گنجور

شمارهٔ ۷۳ - ایضاً له

با اهل خرد جهان بکین است
مرد هنری از آن غمین است
آن کو به بر خرد مهین است
زین ازرق بی خرد کهین است
بر هر که نشانی از هنر هست
با محنت و رنج همنشین است
آزاده همیشه خود بر این بود
تا کینه گنبد برین است
هیتین جفا بر آن کند تیز
کو در خرد و هنر متین است
از کار فلک عجب توان داشت
با آن همه مهر محض کین است
برداشته مهر از آب حیوان
میل نظرش به پارگین است
سعدش همه زیر دست نحس است
زهرش همه با شکر عجین است
زان رفت به هم عنانی جور
کش اسب مراد زیر زین است
جز سفله و دون نپرورد هیچ
وین خود هنری از او کمین است
آن را چو نگین دهد زر و سیم
کش یک دو صفت زهر تک این است
از ناله و از شکایت من
گوشش همه روز با طنین است
زوبا که شکایتی توان کرد
کز وی همه بخردی حزین است
نی نی که پناه من ز جورش
مجموع کرم بهار دین است
صدری که به قول هر خردمند
اویست که صدر راستین است
از جنبش کلک لاغر او
ملک است که پهلویش سمین است
با دست چوکان او قرین شد
زان کان جواهر ثمین است
الحق سبب یسار ملک است
میمون قلمش که در یمین است
انصاف بدان یمین و آن کللک
مر دولت و ملک را یمین است
ذکر هنر و فضایل او
تسبیح کرام کاتبین است
مسموع سریر ملک و دانش
زان است که حافظ و امین است
هم ملک برأی او مصون است
هم حصن هنر بدو حصین است
یک قطره ز کلک اوست هر مشگ
کان مایه آهوان چین است
از رشگ گشاده روئی او
در ابروی روزگار چین است
از خرمن ذهن او عطارد
چون ماه ز مهر خوشه چین است
عهد کرمش ز عهدها فرد
همچون به فصول فرودین است
بینی اثر قران سعدین
چون کلک و بناتش را قرین است
هر حرف ز کلک او عدو را
ماننده داغ بر جبین است
آثار سخا و مکرماتش
همچون اثر خرد مبین است
با همت او سؤال را دست
بی رنج و غمی در آستین است
سحر از سر خامه آفریند
سحری که سزای آفرین است
ای گوی ربوده از کریمان
وین پیش همه کسی یقین است
در در دریا مقیم از آن شد
کز لفظ و خط تو شرمگین است
دایم به ثناگری و مهرت
هم خاطر و هم دلم رهین است
از غایت شوق حضرت تو
همراه حدیث من امین است
دانی که ولای تو چو گنجی است
کاندر دل و جان من دفین است
وانگه یادم نیاری آری
رسم کرم و وفا چنین است
تا ایزد مستعان خلق است
وز او همه خلق مستعین است
بادات خدا معین و هستت
وان را چه غم است کو معین است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

با اهل خرد جهان بکین است
مرد هنری از آن غمین است
هوش مصنوعی: مردان باهوش و خردمند در جهان با یکدیگر همکاری و دوستی دارند، اما افرادی که هنری ندارند، به این دوستی و همکاری حسرت می‌خورند و غمگین هستند.
آن کو به بر خرد مهین است
زین ازرق بی خرد کهین است
هوش مصنوعی: آن کسی که در کنار خود خرد و دانایی دارد، از آن فرد نادان و بی‌خرد بهتر است.
بر هر که نشانی از هنر هست
با محنت و رنج همنشین است
هوش مصنوعی: هر کسی که نشانه‌ای از هنر و استعداد داشته باشد، باید با زحمت و سختی زندگی کند و در تلاش برای پیشرفت باشد.
آزاده همیشه خود بر این بود
تا کینه گنبد برین است
هوش مصنوعی: آزاده همیشه تلاش می‌کند که از کینه و دشمنی دوری کند و بر احساسات مثبت تمرکز کند.
هیتین جفا بر آن کند تیز
کو در خرد و هنر متین است
هوش مصنوعی: هر کس که با تیزهوشی و هنر و دانش خود به دیگران آسیب برساند، در واقع رفتار نادرستی انجام داده است.
