شمارهٔ ۸۱ - ایضاً له
خسروا گیتی به عدل آباد کن
وز فراموشان عالم یاد کن
جام می بر کاخ عدل آباد نوش
خرمی در کاخ عدل آباد کن
رسم نوشروان عادل تازه دار
جان نوشروان عادل شاد کن
خستگان چرخ را فریاد رس
بستگان ظلم را آزاد کن
خلق را آواز عدل و داد ده
دهر را مملو عدل و داد کن
شمارهٔ ۸۰ - ایضاً له: حضرتی شد بزرگ چون غزنینشمارهٔ ۸۲ - در مدح سلطان مسعود بن ابراهیم و پسرش شیرزاد عضدالدولة: نو گشت به فر ملک این صفه زرین
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خسروا گیتی به عدل آباد کن
وز فراموشان عالم یاد کن
هوش مصنوعی: ای بزرگان، دنیا را با عدالت آباد کنید و در یاد مردم فراموششده این عالم باشید.
جام می بر کاخ عدل آباد نوش
خرمی در کاخ عدل آباد کن
هوش مصنوعی: ای جام، برو و در کاخ عدالت نوشی خوشمزه بنوش و شادی را در آنجا به ارمغان بیاور.
رسم نوشروان عادل تازه دار
جان نوشروان عادل شاد کن
هوش مصنوعی: سنت و روش شاه عادل نوشروان را تازه و زنده نگهدار و برای او شادی و خوشحالی بیاور.
خستگان چرخ را فریاد رس
بستگان ظلم را آزاد کن
هوش مصنوعی: خستهدلان را از سختیهای زندگی نجات بده و به مستضعفان و مظلومان کمک کن تا از ظلم رهایی یابند.
خلق را آواز عدل و داد ده
دهر را مملو عدل و داد کن
هوش مصنوعی: به مردم صدای عدالت و انصاف را برسان و دنیای پیرامون را پر از عدالت و انصاف کن.