گنجور

بخش ۴

شب زمستان بود، کپی سرد یافت
کرمکی شبتاب ناگاهی بتافت
کپیان آتش همی پنداشتند
پشتهٔ هیزم برو بر داشتند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1389/05/17 15:08
سید حامد میری

در بیت دوم مصراع چهارم کلمه "آتش "درستش" هیزم" است چرا که کپیان کرم شب تاب را آبش پنداشته بودند وهیزم آوردند روی آن انراختند تاگرم شوند
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1391/01/01 17:04
۵۳

کپی:میمون

1392/02/06 10:05

دکتر احمد ضابطی جهرمی میگفتند که واژه لاتین کپی به معنی نسخه برداری از همین واژه پارسی کپی به معنای میمون است. چون میمون جانور مقلدی است. ایشان میگفتند از آن جا که میمون تقریبا گوژپشت است و روی خود کپ کرده است به او کپی میگفته اند.
ظاهرا پ در کپی مشدد باشد.

1392/02/06 11:05

@ناشناس:
به ذهن من خیلی دور می‌رسد: تلفظ «کپّی» به صورت «kappi» یعنی به فتح پ است (در زبان محلی ما در حوالی اراک کلمه‌ای با تلفظ کپّو داریم که نوعی طعنه و دشنام و عتاب برای افرادی است که ادای دیگران را در می‌آورند یا خیلی زشترو هستند) و با کُپی فرق دارد تلفظش.

1392/02/06 13:05
امین کیخا

کپی میمون است ولی copy یعنی زیاد و در فرانسه copieuse به معنی فراوان و بسیار است لغات های زیادی از فارسی در فرانسه هست چه وأم از فارسی چه بخاطر همریشگی انها باهم اما این لغت از فارسی نیست

1392/02/06 13:05
امین کیخا

کپو به لری یعنی سر و با cap به معنی سر انگلیسی هم ریشه است و وامگیری نیست

1392/02/06 13:05
امین کیخا

استاد بزرگوار دکتر جهرمی اصطلاح کوپ کردن هم با کپی مربوط نیست زیرا کوپ کردن ریشه در اوستا دارد به معنی خشم و بر افروختن و امروز در میان هزاره های افغانستان کاربرد دارد اما ایا این همان کوپ کردن ماست نمی دانم ؟ پروهان ها باید استوار تر باشند

1392/02/06 14:05
امین کیخا

کوپه شاخ حجامت باشد و فارسی است و در اوستا به معنی همان جانور تک شاخ است و یا unicorn

1398/09/23 02:11
امین کیخا

اینکه بوزینه هم ابوزنا است هم جای تردید دارد به نظرم بوزینه هم از پوزینه یا پوزنه است که در فرهنگها به همین معنا امده است و به معنای موجود پوزه دار باید باشد .

1400/08/28 02:10
نبی احمدی

بیت دوم چنین است:

کپّیان آتش همی پنداشتند

پشتەی هیزم بر او بگذاشتند

 

 

1401/01/14 01:04
deargoli deargoli@gmail.com

کرمک شبتاب ناگاهی بتافت

پشتەی هیزم بر او  برداشتند

دیوان شعر رودکی تصحیح دکتر جعفر شعار، ص17 نشرقطره1382

دکتر مجتبی گلی دانشگاه آزاد مشهد

deargoli@gmail.com

1402/11/06 07:02
امیر رزبانی

کاپی در جاجرم خراسان به معنی فرد گوشه گیر و منزوی است.یعنی کسی که یک گوشه کپ میکند و مینشنید.همچنین یک پرنده هم هست که همین ویژگی تنهایی را دارد.و کپ کردن هم مصطلح است یعنی چپه کردن ولی تا بحال به معنی میمون نشنیده بودم