شمارهٔ ۱۵ - ایضاً له
دلیل نصرت حق زخم نیزه عربست
از اوست هر چه به شرک اندر از بدی شغب است
میان چرخ و میان ملاعبش گه لعب
جهان و ملک جهان هر دود ا و یک ندبست
ز عقدهاش باسلام در گشایشهاست
چنین گشایش در عقد نادر و عجب است
دراز هست چو امید و تن درست چو عمر
ولیک کوتهی عمر خصم را سبب است
دلی که حمله پذیرفت ازو به فکرت و هم
گرش بینی گوئی که خوشه عنب است
چنان بلرزد جسم از نهیب او که خرد
گمان برد که در او روح لرزه دار تب است
نه هر که شکلش به بسود مشکلش بنمود
که در حقایق علمش دقایق ادب است
به چنگ شیر عرب نجم دین و صدر جهان
چو شاخ معجزه هم اژدها و هم خشب است
جلیل بار خدائی که در جلالت او
سپهر و گیتی بیش از قیاس روز و شب است
موفقی که ز جودش ستاره در خجلت
مظفری که ز تیغش زمانه در هرب است
ز فر دولت او و شکوه حشمت او
هوا گشاده دل و روزگار بسته لب است
به سازگاری طبعش مفید چون صحبت
بکار سازی رایش مصیب چون ذهب است
موافق آمد بارای طبع کنیت او
که حلم او گه قدرت قوی تر از غضب است
در آن زمان که جهانی پر آتشین عقبه است
در آن میان که سپاهی در آهنین سلب است
نه عدل را نظر است و نه عقل را بصر است
نه فضل را هنرست و نه حرص را طلب است
به زخم یک دو کند شخص شیر شمشیرش
. . .
قضا مشقت پیری نهاد گرزش را
از آنکه تن را تأثیر کمترش حدب است
ایا عدیم نظیری کجا وجود و عدم
ز چون تو نسل یکی بیوه و دگر عزب است
توئی که از تو و ز روزگار همت تو
جهان به راحت و عالی تن تو در تعب است
حطب که گرمی تیغ تو دید و تیزی آن
چه گفت گفت که آتش به جای این حطب است
غذای سهم تو خون عدوست پنداری
وگرنه چون رگش از خون تهی تر از عصب است
همیشه تا فلک است و همیشه تا ملک است
همیشه تا حسب است و همیشه تا نسب است
نشاط با دو طرب جفت طبع و رای دلت
که شرق و غرب ز تو با نشاط و با طرب است
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دلیل نصرت حق زخم نیزه عربست
از اوست هر چه به شرک اندر از بدی شغب است
هوش مصنوعی: پیروزی حق به خاطر ضربههای نیزهٔ عربهاست، و هر چیزی که به شرک مربوط میشود به خاطر بدی و آشوب است.
میان چرخ و میان ملاعبش گه لعب
جهان و ملک جهان هر دود ا و یک ندبست
هوش مصنوعی: در میانهٔ دنیای گردش و بازیها، هم خوشیهای زندگی و هم حکومت جهانی در کنار یکدیگر وجود دارند و هیچکدام از آنها از هم جدا نیستند.
ز عقدهاش باسلام در گشایشهاست
چنین گشایش در عقد نادر و عجب است
هوش مصنوعی: از آنجا که با سلام و احترام به گشایشها و راههای نو میرسیم، چنین خوشی و گشایش در یک مسئله نادر و شگفتانگیز به شمار میآید.
دراز هست چو امید و تن درست چو عمر
ولیک کوتهی عمر خصم را سبب است
هوش مصنوعی: امیدها همواره طولانی هستند و از نظر جسمی نیز ما در وضعیت خوبی قرار داریم، اما عمر کوتاه دشمنی باعث میشود که زندگی ما به سرعت سپری شود.
دلی که حمله پذیرفت ازو به فکرت و هم
گرش بینی گوئی که خوشه عنب است
هوش مصنوعی: دلِ نازک و آسیبپذیری که تحت تأثیر فکر و اندیشه قرار میگیرد، اگر به آن نگاه کنی، گویی که خوشهای از انگور است.
چنان بلرزد جسم از نهیب او که خرد
گمان برد که در او روح لرزه دار تب است
هوش مصنوعی: جسم انسان از صدای او به شدت میلرزد، بهگونهای که حتی عقل نیز فکر میکند در وجود او روحی وجود دارد که به شدت میلرزد و دچار تب است.
نه هر که شکلش به بسود مشکلش بنمود
که در حقایق علمش دقایق ادب است
هوش مصنوعی: هر کسی که ظاهرش زیبا و خوشایند است، به این معنا نیست که در درونش هم علم و ادب عمیقی دارد؛ گاهی اوقات در حقیقت، عمق علم و ادب در افراد به شکلی نیست که از روی ظاهرشان قابل تشخیص باشد.
به چنگ شیر عرب نجم دین و صدر جهان
چو شاخ معجزه هم اژدها و هم خشب است
هوش مصنوعی: شیر عرب به عنوان نماد قدرت و دینی حکمت، در اوج خود قرار دارد. او همزمان میتواند الهامبخش باشد و همچنین قدرتی ترسناک همچون اژدها داشته باشد.
