عزیز، تو به خوبی میدانی که تکرار خوب کاغذ چه مفهومی دارد. نعمت و بخشندگی تو به اندازهای است که به کاغذ و حسابها وابسته است.
خاصه آن کاغذ که دارد بوی یکرنگی چو من
در وفا و مهر تو همراه تا روز حساب
هوش مصنوعی: به ویژه آن کاغذ که بوی صداقت و وفا میدهد، همانگونه که من در عشق و محبت به تو تا روز قیامت وفادار خواهم بود.
طبع در مدح تو یک ساعت نمی آرد درنگ
می نیاید از تو در کاغذ فرستادن شتاب
هوش مصنوعی: برای ستایش تو حتی یک لحظه هم تردید نمیکند و در نوشتن درباره تو، لحظهای درنگ نمیکند و با سرعت کاغذ را پر میکند.
تا همیشه کاتبان دارند کاغذ را عزیز
گاه از او سازند منشور و گهی از وی کتاب
هوش مصنوعی: همیشه نویسندگان و کاتبان به کاغذ احترام میگذارند؛ گاهی از آن برای نوشتن سندهای مهم و قانونی استفاده میکنند و گاهی هم برای خلق کتابها و آثار ادبی.
کاغذ منشورت از تأیید حق باد و حسود
غرقه همچون کلک در آب سیه بئس المآب
هوش مصنوعی: کاغذ دیپلم تو با تأیید خداوند است و حسودان مانند کلاهی که در آب غرق شدهاند، هیچ ارزشی ندارند.