شمارهٔ ۶۹ - ایضاً له
آمد آن اصل شرع و شاخ هدی
آمد آن برگ عقل و بار ندی
سید عالم و عمید اجل
عمده ملک و دین ابوالاعلی
رتبت او نهاده منبر و تخت
رفعت او سپرده عهد و لوی
همتش را سپهر کفش بساط
دولتش را زمانه کبش فدی
سایه عدل او کشیده طناب
نامه فضل او گشاده سحی
برده از عرض جود گوی سبق
سوده با ذات عدل دست مری
حکم او مالک قلوب و رقاب
رأی او افسر سهیل و سهی
نهی او رد گرد باد سموم
سعی او سد شاهراه عری
باد خلقش دمیده عطر حسب
نحل مهرش نهاده شهد شفی
قلمش پر عجیبه نکته
سخنش پر لطیفه معنی
چون تکبر عظیم و با حشمت
چون تواضع کریم و بی دعوی
گوئی از آسمان فرود آمد
قهر اعوان فتنه را عیسی
زاید از اهتمام او اکنون
در عروق صلاح خون غذی
بشنود زو نفاق پند ورع
بخورد زو فساد حد زنی
وحشی مکر بر جهد به کمر
دمنه حیله در خزد بثری
نرود با ودیعت استخفاف
نرود با شریعت استهزی
«چون سخن گوید او ز بهر صلاح
که کند گوش سوی هزل و هجی »
ای به حکمت گزیده چون لقمان
وی بسیرت ستوده چون کسری
«نشکند بند و نگسلد پیمان
بنده را خشک بند ظلم و اذی »
چون خورد بی گنه دوال ادب
چون کشد بی ورم وبال طلی
تو کنی جان او ز رنج آزاد
تو کنی حال او به دهر انهی
تا مهیاست شغل داد و ستد
تا مهناست کار بیع و شری
شغل شغل تو باد با خسرو
کار کار تو باد با مولی
داده دهرت به عمر نوح نوید
کرده بختت به روز نیک ندی
شمارهٔ ۶۸ - ایضاً له: ای پیشکار تخت تو کیوان و مشتریشمارهٔ ۷۰ - در مدح سلطان مسعود بن ابراهیم همانا در سال فراز آمدن آن پادشاه والاجاه بر تخت پادشاهی گفته شده است: درود داد خلافت رسید و عهد و لوی
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آمد آن اصل شرع و شاخ هدی
آمد آن برگ عقل و بار ندی
هوش مصنوعی: شخصیتی مقدس و محترم ظاهر شده است که نشانههای هدایت و حقیقت را با خود آورده است. او همچون شاخهای از درخت عقل و اندیشه، بار و ثمراتی ارزشمند را به ارمغان میآورد.
سید عالم و عمید اجل
عمده ملک و دین ابوالاعلی
هوش مصنوعی: سید عالم و بزرگمرد آسمانی، مشهور به پایه و اساس سلطنت و دین، ابوالاعلی.
رتبت او نهاده منبر و تخت
رفعت او سپرده عهد و لوی
هوش مصنوعی: مقام و جایگاه او به حدی بالا است که منبر و تخت سلطنت را در اختیار دارد و مسئولیتهای بزرگ و مهمی به او سپرده شده است.
همتش را سپهر کفش بساط
دولتش را زمانه کبش فدی
هوش مصنوعی: عزم و ارادهاش را آسمان، و شرایط زندگیاش را زمان تأمین میکند.
سایه عدل او کشیده طناب
نامه فضل او گشاده سحی
هوش مصنوعی: سایه عدالت او گسترده شده و نامه نعمت و نیکوییاش را گشوده است.
برده از عرض جود گوی سبق
سوده با ذات عدل دست مری
هوش مصنوعی: با نیکی و بخشش خود، لطفا از ذکر نقاط ضعف و عیوب دیگران پرهیز کن و به انصاف و عدالت رفتار کن.
حکم او مالک قلوب و رقاب
رأی او افسر سهیل و سهی
هوش مصنوعی: حکم و اراده او بر دلها و جانها حکمفرماست و نظر او مانند ستاره سهیل درخشان و برجسته است.
نهی او رد گرد باد سموم
سعی او سد شاهراه عری
هوش مصنوعی: او در برابر تندبادها را نمیپذیرد و تلاشهایش مانع از رسیدن به مسیرهای باز و روشن میشود.