جلیل بار خدائی که در جلالت او
سپهر و گیتی بیش از قیاس روز و شب است
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ و با جلالی که عظمت او از آسمان و زمین فراتر است و این عظمت قابل مقایسه با روز و شب نیست.
موفقی که ز جودش ستاره در خجلت
مظفری که ز تیغش زمانه در هرب است
هوش مصنوعی: شخصی موفق و بزرگ است که بخشندگیاش باعث شرم و حیای ستارگان میشود، و نیز از قدرت و تیزی شمشیرش زمانه در ناتوانی و شکست به سر میبرد.
ز فر دولت او و شکوه حشمت او
هوا گشاده دل و روزگار بسته لب است
هوش مصنوعی: از برکت و عظمت او، دلها شاد و خوشحالن و روزها ساکت و خاموشند.
به سازگاری طبعش مفید چون صحبت
بکار سازی رایش مصیب چون ذهب است
هوش مصنوعی: شخصیت او به گونهای است که گفتگو و همصحبتی با او بسیار دلنشین و سودمند است، همانطور که طلا ارزشمند است.
موافق آمد بارای طبع کنیت او
که حلم او گه قدرت قوی تر از غضب است
هوش مصنوعی: در این جمله گفته شده است که فردی با استعداد و توانایی شگفتانگیز، زمانی که عاقلانه و با صبر برخورد میکند، قدرتش از زمانی که تحت تأثیر خشم قرار میگیرد، بیشتر و قویتر است.
در آن زمان که جهانی پر آتشین عقبه است
در آن میان که سپاهی در آهنین سلب است
هوش مصنوعی: در آن زمان که دنیا پر از آتش و جنگ و جدل است، میان این وضع نابسامان، یک گروهی در لباس جنگی آماده نبرد هستند.
نه عدل را نظر است و نه عقل را بصر است
نه فضل را هنرست و نه حرص را طلب است
هوش مصنوعی: عدل به چیزی توجه ندارد و عقل هم بینایی ندارد. فضیلت جایی برای هنرنمایی ندارد و حرص هم به دنبال خواستهها نیست.
به زخم یک دو کند شخص شیر شمشیرش
. . .
هوش مصنوعی: شخصی که زخم خورده و در مواجهه با خطرات قرار دارد، به خوبی میداند که باید به خود اتکا کند و از قدرت و شجاعتش استفاده کند. این فرد در شرایط سخت، نمیتواند به دیگران تکیه کند و باید به قویترین سلاح خود، که همان شجاعت و ارادهاش است، متوسل شود.
قضا مشقت پیری نهاد گرزش را
از آنکه تن را تأثیر کمترش حدب است
هوش مصنوعی: سختیهای زندگی در سالهای پیری بر فرد تأثیر میگذارد، اما این تأثیر بر جسم کمتر میشود، زیرا بدن در این سن کاهش یافتهتر و آسیبپذیرتر است.
ایا عدیم نظیری کجا وجود و عدم
ز چون تو نسل یکی بیوه و دگر عزب است
هوش مصنوعی: آیا هیچ کس مانند تو وجود دارد که در میان وجود و عدم، به تنهایی به سر ببرد، در حالی که یکی از اوضاع ازدواج کرده و دیگری مجرد است؟
توئی که از تو و ز روزگار همت تو
جهان به راحت و عالی تن تو در تعب است
هوش مصنوعی: تو هستی که با تلاش و ارادهات، دنیای راحت و خوبی را برای دیگران فراهم کردهای، در حالی که خودت در سختی و زحمت به سر میبری.
حطب که گرمی تیغ تو دید و تیزی آن
چه گفت گفت که آتش به جای این حطب است
هوش مصنوعی: هیزم وقتی گرمای تیغ تو را دید و تیزی آن را احساس کرد، گفت که بهتر است به جای این هیزم، آتش وجود داشته باشد.
غذای سهم تو خون عدوست پنداری
وگرنه چون رگش از خون تهی تر از عصب است
هوش مصنوعی: غذای تو از دشمن توست و فکر نکن که او ضعیفتر از آن است که به تو آسیب برساند؛ زیرا وقتی رگ دشمن از خون خالی باشد، باز هم میتواند خطرناکتر از یک عصب بیجان باشد.
همیشه تا فلک است و همیشه تا ملک است
همیشه تا حسب است و همیشه تا نسب است
هوش مصنوعی: همواره تا زمانی که آسمان وجود دارد و تا زمانی که زمین و حکومت برقرار است، و همچنین تا زمانی که خانواده و نسب ادامه دارد، این موضوع باقی خواهد ماند.
نشاط با دو طرب جفت طبع و رای دلت
که شرق و غرب ز تو با نشاط و با طرب است
هوش مصنوعی: شادی و شادمانی تو، که به خاطر خوشصبح و فکر خوب است، باعث میشود که همه جا، در شرق و غرب، مملو از شادابی و لذت شود.