گنجور

شمارهٔ ۴۸ - در مدح سیف الدوله محمود

فتح و ظفر و نصرت و فیروزی و اقبال
با عز خداوند قرین بودند امسال
مشهور شد از رایت او آیت مهدی
منسوخ شد از هیبت او فتنه دجال
شاهان سرافراز نهادند بدو روی
رایان قوی رأی سپردند بدو مال
بنمود بدو حکم قضا قدرت و امکان
بفزرد بدو دولت دین حشمت و اجلال
شاهی است که عزم حشمش دود برآورد
از دوده فرعونان وز مجمع اضلال
بحری است که موج سپهش گرد برانگیخت
از قلعه رودابه و از لشکر جیپال
چندان علم شیر برافراشت که بفزود
زایشان به فلک برج اسد بی عدد اشکال
چندان گله پیل بیاورد که برخاست
زایشان به زمین اندر بی زلزله زلزال
شاها ملکا رمح تو چون معجز موسی
شاخی است که با او نرود حیلت محتال
آموخته زاید بچه شیر ز مادر
از عدل تو در پنجه نهان کردن چنگال
روزی که همی گریند اشخاص بر ارواح
وقتی که همی خندند آجال بر آمال
بر خاک زمین وصل کند باد هوا پر
وز باد هوا باز کند خاک زمین بال
گه عقل پریشان شود از جرعه شمشیر
گه طبل خروشان شود از دره طبال
دیو ازالم خشت تو بر خشت زند سر
کوه از فزع گرز تو در برز کند یال
آنی که ز کردار تو آرد گهر استاد
وانی که ز گفتار تو سازد هنر امثال
گر وهم تو بر خاطر ابدال گذشتی
در علم ازل چنگ زدی خاطر ابدال
ور قوت عقل تو به صلصال رسیدی
بی روح بجنبیدی در ساعت صلصال
تا معدن اعدای تو اطلال ندیدند
ظاهر نشد از عدل تو کیفیت اطلال
اندر خطر زخم تو چون نال شود کوه
واندر نظر رحم تو چون کوه شود نال
تا از پس و بیشند کم و بیش و بد نیک
تا در تک و پویند شب و روز و مه و سال
طبع و دل و طبل و علم ورای تو بیناد
فتح و ظفر و نصرت و فیروزی و اقبال

