گنجور

شمارهٔ ۶۱ - ایضاً له

ای جمال ترا کمال قرین
طوق طوع تو بر شهور و سنین
از یمین تو ملک برده یسار
به یسار تو دهر خورده یمین
هر کجا حزم تو فرود آید
برکشد امن حصنهای حصین
هر که را سهم تو نزار کند
نکند رفق روزگار سمین
گر بسنجد سپهر رای تو را
بشکند خرد پله شاهین
عقل حلم ترا عرض بنهد
خود عرض کی بود ز غیر مبین
نیست با طول و عرض همت تو
نقطه ای بیش طول و عرض زمین
همه عالم عیال جود تواند
او دهد شان هزینه و کابین
توئی آن شه که روز داد از تو
روی باطل شود ز حق پرچین
دهر چون پاسبان ز حزم تو یافت
فتنه در خواب شد هم اندر حین
ابرو خورشید را به کف و برای
در جهان کیست جز تو پشت و معین
تا ترا بر زمین نجنبد مهر
دانه جنبش نیارد اندر طین
خسروا بنده را در این دو سه سال
در مدیح تو شعرهاست متین
هر یکی کرده راویی انشاد
در سنه اربع ماة ستین
مگر این قطعه کاندرین خدمت
بنده بر خواند و کند تضمین
آفتاب زمان و شمع زمین
میر محمود سیف دولت و دین
آنکه ماهی است روشن اندر صدر
وآنکه شیری است شرزه اندر زین
آنکه آرد سپهر زیر رکاب
وانکه دارد زمانه زیر نگین
حال من بنده باز خواهد راند
با خداوند شرق و شاه گزین
گوید ای شاه بنده ای ست ترا
خاطرش نظم را چنان و چنین
بوده این اتفاق را جویان
کرده این آستانه را بالین
گر وجوهی که داشت مسعودی
کند او را ملک بدان تمکین
او ثنا گوید و شفیع دعا
او دعا گوید و شفیع آمین
جز خداوند من که داند گفت
در شفاعت سخن چنین شیرین
لاجرم زین نظر که خواهد یافت
برساند سرم به علیین
تا بود خاک و باد را هموار
طبع و گوهر ز جنبش و تسکین
چون نیال و تکین بدین درگاه
صد هزاران نیال باد و تکین
برخورند از لقای یکدیگر
شاه و اولاد شاه چون پروین
اختر دشمنان ایشان را
شده رفتار کژتر از فرزین

