شمارهٔ ۲۴ - در مدح خواجه علی بن حسن
میزان فلک قسم شب و روز جدا کرد
از روز نوا بستد و شب را به نوا کرد
بر سخت به انصاف همین را و همان را
چون هر دو به تقویم رسیدند رها کرد
نی بی سبب آمد به میان اندر میزان
احکام قضا راند و ازین حکم قضا کرد
خود حال بدینگونه کجا ماند فردا
شب نیز دعا گوید چون روز دعا کرد
در ساعت او شرع کند شش مه و شاید
زیرا که جفا بیند هر کس که جفا کرد
ای طبع ره و رسم شب و روز چه دانی
گر عقل بر این داشت ترا عقل خطا کرد
بر خواجه علی بن . . . مدح و ثناگوی
کاوقات شب و روز بر او مدح و ثنا کرد
آن بار خدائی که اهل نهمت عالم
در همت او بسته و تا خواست وفا کرد
صد بار به چنگ آمد معلوم جهانش
زین دست به چنگ آمد و زان دست عطا کرد
از چرخ مشعبد نخورد شعبده لیکن
خواهنده برو شعبده طمع روا کرد
جودش نه حیائی ست طبیعی و حقیقی است
علت نپذیرد که به تکلیف حیا کرد
آری چو سخاوت را اصل از عرب آمد
نشگفت که با اصل عرب خواجه سخا کرد
آن ست که در دولت او گردش گردون
اصحاب بلا را به بلا جفت عنا کرد
واتست که از حشمت او حادثه دهر
انگشت سرو آنجا کانگشت فرا کرد
او دار و نقیض است به کردار و به دیدار
این شغل ملاراند و آن شغل خلا کرد
از رحمت کردارش با چرخ زمین گشت
چون قدرت دیدارش با آب هوا کرد
ای معجزه عدل تو با جادوی ظلم
آن کرد که با جادوی کفر عصا کرد
از بنده اگر پرسد حاسد که خداوند
این شغل ز تو بنده جدا کرد چرا کرد
تدبیر جز آن نیست که تقصیر نهد عذر
گوید که ندانستم خدمت به سزا کرد
جاوید بقا بادت باعز و بزرگی
کاین عز و بزرگی به بقای تو بقا کرد
بدخواه ترا ظاهر چون روی علا باد
تا با تو چرا باطن خود همچو علا کرد
شمارهٔ ۲۳ - ایضاً له: آفرین بر شاه و جشن شاه بادشمارهٔ ۲۵ - در مدح علاء الدوله مسعود ابراهیم غزنوی: شاه را روی بخت گلگون باد
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
میزان فلک قسم شب و روز جدا کرد
از روز نوا بستد و شب را به نوا کرد
هوش مصنوعی: میزان آسمان، شب و روز را از هم تفکیک کرد و ارتباط روز را قطع کرد و شب را به نوای جدیدی تغییر داد.
بر سخت به انصاف همین را و همان را
چون هر دو به تقویم رسیدند رها کرد
هوش مصنوعی: به انصاف نگاه کن که هر دو به یک سرنوشت رسیدند و در نتیجه، هر دو را رها کرد.
نی بی سبب آمد به میان اندر میزان
احکام قضا راند و ازین حکم قضا کرد
هوش مصنوعی: نی به طور ناگهانی به مرکز آمد و در میزان قوانین قضا قرار گرفت و بر اساس این قوانین قضا صادر کرد.
خود حال بدینگونه کجا ماند فردا
شب نیز دعا گوید چون روز دعا کرد
هوش مصنوعی: حال او به گونهای است که نمیداند شب آینده نیز دعا میکند یا نه، همانطور که امروز دعا کرد.
در ساعت او شرع کند شش مه و شاید
زیرا که جفا بیند هر کس که جفا کرد
هوش مصنوعی: در زمان مقرر، شش ماه میگذرد و ممکن است کسی که به دیگران ظلم کرده، خود نیز دچار سختی و رنج شود.
ای طبع ره و رسم شب و روز چه دانی
گر عقل بر این داشت ترا عقل خطا کرد
هوش مصنوعی: ای طبع، تو چه میدانی از راه و رسم شب و روز؟ اگر عقل بر این موضوع تکیه کرده باشد، عقل در اشتباه بوده است.
بر خواجه علی بن . . . مدح و ثناگوی
کاوقات شب و روز بر او مدح و ثنا کرد
هوش مصنوعی: شخصی به ستایش و تعریف از خواجه علی بن . . . پرداخته و در هر لحظه از شب و روز از او نام نیک و ویژگیهای برجستهاش را بیان کرده است.
