شمارهٔ ۱۰ - در مدح بونصر پارسی
قبول یافت ز هر هفت اختر آتش و آب
وجیه گشت بهر هفت کشور آتش و آب
ازین چهار مصدر که آخشیجانند
قویترند همین دو مصدر آتش و آب
هوا که بیند خشگ و زمین که بیند تر
چو باز گیرد از ایشان مقدر آتش و آب
همان کند که شهاب و همان کند که ذنب
بدیو دوزخ و خورشید خاور آتش و آب
چرا نزاید تف و چرا نکاردنم
اگر مونث هست و مذکر آتش و آب
بزرگ شاخ و قوی بیخ در شود بطفیل
بطبع طفلان با شیر مادر آتش و آب
شگفت و معجب و مغرور کار دارانند
بحول و قوت خویش این دو گوهر آتش و آب
چو حول و قوت بونصر پارسی بینند
بطوع گویند الله اکبر آتش و آب
بزرگ مرتبه صدری که بی جوار درش
ظفر نیابد بر هیچ معبر آتش و آب
مجیر جانب آزاده منعمی که نگشت
بجاه و نعمت با او برابر آتش و آب
اگر نه توشه جود و سخاوتش یابد
چگونه راجع گردد به گوهر آتش و آب
وگرنه دامن اقبال و دولتش گیرد
چگونه ضخم شود یا شناور آتش و آب
بچرخ همت او بر کفایتش بنمود
بشکل و هیات برج دو پیکر آتش و آب
بعمر خویش مقطع نوشت نتواند
چنین دو پیکر و هم زین دو پیکر آتش و آب
بزرگوارا «خدایگانا» بخشنده جهان دارا
مقدمی تو به اصل و مؤخر آتش آب
توئی که حکم ترا رام گشت دیو و پری
توئی که امر تراشد مسخر آتش و آب
ز عزم و حزم تو نقشی دو بسته صرصر و کوه
ز باس و رفق تو جز وی دو ابتر آتش و آب
بجنب قدر تو پیوسته قدر نور کهن
بچشم عقل نیاید معبر آتش و آب
برند روز ملاقات اگر خلاف کنند
ز آب و آتش تیغ تو کیفر آتش و آب
تنور طوفان خوانم نیام تیغ ترا
کزو برآرد چون اژدها سر آتش و آب
از اضطراب و هزیمت دمی نیاساید
نهیب یافته در کوه و کر در آتش و آب
وز آزمایش کمتر نمونه دیدند
ز حبس و بند تو کانون و فرغر آتش و آب
به عرق پاک خلیلی به عرض سهم کلیم
از آن رکاب تو سهم افکند بر آتش و آب
پل سلامت و امن است پشت مرکب تو
برو چه باک تر اگر شوی در آتش و آب
همیشه تا که ز خصمی به فعل بد نازد
به داوری نشود سوی داور آتش و آب
بقات خواهم چندان که دارد آهن و سنگ
نهفته در دل کاواک و در بر آتش و آب
به جشنهای چنین و بعیدهای چنان
کشیده طبع تو از جام و ساغر آتش و آب
شمارهٔ ۹ - در مدح طاهر علی مشکان: گرفت مشرق و مغرب سوار آتش و آبشمارهٔ ۱۱ - (در مدح عمیدالدولة عمدة الکتاب): گه رحیل چو بگذاشتم همی اسباب
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
قبول یافت ز هر هفت اختر آتش و آب
وجیه گشت بهر هفت کشور آتش و آب
هوش مصنوعی: این متن به تأثیر مثبت و مقبولیت یک فرد یا پدیده در هفت سرزمین مختلف اشاره دارد. این فرد یا پدیده به نوعی از آتش و آب، که نمادهایی از عناصر اصلی زندگی و طبیعت هستند، بهرهمند شده و از هر جنبهای مورد تأیید قرار گرفته است. در نتیجه، او در این هفت کشور به مقام و منزلتی بلند رسیده و مورد احترام واقع شده است.
ازین چهار مصدر که آخشیجانند
قویترند همین دو مصدر آتش و آب
هوش مصنوعی: از میان چهار منبع که موجودات و عناصر اصلی هستند، قویتر از همه، همین دو منبع آتش و آب هستند.
هوا که بیند خشگ و زمین که بیند تر
چو باز گیرد از ایشان مقدر آتش و آب
هوش مصنوعی: وقتی هوا خشک و زمین مرطوب میشود، به مانند اینکه باز هم از آنها آتش و آب به وجود میآید.
