گنجور

شمارهٔ ۸۳ - ایضاً له

سپاه دولت و دیدن اندر آمدست بزین
همی به غز نهد روی پشت دولت و دین
جهان سیاست او را بطوع داده ضمان
فلک سعادت او را بفتح گشته ضمین
قضا مطابق رأی و قدر موافق عزم
سپهر زیر رکاب و زمانه زیر نگین
ز بیم غارتش اکنون ملوک هندستان
کشیده رخت ز صحرا بحصن های حصین
یکی چو رنگ سبک سرزده بکوه و کمر
یکی چو روبه وحشی فرو شده بزمین
نه هیچ رأی زند رأی جز برای گریز
نه هیچ راه برد راه جز براه حزین
اجل بخندد بر عرصه گاه لشکر آن
امل بگوید بر شامگاه مجلس این
کراست آن دل و زهره که در همه عالم
به پیش خسرو عالم نهد قدم گه کین
گر آن کران نکند رو بدوزدش در حال
گر این حذر نکند تن بدردش در حین
خدایگانا شاهنشها ز تو برسید
خدایگانی و شاهنشهی به علیین
توئی که تخت ز تو گشته باشکوه و بفر
توئی که بخت ز تو هست با یسار و یمین
همیشه تا بدمد مشک و مغز یابد بوی
همیشه تا بوزد باد و آب گیرد چین
به دست دوست بسای و به پای دشمن مال
به گوش نوش نیوش و به چشم حشمت بین
جهان مسخر حکم تو باد و چرخ مطیع
خدای ناصر عزم تو باد و بخت معین

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سپاه دولت و دیدن اندر آمدست بزین
همی به غز نهد روی پشت دولت و دین
هوش مصنوعی: سپاه دولت به میدان آمده و در حال جنگ است، در حالی که زین به پشت اسب بسته شده و جلوه‌ای از قدرت و دین را نشان می‌دهد.
جهان سیاست او را بطوع داده ضمان
فلک سعادت او را بفتح گشته ضمین
هوش مصنوعی: جهان سیاست به دست او در آمده و تقدیر خوشبختی‌اش به راحتی برای او فراهم شده است.
قضا مطابق رأی و قدر موافق عزم
سپهر زیر رکاب و زمانه زیر نگین
هوش مصنوعی: سرنوشت بر اساس اراده و مقدرات پیش می‌رود، در حالی که زمان و جهان زیر کنترل و فرمان ما هستند.
ز بیم غارتش اکنون ملوک هندستان
کشیده رخت ز صحرا بحصن های حصین
هوش مصنوعی: از ترس دزدی و غارت، اکنون پادشاهان هند لباس خود را از دشت برکشیده و به قلعه‌های مستحکم پناه آورده‌اند.
یکی چو رنگ سبک سرزده بکوه و کمر
یکی چو روبه وحشی فرو شده بزمین
هوش مصنوعی: یک نفر مانند رنگی سبک و بی‌فکر به کوه و کمر فرار کرده، در حالی که فرد دیگری مانند روباهی وحشی به زمین افتاده است.
نه هیچ رأی زند رأی جز برای گریز
نه هیچ راه برد راه جز براه حزین
هوش مصنوعی: هیچ نظری نمی‌تواند به حقیقت برسد به جز آنچه برای فرار از مشکلات باشد، و هیچ راهی نمی‌تواند شما را به مقصد برساند مگر آنکه از مسیر ناراحتی عبور کنید.
اجل بخندد بر عرصه گاه لشکر آن
امل بگوید بر شامگاه مجلس این
هوش مصنوعی: مرگ بر میدان جنگ لشکر می‌خندد و امیدها را بر شامگاه گردهمایی می‌خورد.
کراست آن دل و زهره که در همه عالم
به پیش خسرو عالم نهد قدم گه کین
هوش مصنوعی: دل و زیبایی چه کسی است که در برابر بزرگترین پادشاه این دنیا قدمی بردارد؟
گر آن کران نکند رو بدوزدش در حال
گر این حذر نکند تن بدردش در حین
هوش مصنوعی: اگر آن دوری رو به خودش نکند، در حال در حالتی بد می‌افتد؛ و اگر این فرد احتیاط نکند، بدنش در حین کار به درد می‌آید.
خدایگانا شاهنشها ز تو برسید
خدایگانی و شاهنشهی به علیین
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ، ای شاهنشاه، از تو به مقام بالاتر و خدایی علیین رسیدم.
توئی که تخت ز تو گشته باشکوه و بفر
توئی که بخت ز تو هست با یسار و یمین
هوش مصنوعی: تو هستی که به خاطر تو تخت پادشاهی با شکوه شده و تو همانی هستی که شانس و اقبال به وسیله تو در هر دو سو، راست و چپ، وجود دارد.
همیشه تا بدمد مشک و مغز یابد بوی
همیشه تا بوزد باد و آب گیرد چین
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که همواره در هنگام صبح که روشنایی آغاز می‌شود، عطر مشک قابل استشمام است و همچنین وقتی که باد بوزد و آب جریان پیدا کند، زیبایی و جلوه طبیعی طبیعی خود را نشان می‌دهد. در واقع، به زیبایی لحظات صبحگاهی و تأثیرات دل‌انگیزی که طبیعت در این زمان دارد اشاره دارد.
به دست دوست بسای و به پای دشمن مال
به گوش نوش نیوش و به چشم حشمت بین
هوش مصنوعی: با دوست خود با محبت و مهربانی رفتار کن و در برابر دشمنان مراقب باش که مال و دارایی‌ات را حفظ کنی. از چیزهای خوب با دقت استفاده کن و تجملات را با دیدی پذیرا و آگاهانه ببین.
جهان مسخر حکم تو باد و چرخ مطیع
خدای ناصر عزم تو باد و بخت معین
هوش مصنوعی: جهان تحت فرمان اراده تو است و آسمان به خداوندی که از تصمیم تو حمایت می‌کند، تسلیم است و خوش‌شانسی در مسیر تو قرار دارد.