آن بار خدائی که اهل نهمت عالم
در همت او بسته و تا خواست وفا کرد
هوش مصنوعی: بار خدائی که مردم تلاش و کوشش به او دارند و او نیز تا زمانی که به آنها وعده داده، به آن وفا کرده است.
صد بار به چنگ آمد معلوم جهانش
زین دست به چنگ آمد و زان دست عطا کرد
هوش مصنوعی: این بیت به معنای تلاشهای مکرر برای درک و آشنا شدن با حقایق و زیباییهای جهان است. گوینده از تجربیات خود میگوید که بارها به موفقیت دست یافته و از دو منبع مختلف، احساسات و بهرهمندیهای مختلفی کسب کرده است؛ یکی از دستان خود و دیگری از هدیهها و عطایای زندگی. او با این بیان تأکید میکند که زندگی هرچند چالشبرانگیز باشد، همواره فرصتی برای یادگیری و دریافت جذابیتها دارد.
از چرخ مشعبد نخورد شعبده لیکن
خواهنده برو شعبده طمع روا کرد
هوش مصنوعی: از چرخ آمیزی که هیچ شعبدهای ندارد، هیچ چیز نمیتوان گرفت. اما کسی که خواهان است، مجاز است به شعبدهها و ترفندها امیدوار باشد.
جودش نه حیائی ست طبیعی و حقیقی است
علت نپذیرد که به تکلیف حیا کرد
هوش مصنوعی: خصلت بخشندگی او نه به خاطر شرم و حیا است، بلکه یک ویژگی واقعی و ذاتی اوست که به هیچ دلیلی نمیتواند تحت تأثیر مسئولیت و تکلیف قرار گیرد.
آری چو سخاوت را اصل از عرب آمد
نشگفت که با اصل عرب خواجه سخا کرد
هوش مصنوعی: بله، وقتی سخاوت به عنوان یک اصل از فرهنگ عرب به وجود آمد، طبیعی است که صاحبان این ویژگی از عربها، مردم با سخاوتی شدند.
آن ست که در دولت او گردش گردون
اصحاب بلا را به بلا جفت عنا کرد
هوش مصنوعی: آن شخصی است که در دوران او، گردونه زمان، مشکلات را به شیوهای شگفتآور برای دوستانش فراهم کرده است.
واتست که از حشمت او حادثه دهر
انگشت سرو آنجا کانگشت فرا کرد
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که از عظمت او، اتفاقات روزگار مانند انگشتی که به سوی آنجا اشاره میکند، هویدا میشوند.
او دار و نقیض است به کردار و به دیدار
این شغل ملاراند و آن شغل خلا کرد
هوش مصنوعی: او با رفتار و ظاهرش متضاد است و این کار او مانند شغل نجاری است که یک طرف آن را کار میکند و طرف دیگر را خالی میگذارد.
از رحمت کردارش با چرخ زمین گشت
چون قدرت دیدارش با آب هوا کرد
هوش مصنوعی: از نعمت و رحمت خداوند، زمین به گردش درآمد و با توانایی او، آب و هوا شکل گرفت.
ای معجزه عدل تو با جادوی ظلم
آن کرد که با جادوی کفر عصا کرد
هوش مصنوعی: ایجاد عدل تو آنقدر شگفتانگیز است که ظلم و ستم نتوانسته به آن آسیب بزند، همانطور که در گذشته معجزات باطل و کفر نتوانسته قدرت و اعجاز عصا را تحتالشعاع قرار دهد.
از بنده اگر پرسد حاسد که خداوند
این شغل ز تو بنده جدا کرد چرا کرد
هوش مصنوعی: اگر حسود از من بپرسد که چرا خداوند این کار را از من گرفت، چه پاسخی برای او داشته باشم؟
تدبیر جز آن نیست که تقصیر نهد عذر
گوید که ندانستم خدمت به سزا کرد
هوش مصنوعی: تدبیر به معنای آن نیست که فقط اشتباهات را بهانه کنیم و بگوییم که خبری نداشتیم؛ بلکه باید به وظیفهمان به درستی عمل کنیم.
جاوید بقا بادت باعز و بزرگی
کاین عز و بزرگی به بقای تو بقا کرد
هوش مصنوعی: عزت و بزرگی تو همیشه پایدار باشد، زیرا این عزت و بزرگی به دلیل دوام و ماندگاری توست.
بدخواه ترا ظاهر چون روی علا باد
تا با تو چرا باطن خود همچو علا کرد
هوش مصنوعی: کس که نیت بدی نسبت به تو دارد، در ظاهر خود را نیکو و خوب نشان میدهد، اما در باطن همچون عیوب خود را پنهان میسازد.