همان کند که شهاب و همان کند که ذنب
بدیو دوزخ و خورشید خاور آتش و آب
هوش مصنوعی: هر چیزی در این دنیا به سرنوشت و عملکرد خودش رفتار میکند؛ درست مانند سقوط یک شهاب یا حرکت دنبالهدار که به سمت دنیا و یا به سوی آتش و آب میروند. اینجا میتوان اشاره کرد که هر پدیدهای به ماهیت خود عمل میکند، خواه آتش باشد یا آب، و هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند.
چرا نزاید تف و چرا نکاردنم
اگر مونث هست و مذکر آتش و آب
هوش مصنوعی: چرا آتش و آب تولید نمیکنند و چرا از آنها چیزی نمیکارند، اگر که هر یک از آنها ویژگیهای زنانه و مردانه را دارند؟
بزرگ شاخ و قوی بیخ در شود بطفیل
بطبع طفلان با شیر مادر آتش و آب
هوش مصنوعی: درخت بزرگ و قوی، به خاطر طبیعت نوزادان که در آغوش مادر خود هستند، به فرزندی میرسد که مانند آتش و آب، ویژگیهای خاص خود را دارد.
شگفت و معجب و مغرور کار دارانند
بحول و قوت خویش این دو گوهر آتش و آب
هوش مصنوعی: افرادی که در کارها غرق شدند و به خود افتخار میکنند، در واقع به قدرت و تواناییهای خود مغرورند. در حالی که این دو عنصر، یعنی آتش و آب، از ویژگیهای خاص خود برخوردارند و شگفتیهایشان همواره انسانها را تحت تاثیر قرار میدهد.
چو حول و قوت بونصر پارسی بینند
بطوع گویند الله اکبر آتش و آب
هوش مصنوعی: وقتی که قدرت و توان بونصر پارسی را میبینند، به طور طبیعی فریاد میزنند که خداوند بزرگتر است، و به یاد آتش و آب میافتند.
بزرگ مرتبه صدری که بی جوار درش
ظفر نیابد بر هیچ معبر آتش و آب
هوش مصنوعی: این بیان به اهمیت و مقام بلند صدری اشاره دارد که در جوار خود، موفقیت و پیروزی ندارد. هیچ راهی از آتش و آب نمیتواند به او آسیب برساند و او در مرتبهای است که هیچ چیز نمیتواند به او نزدیک شود.
مجیر جانب آزاده منعمی که نگشت
بجاه و نعمت با او برابر آتش و آب
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که انسان آزاد و با شخصیت، هرگز پذیرای برتریهای مادی و رفاه زندگی نمیشود. او نمیتواند در برابر تفاوتهای ظاهری مانند ثروت و قدرت تسلیم شود، زیرا درون او برتریهای ارزشمندتری مانند آتش و آب، یعنی احساسات و عواطف عمیق، وجود دارد.
اگر نه توشه جود و سخاوتش یابد
چگونه راجع گردد به گوهر آتش و آب
هوش مصنوعی: اگر شخصی از بخشندگی و generosity برخوردار نباشد، چگونه میتواند به ارزشهایی مثل ایمان و معنویت دست یابد؟
وگرنه دامن اقبال و دولتش گیرد
چگونه ضخم شود یا شناور آتش و آب
هوش مصنوعی: اگر دامن اقبال و خوششانسی او را نگیرد، پس چگونه ممکن است زخم شود یا آتش و آب در کنار هم قرار بگیرند؟
بچرخ همت او بر کفایتش بنمود
بشکل و هیات برج دو پیکر آتش و آب
هوش مصنوعی: با تلاش و اراده او، توانمندیهایش نمایان شد، به گونهای که مانند دو عنصر آتش و آب در قالبی زیبا و قابل توجه به نمایش درآمد.
بعمر خویش مقطع نوشت نتواند
چنین دو پیکر و هم زین دو پیکر آتش و آب
هوش مصنوعی: در طول زندگیاش، هیچکس نمیتواند چنان قطعهای را بنویسد که مانند این دو عنصر متضاد، آتش و آب، باشد.
بزرگوارا «خدایگانا» بخشنده جهان دارا
مقدمی تو به اصل و مؤخر آتش آب
هوش مصنوعی: ای بزرگوار، ای معبود و منبع بخششهای جهان، تو برتر از همه چیز هستی و تاثیر تو بر همه چیز مشهود است؛ از آتش تا آب، تو میدرخشی و مقدم هستی بر همه چیز.
