شمارهٔ ۷۲ - در مدح ابونصر پارسی
از آن پس که بود اخترم درو بالی
سعادت بدو داد پری و بالی
همه لون و حالم نه این بود و گشتم
ز لونی بلونی ز حال بحالی
از این گونه گشت ست پرگار گردون
چنین حکم کرداست ایزد تعالی
که آید پس هر نشیبی فرازی
که باشد پس هر فراقی وصالی
بدان چرخ همت رسانید بختم
کز او چرخ هفتم نماید هلالی
در آن باغ دولت نهالی نشاندم
که در وی چو طوبی بود هر نهالی
گزیدم پناهی و حصنی و پشتی
مواصل به جاهی و عزی و مالی
من و خدمت خاک درگاه صاحب
که او را جز او کس ندانم همالی
ابونصر منصور کز نسل آدم
چو آلش به عالم نبود است آلی
جهان کدخدائی که از عقل وجودش
همی داشت خواهد جهان چون عیالی
چه شخصی است یارب که روح القدس را
نیابی فزون از کمالش کمالی
سر همتش وهم اگر باز یابد
چو پایش نیابد همی پای مالی
قوی رأی او را ثبات ست لیکن
ثیابی که نفزاید از وی ملالی
دهد مهر او نعمتی چون بهشتی
نهد کین او دوزخی بر سفالی
نگشتی به علت کس از طبع گروی
نکردی به هیبت ز شیری شکالی
به جیب آمد او را نجیب زمانه
همی پیچدش حکم او چون دوالی
زهی نقطه عمده بخت و دولت
ترانی زوالی و نی انتقالی
امل صحف عهد تو نگشاد هرگز
که اندر وفا بر نیامدش فالی
تو آن مایه اعتدالی فلک را
که طبع از تو جوید به لطف اعتدالی
تو آن گوهر احتمالی جهان را
که نفس از تو خواهد به صبر احتمالی
همی تا به تقدیم و تأخیر عالم
مقدم شود بر جوابی سوالی
اگر نیک خواهد ترا نیک خواهی
وگر بدسگالد ترا بدسگالی
یکی را ز گردون مبادا گزندی
یکی را به گیتی مبادا مجالی
شمارهٔ ۷۱ - در تعریف عمارت و مدح بورشد رشید خاص: ای همایون بنای آهو پایشمارهٔ ۷۳ - ایضاً له: با اهل خرد جهان بکین است
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از آن پس که بود اخترم درو بالی
سعادت بدو داد پری و بالی
هوش مصنوعی: بعد از آن که ستارهی خوشبختیام در او طلوع کرد، فرشتهای به او و بالهایش نعمت داد.
همه لون و حالم نه این بود و گشتم
ز لونی بلونی ز حال بحالی
هوش مصنوعی: حال و وضعیت من هیچگاه اینگونه نبوده است و من از یک حال به حال دیگری رفتهام و تغییراتی را تجربه کردهام.
از این گونه گشت ست پرگار گردون
چنین حکم کرداست ایزد تعالی
هوش مصنوعی: آسمان به این شکل چرخش میکند و این تقدیر، اراده خداوند متعال است.
که آید پس هر نشیبی فرازی
که باشد پس هر فراقی وصالی
هوش مصنوعی: هرگاه در زندگی با مشکلات و دشواریها روبهرو شویم، به یاد داشته باشیم که پس از هر سختی، راحتی و پیشرفتی هم وجود دارد. هر جدایی میتواند به یک وصال و نزدیک شدن دوباره منجر شود.
بدان چرخ همت رسانید بختم
کز او چرخ هفتم نماید هلالی
هوش مصنوعی: بدان که تلاش و همت من سبب شد تا به آرزوهایم دست یابم؛ از آن رو که مقدر بود که در آسمان، ستارهها و نشانهها به نفع من قرار گیرند.
در آن باغ دولت نهالی نشاندم
که در وی چو طوبی بود هر نهالی
هوش مصنوعی: در آن باغی که دارای نعمت و خوشبختی بود، درختی کاشتم که هر شاخهاش مانند درخت طوبی، سرشار از برکت و زیبایی بود.
گزیدم پناهی و حصنی و پشتی
مواصل به جاهی و عزی و مالی
هوش مصنوعی: من مکانی امن و آرامشبخش را انتخاب کردم که به جایگاهی با عزت و ثروت متصل است.