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای جمال ترا کمال قرین
طوق طوع تو بر شهور و سنین
هوش مصنوعی: تو زیبایی که کمال و زیبایی به تو وابسته است و تسلط و قدرت تو بر زمان‌ها و دوران‌ها نمایان است.
از یمین تو ملک برده یسار
به یسار تو دهر خورده یمین
هوش مصنوعی: از دست راست تو ملک و جاه به دست چپ تو، زمانه هم از دست راست تو بهره‌مند شده است.
هر کجا حزم تو فرود آید
برکشد امن حصنهای حصین
هوش مصنوعی: هرجا که احتیاط و تدبیر تو وارد شود، می‌تواند امنیت و آسودگی را به دور و بر خود بیاورد.
هر که را سهم تو نزار کند
نکند رفق روزگار سمین
هوش مصنوعی: هر کسی که مورد رحمت تو قرار نگیرد، روزگار به او نیز رحم نخواهد کرد.
گر بسنجد سپهر رای تو را
بشکند خرد پله شاهین
هوش مصنوعی: اگر زمانه به تو اهمیت بدهد، خرد تو را مانند پرواز یک شاهین می‌شکند.
عقل حلم ترا عرض بنهد
خود عرض کی بود ز غیر مبین
هوش مصنوعی: عقل در برابر صبر و حلم تو خود را ناتوان و بی‌ارزش می‌داند. این‌طور نیست که به‌راحتی بتوان چیزی را از روی ظاهر و بدون شناخت درست قضاوت کرد.
نیست با طول و عرض همت تو
نقطه ای بیش طول و عرض زمین
هوش مصنوعی: تو با تلاش و عزم راسخ‌ات، فراتر از همه اندازه‌ها و ابعاد دنیا قرار داری و هیچ نقطه‌ای در زمین نمی‌تواند به عظمت همت تو برسد.
همه عالم عیال جود تواند
او دهد شان هزینه و کابین
هوش مصنوعی: تمام دنیای هستی تحت نعمت و سخاوت او قرار دارد و می‌تواند به هر کسی که نیاز داشته باشد، هزینه زندگیش را تأمین کند و امکانات لازم را فراهم کند.
توئی آن شه که روز داد از تو
روی باطل شود ز حق پرچین
هوش مصنوعی: تو آن پادشاهی هستی که روز قیامت، با ظهور تو، حق برچیده می‌شود و باطل از میان می‌رود.
دهر چون پاسبان ز حزم تو یافت
فتنه در خواب شد هم اندر حین
هوش مصنوعی: زمان مانند یک نگهبان، از هوشیاری و خرد تو باخبر است و به همین دلیل، وقتی که تو در خواب هستی، دچار فریب و وسوسه نمی‌شود.
ابرو خورشید را به کف و برای
در جهان کیست جز تو پشت و معین
هوش مصنوعی: ابرو به اندازه‌ای زیبا و درخشان است که مانند خورشید در دستان توست و در این جهان کسی جز تو نیست که پشتیبان و یاریگر او باشد.
تا ترا بر زمین نجنبد مهر
دانه جنبش نیارد اندر طین
هوش مصنوعی: تا زمانی که عشق تو در دل من روشن است، هیچ چیزی نمی‌تواند مرا از راهی که می‌روم منحرف کند و مانع از پیشرفت من شود.
خسروا بنده را در این دو سه سال
در مدیح تو شعرهاست متین
هوش مصنوعی: ای خسرو، در این چند سال گذشته، شعرهای زیبایی درباره تو نوشته‌ام.
هر یکی کرده راویی انشاد
در سنه اربع ماة ستین
هوش مصنوعی: هرکسی در این سالی که ذکر شده، کاری انجام داده و آن را به نوعی بیان کرده است.
مگر این قطعه کاندرین خدمت
بنده بر خواند و کند تضمین
هوش مصنوعی: آیا ممکن است این بخش از نوشته، در این خدمت به من خوانده شود و تضمین شده باشد؟
آفتاب زمان و شمع زمین
میر محمود سیف دولت و دین
هوش مصنوعی: نور تابناک زمان و روشنی دنیا، میر محمود، حامی حکومت و دیانت است.
آنکه ماهی است روشن اندر صدر
وآنکه شیری است شرزه اندر زین
هوش مصنوعی: کسی که مانند ماهی درخشنده و بارز است، و کسی که مانند شیری نیرومند و جسور در جایگاه خود قرار دارد.
آنکه آرد سپهر زیر رکاب
وانکه دارد زمانه زیر نگین
هوش مصنوعی: کسی که قدرت و تسلط بر دنیا را دارد و می‌تواند زمان را در اختیار خود بگیرد.
حال من بنده باز خواهد راند
با خداوند شرق و شاه گزین
هوش مصنوعی: حال من بهتر خواهد شد و با پروردگار و قهرمان خود در شرق زندگی خواهم کرد.
گوید ای شاه بنده ای ست ترا
خاطرش نظم را چنان و چنین
هوش مصنوعی: می‌گوید: ای پادشاه، بنده‌ای هست که با دلش به نظم و انضباطی خاص توجه دارد و آن را دوست می‌دارد.
بوده این اتفاق را جویان
کرده این آستانه را بالین
هوش مصنوعی: این حادثه را پیگیر بوده و این درگاه را برای آرامش خود جستجو کرده است.
گر وجوهی که داشت مسعودی
کند او را ملک بدان تمکین
هوش مصنوعی: اگر مسعودی ثروت‌ها و اموالش را به کار گیرد، او را می‌توان به مقام پادشاهی رساند.
او ثنا گوید و شفیع دعا
او دعا گوید و شفیع آمین
هوش مصنوعی: او به خداوند دعا می‌کند و به توصیف خوبی‌های او می‌پردازد، در حالی که دعا خودش هم به شفاعت او می‌پردازد و در نهایت آمین می‌گوید.
جز خداوند من که داند گفت
در شفاعت سخن چنین شیرین
هوش مصنوعی: تنها خداوند من است که می‌داند، در مورد شفاعت این‌گونه صحبت‌های شیرین وجود دارد.
لاجرم زین نظر که خواهد یافت
برساند سرم به علیین
هوش مصنوعی: به طور طبیعی، از آنجایی که این نگرش را خواهم یافت، سرم را به اوج و بالاترین نقطه خواهد رساند.
تا بود خاک و باد را هموار
طبع و گوهر ز جنبش و تسکین
هوش مصنوعی: هنگامی که خاک و باد وجود دارند، طبیعت و جوهر هر چیزی در جریان است و در آن نوسان و آرامش وجود دارد.
چون نیال و تکین بدین درگاه
صد هزاران نیال باد و تکین
هوش مصنوعی: چون تو از قدرت و عظمت خود در این درگاه صحبت می‌کنی، هزاران نیال و تکین نیز تحت تأثیر آن قرار می‌گیرند.
برخورند از لقای یکدیگر
شاه و اولاد شاه چون پروین
هوش مصنوعی: شاه و فرزندانش مانند ستاره‌های پروین در کنار یکدیگر ملاقات می‌کنند و با هم رفتار می‌کنند.
اختر دشمنان ایشان را
شده رفتار کژتر از فرزین
هوش مصنوعی: ستارهٔ دشمنان آن‌ها به گونه‌ای حرکت می‌کند که بدتر از رفتار فرزین است.