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فتح و ظفر و نصرت و فیروزی و اقبال
با عز خداوند قرین بودند امسال
هوش مصنوعی: امسال، پیروزی و موفقیت و خوش‌شانسی همراه با عزت و بزرگی خداوند بوده است.
مشهور شد از رایت او آیت مهدی
منسوخ شد از هیبت او فتنه دجال
هوش مصنوعی: از نشانه‌های او، نام مهدی به شهرت رسید و به خاطر قدرت و عظمت او، فتنه دجال از بین رفت.
شاهان سرافراز نهادند بدو روی
رایان قوی رأی سپردند بدو مال
هوش مصنوعی: پادشاهان با افتخار به او نگاه کردند و تدبیرهای قوی را به او سپردند و ثروت‌های خود را به او واگذار کردند.
بنمود بدو حکم قضا قدرت و امکان
بفزرد بدو دولت دین حشمت و اجلال
هوش مصنوعی: به او نشان دادند که قضا و قدر، قدرت و امکان را به او بخشیده و دولت دین، حرمت و عظمت او را افزون کرده است.
شاهی است که عزم حشمش دود برآورد
از دوده فرعونان وز مجمع اضلال
هوش مصنوعی: شاهی وجود دارد که لشکریانش از دودی برخاسته‌اند که یادآور دود فرعون‌ها و گروه‌های گمراهی است.
بحری است که موج سپهش گرد برانگیخت
از قلعه رودابه و از لشکر جیپال
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به دریا یا دریاچه‌ای دارد که امواج آن به شدت متلاطم شده و از دو مکان مختلف، یعنی قلعه رودابه و لشکر جیپال، به سمت جلو روان شده است. این تصویر به نوعی نشان‌دهنده‌ی نیروی عظیم و قدرت طبیعی است که بر محیط تأثیر می‌گذارد.
چندان علم شیر برافراشت که بفزود
زایشان به فلک برج اسد بی عدد اشکال
هوش مصنوعی: علم آن‌قدر اوج گرفت که به اندازه‌ی زیادی بر زایشان در آسمان برج اسد افزوده شد و به صورت‌های بی‌شماری درآمد.
چندان گله پیل بیاورد که برخاست
زایشان به زمین اندر بی زلزله زلزال
هوش مصنوعی: بسیار حیوانات بزرگ و قوی آورد که زایمان آنها بر زمین بدون هیچ لرزشی انجام شد.
شاها ملکا رمح تو چون معجز موسی
شاخی است که با او نرود حیلت محتال
هوش مصنوعی: ای پادشاه، نگاهی به اسب تو بینداز که مانند معجزه موسی است، و هیچ فریبی نمی‌تواند با آن رقابت کند.
آموخته زاید بچه شیر ز مادر
از عدل تو در پنجه نهان کردن چنگال
هوش مصنوعی: شیر جوان از مادر یاد می‌گیرد که چگونه چنگال‌های خود را در آغوش پنهان کند، به همین ترتیب، از عدل و انصاف تو نیز آموخته می‌شود.
روزی که همی گریند اشخاص بر ارواح
وقتی که همی خندند آجال بر آمال
هوش مصنوعی: روزی خواهد آمد که مردم برای ارواح خود گریه خواهند کرد، در حالی که زمان (سرنوشت) بر آرزوها و امیدهایشان می‌خندد.
بر خاک زمین وصل کند باد هوا پر
وز باد هوا باز کند خاک زمین بال
هوش مصنوعی: باد، گرد و غبار زمین را به هم می‌زند و در عین حال زمین را به آسمان متصل می‌کند. این جریان هوا باعث می‌شود که خاک زمین، همچون بالی، به پرواز درآید.
گه عقل پریشان شود از جرعه شمشیر
گه طبل خروشان شود از دره طبال
هوش مصنوعی: گاهی عقل از شدت خشم و شورش به هم می‌ریزد، مانند زمانی که صدای طبل در می‌آید و شور و هیجان را افزایش می‌دهد.
دیو ازالم خشت تو بر خشت زند سر
کوه از فزع گرز تو در برز کند یال
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر قدرت و عظمت یک موجود خیالی است که با ضربات خود بر روی دیواره‌ها و کوه‌ها تأثیر می‌گذارد. برخورد سنگین او می‌تواند زمین را به لرزه درآورد و موجب ترس و وحشت دیگران شود. در واقع، این تصویر نشان‌دهنده‌ی نیروی زیاد و تأثیرگذاری است که این موجود بر محیط اطراف خود دارد.
آنی که ز کردار تو آرد گهر استاد
وانی که ز گفتار تو سازد هنر امثال
هوش مصنوعی: هر زمان که عمل تو چیزی با ارزش خلق کند و هر بار که سخن تو هنری را شکل دهد، در آن لحظه تو به حقیقت نیکویی و مهارت نزدیک‌تر می‌شوی.
گر وهم تو بر خاطر ابدال گذشتی
در علم ازل چنگ زدی خاطر ابدال
هوش مصنوعی: اگر خیال تو بر ذهن بزرگواران گذشته باشد، در علم ازلی به چیزی دست یافته‌ای که به خاطر آن بزرگواران است.
ور قوت عقل تو به صلصال رسیدی
بی روح بجنبیدی در ساعت صلصال
هوش مصنوعی: اگر توانایی‌های ذهنی‌ات به حدی برسد که در قالب خاکی و بی‌جان حرکت کنی، در آن صورت می‌توانی در لحظه‌ای خاص و بی‌روح زندگی کنی.
تا معدن اعدای تو اطلال ندیدند
ظاهر نشد از عدل تو کیفیت اطلال
هوش مصنوعی: تا زمانی که دشمنان تو آثار و نشانه‌های شکست را ندیدند، مشخص نبود که عدالت تو چگونه است.
اندر خطر زخم تو چون نال شود کوه
واندر نظر رحم تو چون کوه شود نال
هوش مصنوعی: وقتی زخم تو به جان بیفتد، کوه هم ناله می‌کند و وقتی به نظر رحمت تو نگاه شود، کوه هم در دلش ناله می‌زند.
تا از پس و بیشند کم و بیش و بد نیک
تا در تک و پویند شب و روز و مه و سال
هوش مصنوعی: در پی تغییر و تحول، روز و شب و ماه و سال روندی از خوب و بد و کم و زیاد را تجربه می‌کنند.
طبع و دل و طبل و علم ورای تو بیناد
فتح و ظفر و نصرت و فیروزی و اقبال
هوش مصنوعی: طبیعت و دل و عزم و دانش، همگی پایه‌های پیروزی و موفقیت هستند.