باد خلقش دمیده عطر حسب
نحل مهرش نهاده شهد شفی
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و لطافت یک شخص اشاره دارد. به نوعی میگوید که وجود او مانند عطری دلپذیر است که توسط باد به مشام میرسد و مهر و محبتش مثل عسل شیرین و شفا دهنده است.
قلمش پر عجیبه نکته
سخنش پر لطیفه معنی
هوش مصنوعی: قلم او پر از نکات جالب و جذاب است و سخنانش نیز پر از شوخی و لطافت میباشد.
چون تکبر عظیم و با حشمت
چون تواضع کریم و بی دعوی
هوش مصنوعی: وقتی که با افتخار و جدیت برخورد میکنی، نشاندهندهی بزرگی توست، و وقتی که با تواضع و بدون ادعا رفتار میکنی، این نشاندهندهی ارادت و نیکخواهی توست.
گوئی از آسمان فرود آمد
قهر اعوان فتنه را عیسی
هوش مصنوعی: گویا عیسی از آسمان نازل شده تا با قدرتش یاران فتنه را سرکوب کند.
زاید از اهتمام او اکنون
در عروق صلاح خون غذی
هوش مصنوعی: اکنون در نتیجه تلاش او، در رگهای وجودم خونی از نیکی و صلاح به وجود آمده است.
بشنود زو نفاق پند ورع
بخورد زو فساد حد زنی
هوش مصنوعی: اگر از او نکتهای ناپسند بشنود، باید از آن پرهیز کند و در برابر او از فاسد شدن خودداری کند.
وحشی مکر بر جهد به کمر
دمنه حیله در خزد بثری
هوش مصنوعی: وحشی در تلاش است تا با مکر و حیله، دمنه را به زانو درآورد و در این راه نه تنها تلاشی میکند، بلکه به طور پنهانی نیز فعالیت میکند.
نرود با ودیعت استخفاف
نرود با شریعت استهزی
هوش مصنوعی: اگر به چیزی که به ما سپرده شده بیاحترامی کنیم، از قوانین و اصول اخلاقی نیز بیاحترامی خواهیم کرد.
«چون سخن گوید او ز بهر صلاح
که کند گوش سوی هزل و هجی »
هوش مصنوعی: زمانی که او سخن میگوید برای نیکی و مصلحت، دیگران باید به او گوش دهند و از بیهودهگوییها و حرفهای بی معنا فاصله بگیرند.
ای به حکمت گزیده چون لقمان
وی بسیرت ستوده چون کسری
هوش مصنوعی: تو که از حکمت به خوبی آراستهای مثل لقمان و از نظر تدبیر و مدیریت ستودنی هستی مثل کسری.
«نشکند بند و نگسلد پیمان
بنده را خشک بند ظلم و اذی »
هوش مصنوعی: هیچ چیز نمیتواند رابطهی من را با تو خراب کند و هیچ ظلم و آسیبی نمیتواند این پیمان را بگسلد.
چون خورد بی گنه دوال ادب
چون کشد بی ورم وبال طلی
هوش مصنوعی: وقتی کسی بدون دلیل یا گناهی مورد بیعدالتی قرار میگیرد، تأثیرات و پیامدهای منفی آن به او آسیب میزند.
تو کنی جان او ز رنج آزاد
تو کنی حال او به دهر انهی
هوش مصنوعی: تو با کارهایت، جان او را از درد و رنج آزاد میکنی و حال و وضعیت او را در این دنیا بهبود میبخشی.
تا مهیاست شغل داد و ستد
تا مهناست کار بیع و شری
هوش مصنوعی: تا زمانی که شرایط برای تجارت و داد و ستد فراهم باشد، کار خرید و فروش نیز رونق خواهد داشت.
شغل شغل تو باد با خسرو
کار کار تو باد با مولی
هوش مصنوعی: به تو تبریک میگویم که در حرفهات موفقی و کارهایت با بزرگان و بزرگواران در ارتباط است.
داده دهرت به عمر نوح نوید
کرده بختت به روز نیک ندی
هوش مصنوعی: زندگی تو مانند عمر نوح است، اما بختت به روزهای خوب اشارهای نکرده است.