من و خدمت خاک درگاه صاحب
که او را جز او کس ندانم همالی
هوش مصنوعی: من و خدمت به خاک پای کسی هستیم که او را جز خود او هیچکس نمیشناسم.
ابونصر منصور کز نسل آدم
چو آلش به عالم نبود است آلی
هوش مصنوعی: ابونصر منصور از نسل آدم است و مانند او در دنیا وجود ندارد.
جهان کدخدائی که از عقل وجودش
همی داشت خواهد جهان چون عیالی
هوش مصنوعی: جهان مانند یک کدخداست که از عقل و فکر خود بهرهمند است و میخواهد دنیا را همچون املاکی که در اختیار دارد، مدیریت کند.
چه شخصی است یارب که روح القدس را
نیابی فزون از کمالش کمالی
هوش مصنوعی: ای خدا، چه کسی است که بتوان روح القدس را در او یافت و برتری او را فراتر از کمالها ببیند؟
سر همتش وهم اگر باز یابد
چو پایش نیابد همی پای مالی
هوش مصنوعی: اگر اراده او به نتیجه برسد و به هدفش نزدیک شود، اما نتواند به آن دستیابی پیدا کند، همچنان در تلاش و زحمت خواهد بود.
قوی رأی او را ثبات ست لیکن
ثیابی که نفزاید از وی ملالی
هوش مصنوعی: شخصی با رأی و عقیده قوی و مستحکم است، اما او به کسی که از او ناراحتی نگیرد و خستهاش نکند، نیازی ندارد.
دهد مهر او نعمتی چون بهشتی
نهد کین او دوزخی بر سفالی
هوش مصنوعی: محبت او نعمتی به اندازه بهشت میدهد، در حالی که اگر او را از دست بدهی، به دوزخی تبدیل خواهی شد که در آن احساس کرسی را بر خاک میکنی.
نگشتی به علت کس از طبع گروی
نکردی به هیبت ز شیری شکالی
هوش مصنوعی: تو به خاطر هیچکس از سرشت و طبیعت خود بیرون نرفتی و به خاطر ظاهر و هیکل کسانی که چون شیرند، به خودت لگد نزدی.
به جیب آمد او را نجیب زمانه
همی پیچدش حکم او چون دوالی
هوش مصنوعی: انسان نجیب و با شخصیت به راحتی در میانه سختیهای زندگی میتواند به موفقیت و بزرگی برسد، همانطور که قانون طبیعی حاکم بر دنیا است و سرنوشت او را به سمت خود میکشد.
زهی نقطه عمده بخت و دولت
ترانی زوالی و نی انتقالی
هوش مصنوعی: عجب، چقدر خوششانسی و موفقیت در زندگی، که تو نه دچار زوال هستی و نه تحت تاثیر تغییرات زمان.
امل صحف عهد تو نگشاد هرگز
که اندر وفا بر نیامدش فالی
هوش مصنوعی: کتاب عهد و پیمانت هرگز باز نشد، زیرا در وفا و صداقت به تو امیدی نمیرفت.
تو آن مایه اعتدالی فلک را
که طبع از تو جوید به لطف اعتدالی
هوش مصنوعی: تو آنند که در وجودت تعادل و توازن خاصی نهفته است و طبیعت به خاطر این لطافت و اعتدال از تو الهام میگیرد.
تو آن گوهر احتمالی جهان را
که نفس از تو خواهد به صبر احتمالی
هوش مصنوعی: تو آن جواهری هستی که به احتمال زیاد در این جهان وجود دارد و نفس و روح تو را با صبر و تحمل خواهان است.
همی تا به تقدیم و تأخیر عالم
مقدم شود بر جوابی سوالی
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا به ترتیب و نظم خاصی حرکت کند، پاسخی برای هر سوالی وجود دارد.
اگر نیک خواهد ترا نیک خواهی
وگر بدسگالد ترا بدسگالی
هوش مصنوعی: اگر میخواهی کسی با تو خوب رفتار کند، تو هم با او خوب رفتار کن و اگر او با تو بد باشد، تو نیز به همان شیوه پاسخ بده.
یکی را ز گردون مبادا گزندی
یکی را به گیتی مبادا مجالی
هوش مصنوعی: یکی را از آسمان نباید آسیبی برسد و دیگری را در این دنیا نباید فرصتی داده شود.