از کار فلک عجب توان داشت
با آن همه مهر محض کین است
هوش مصنوعی: با وجود اینکه آسمان و فلک به طور طبیعی باید محبت و مهربانی نشان دهند، اما گاهی اوقات از آن‌ها عجب و شگفتی می‌توان دید که با همه‌ی این محبت، در حقیقت پایه‌های کینه و دشمنی نهفته است.
برداشته مهر از آب حیوان
میل نظرش به پارگین است
هوش مصنوعی: عشق و محبت از دلش جدا شده و حالا توجهش به جایی دیگر معطوف شده است.
سعدش همه زیر دست نحس است
زهرش همه با شکر عجین است
هوش مصنوعی: سعدی در این بیت به این نکته اشاره دارد که خوشبختی و خوشحالی در زندگی ممکن است در زیر سایه اتفاقات ناخوشایند قرار گیرد. به عبارت دیگر، ممکن است در شرایط دشوار و تلخ، لحظات شیرینی نیز وجود داشته باشند که با یکدیگر ترکیب شده و زندگی را زیباتر کنند.
زان رفت به هم عنانی جور
کش اسب مراد زیر زین است
هوش مصنوعی: اسب محبوب تحت زین قرار دارد و به خاطر ستم و ناپایداری، حالتی نامناسب پیدا کرده است.
جز سفله و دون نپرورد هیچ
وین خود هنری از او کمین است
هوش مصنوعی: تنها افراد پست و حقیر از اوپرورش می‌یابند و این خود نشان‌دهنده‌ یک هنر خاص است که در وجود او نهفته است.
آن را چو نگین دهد زر و سیم
کش یک دو صفت زهر تک این است
هوش مصنوعی: اگر کسی جواهر باارزشی مانند نگین را به او بدهد، آن شخص باید ویژگی‌های خاصی داشته باشد، زیرا ارزش واقعی به صفات درونی او بستگی دارد.
از ناله و از شکایت من
گوشش همه روز با طنین است
هوش مصنوعی: گوش او هر روز به صدای ناله و شکایت من عادت کرده است.
زوبا که شکایتی توان کرد
کز وی همه بخردی حزین است
هوش مصنوعی: از کجا می‌توان شکایت کرد در حالی که از او همه نیکوکاری‌ها دردناک است؟
نی نی که پناه من ز جورش
مجموع کرم بهار دین است
هوش مصنوعی: من در آغوش تو پناه می‌برم، زیرا محبت و لطافت تو مانند زیبایی‌های بهاری است که روح را تسکین می‌دهد.
صدری که به قول هر خردمند
اویست که صدر راستین است
هوش مصنوعی: به طور کلی، این بیت به نوعی اشاره دارد به این که فردی که در مقام و موقعیت بالایی قرار دارد، باید دارای درک و اندیشه صحیح و خردمندانه باشد تا بتواند به عنوان یک الگو و سرآمد در جامعه شناخته شود. به عبارت دیگر، مقام و جایگاه تنها به مقام اجتماعی نیست، بلکه به شناخت و خرد فرد نیز بستگی دارد.
از جنبش کلک لاغر او
ملک است که پهلویش سمین است
هوش مصنوعی: از حرکت قلم نازک او، سرزمین‌های زیادی به دست آمده است، در حالی که در کنار او، قدرت و عظمت وجود دارد.
با دست چوکان او قرین شد
زان کان جواهر ثمین است
هوش مصنوعی: با دست او، مانند جواهر باارزش، نزدیک و هماهنگ شد.
الحق سبب یسار ملک است
میمون قلمش که در یمین است
هوش مصنوعی: در حقیقت، دلیل ثروت و prosperity یک پادشاه، داشتن قلمی خوش‌خط و زیبا است که در دست راست او قرار دارد.
انصاف بدان یمین و آن کللک
مر دولت و ملک را یمین است
هوش مصنوعی: به راست‌گویی و عدالت توجه کن، چرا که این‌ها باعث استقامت و ثبات حکومت و سرزمین خواهند بود.
ذکر هنر و فضایل او
تسبیح کرام کاتبین است
هوش مصنوعی: یاد کردن از هنرها و خصائل او، مانند ذکر و ستایش نویسندگان بزرگ و راست‌گو است.