توئی که حکم ترا رام گشت دیو و پری
توئی که امر تراشد مسخر آتش و آب
هوش مصنوعی: تو همان کسی هستی که فرمانت بر همگان، از دیو و پری گرفته تا آتش و آب، تسلط و انضباط دارد.
ز عزم و حزم تو نقشی دو بسته صرصر و کوه
ز باس و رفق تو جز وی دو ابتر آتش و آب
هوش مصنوعی: به خاطر اراده و احتیاط تو، طوفان و کوه قدرت و دلسوزی تو، جز آتش و آب، چیز دیگری نمیتواند وجود داشته باشد.
بجنب قدر تو پیوسته قدر نور کهن
بچشم عقل نیاید معبر آتش و آب
هوش مصنوعی: به خودت اهمیت بده و قدر موقعیت و مقام خود را بدان، زیرا درک واقعی از ارزش چیزها تنها به وسیله عقل ممکن نیست و ممکن است طعمی از خطرات و سختیها بر تو بچشد.
برند روز ملاقات اگر خلاف کنند
ز آب و آتش تیغ تو کیفر آتش و آب
هوش مصنوعی: اگر در روز ملاقات، کسی کسی دیگر را نافرمانی کند، مجازات او همچون شمشیر تو است که از آتش و آب ساخته شده است.
تنور طوفان خوانم نیام تیغ ترا
کزو برآرد چون اژدها سر آتش و آب
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به توفان و آشفتگی اشاره میکند و نشان میدهد که چطور مشکلات و خطرات میتوانند به یکباره و به صورت نگرانکننده به وجود بیایند. تیغی که در این مفهوم به کار رفته، نشاندهنده یک تهدید بزرگ است که میتواند مانند یک اژدها به طوفان و آتش تبدیل شود و باعث ترس و ناراحتی شود. به طور کلی، تصویرسازی شاعر حال و هوای خطر و اضطراب را به خوبی منتقل میکند.
از اضطراب و هزیمت دمی نیاساید
نهیب یافته در کوه و کر در آتش و آب
هوش مصنوعی: فرد هرگز از اضطراب و ناامیدی آسوده نمیشود، همانطور که از زلزله کوهها و بحرانهای سخت در آتش و آب رنج میبرد.
وز آزمایش کمتر نمونه دیدند
ز حبس و بند تو کانون و فرغر آتش و آب
هوش مصنوعی: در اینجا به این موضوع اشاره شده که افراد در تجربه و آزمایش، نشانههای کمتری از دوری و سختیهای موجود در زندگی میبینند. زندگی مانند آتش و آب، میتواند به وضوح نشاندهنده چالشها و دشواریها باشد، اما در عین حال، ممکن است به نتایج و فرصتهای جدیدی نیز منجر شود.
به عرق پاک خلیلی به عرض سهم کلیم
از آن رکاب تو سهم افکند بر آتش و آب
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به قدری خلوص و پاکی را توصیف میکند که در آن حال، شایستگی و ارزش خاصی برای پیغامهای بزرگ و تجلیات الهی مطرح میشود. او به اهمیت تعهد و مسئولیت اشاره دارد که خود را در لحظات سخت و دشوار، مانند آتش و آب، نشان میدهد. به طور کلی، این متن بیانگر ارادت و تقدیر از حالاتی است که به انسان الهام میشود و راهنمای او در مسیر زندگی است.
پل سلامت و امن است پشت مرکب تو
برو چه باک تر اگر شوی در آتش و آب
هوش مصنوعی: به سلامت و امنیت خود توجه کن و با اطمینان به مسیرت ادامه بده. نگران ناامنیهایی که ممکن است برایت پیش بیاید نباش، حتی اگر در شرایط سخت و خطرناک قرار بگیری.
همیشه تا که ز خصمی به فعل بد نازد
به داوری نشود سوی داور آتش و آب
هوش مصنوعی: اگر همیشه یک دشمن به اعمال زشت خود ببالد و به قضاوت نشیند، در چنین حالتی نه آتش و نه آب نمیتواند او را به داوری بکشاند.
بقات خواهم چندان که دارد آهن و سنگ
نهفته در دل کاواک و در بر آتش و آب
هوش مصنوعی: من تا جایی که بتوانم، در کنارت هستم و از خودم برای تو فدای میکنم، همانطور که در دل زمین و در دل آتش و آب، آهن و سنگ نهفته است.
به جشنهای چنین و بعیدهای چنان
کشیده طبع تو از جام و ساغر آتش و آب
هوش مصنوعی: روح و ذوق تو به جشنها و دورهمیهای غیرعادی تمایل دارد، نه به می و شراب که مایه آتش و آب است.