شمارهٔ ۸۰
کسان که تلخی زهر طلب نمیدانند
ترش شوند و بتابند رو ز اهل سؤال
تو را که میشنوی طاقت شنیدن نیست
مرا که میطلبم خود چگونه باشد حال؟
شکفت لاله تو زیغال بشکفان که همی
به دور لاله به کف برنهاده به، زیغال
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
کسان که تلخی زهر طلب نمیدانند
ترش شوند و بتابند رو ز اهل سؤال
هوش مصنوعی: آنهایی که نمیدانند تلخی زهر چه معنی دارد، ناچار تلخی را میچشند و از سؤالکنندگان دوری میکنند.
تو را که میشنوی طاقت شنیدن نیست
مرا که میطلبم خود چگونه باشد حال؟
هوش مصنوعی: وقتی صدای تو را میشنوم، دیگر توانایی شنیدن ندارم. حال من چگونه است وقتی خود را بهدنبالت میگردم؟
شکفت لاله تو زیغال بشکفان که همی
به دور لاله به کف برنهاده به، زیغال
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده و لالهها در حال شکفتن هستند. کسانی که به زیبایی لالهها توجه دارند، با دقت به دور این گلها خیره شدهاند و از زیبایی آنها لذت میبرند.
حاشیه ها
1387/02/24 19:04
در بیت اول مصرع دوم «روز ز اهل سال» با «رو ز اهل سؤال» جایگزین شد.