مسموع سریر ملک و دانش
زان است که حافظ و امین است
هوش مصنوعی: صندلی سلطنت و دانش به خاطر این است که حافظ و نگهبان خوبی دارند.
هم ملک برأی او مصون است
هم حصن هنر بدو حصین است
هوش مصنوعی: هر دو ملک و هنرش از آسیب‌ها و خطرات دور و محفوظ‌اند.
یک قطره ز کلک اوست هر مشگ
کان مایه آهوان چین است
هوش مصنوعی: یک قطره از قلم او همانند هر مشک دیگری است که منبعی برای عطر و زیبایی آهوان چین می‌باشد.
از رشگ گشاده روئی او
در ابروی روزگار چین است
هوش مصنوعی: از حسادت به خوشرویی او، ابروهای روزگار چروک شده است.
از خرمن ذهن او عطارد
چون ماه ز مهر خوشه چین است
هوش مصنوعی: اندیشه او مانند عطارد است که درخشان و باهوش بوده و به‌گونه‌ای ماهرانه از محبت بهره می‌برد.
عهد کرمش ز عهدها فرد
همچون به فصول فرودین است
هوش مصنوعی: عهد و پیمان او بسیار خاص و منحصر به فرد است، مانند تغییر فصل‌ها در بهار که زیبا و دل‌نشین است.
بینی اثر قران سعدین
چون کلک و بناتش را قرین است
هوش مصنوعی: دیدن تأثیر قرآن سعدین مانند دیدن خطی است که با زیبایی خاصی نوشته شده و با گل‌ها تزئین شده است.
هر حرف ز کلک او عدو را
ماننده داغ بر جبین است
هوش مصنوعی: هر کلمه‌ای از طرز بیان او مانند نشانی عمیق بر پیشانی دشمن است.
آثار سخا و مکرماتش
همچون اثر خرد مبین است
هوش مصنوعی: نتایج و ثمرات بخشندگی و کارهای نیک او به روشنی مانند نشانه‌های عقل و درک و فهم است.
با همت او سؤال را دست
بی رنج و غمی در آستین است
هوش مصنوعی: با تلاش و کوشش او، سوالات به راحتی و بدون دغدغه‌ای حل می‌شوند.
سحر از سر خامه آفریند
سحری که سزای آفرین است
هوش مصنوعی: سپیده‌دم، قلمی جادو می‌کند که شایسته‌ی ستایش و تحسین است.
ای گوی ربوده از کریمان
وین پیش همه کسی یقین است
هوش مصنوعی: این جمله اشاره به این دارد که فردی با نادیده گرفتن یا سرقت از افراد بزرگ و با کرامت، در حقیقت توجه و شناخت واقعی خود را از دست می‌دهد. همچنین در این جا به نوعی آگاهی یا یقین در مورد این وضعیت وجود دارد که این رفتار نادرست یا ناشایست است.
در در دریا مقیم از آن شد
کز لفظ و خط تو شرمگین است
هوش مصنوعی: او در دریا سکونت کرده است، زیرا از کلام و نوشته‌ی تو خجالت زده است.
دایم به ثناگری و مهرت
هم خاطر و هم دلم رهین است
هوش مصنوعی: همیشه به ستایش و محبت تو، هم فکر و هم دلم وابسته است.
از غایت شوق حضرت تو
همراه حدیث من امین است
هوش مصنوعی: به خاطر عشق و علاقه بسیار به وجود تو، رازی که من دارم تنها پنهان نیست و همراه آن، همیشگی و معتبر است.
دانی که ولای تو چو گنجی است
کاندر دل و جان من دفین است
هوش مصنوعی: می‌دانید که محبت و رابطه‌ات با من مانند یک گنج با ارزش است که در دل و جان من پنهان شده است.
وانگه یادم نیاری آری
رسم کرم و وفا چنین است
هوش مصنوعی: به یاد نیاوردن من نشان‌دهنده‌ی مهربانی و وفا است.
تا ایزد مستعان خلق است
وز او همه خلق مستعین است
هوش مصنوعی: تا زمانی که خداوند پشتیبان موجودات است و همه خلق به یاری او نیاز دارند.
بادات خدا معین و هستت
وان را چه غم است کو معین است
هوش مصنوعی: خداوند یاوری برای تو دارد و تو به خاطر اینکه او در کنار توست، نباید نگران چیزی باشی.