گنجور

شمارهٔ ۶۹

زمانه اسب و تو رایض، به رای خویشت تاز
زمانه گوی و تو چوگان به رای خویشت باز
اگرچه چنگ نوازان لطیف دست بوند
فدای دست قلم باد دست چنگ نواز
تویی، که جور و بخیلی به تو گرفت نشیب
چنانکه داد و سخاوت به تو گرفت فراز

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زمانه اسب و تو رایض، به رای خویشت تاز
زمانه گوی و تو چوگان به رای خویشت باز
هوش مصنوعی: زمانه چون اسبی است که به اختیار تو می‌تازد، با اراده خودت بر آن سوار شو و با تدبیر خودت در میدان زندگی بازی کن.
اگرچه چنگ نوازان لطیف دست بوند
فدای دست قلم باد دست چنگ نواز
هوش مصنوعی: اگرچه نوازندگان چنگ با دقت و ظرافت ساز می‌زنند، اما باید گفت که دست قلم، یعنی قدرت نوشتن و هنر آفرینی، بر دست چنگ نوازان ارجحیت دارد.
تویی، که جور و بخیلی به تو گرفت نشیب
چنانکه داد و سخاوت به تو گرفت فراز
هوش مصنوعی: تو هستی که تنگ‌نظری و سخت‌گیری تو را به دنیای پستی کشانده، در حالی که generosity و سخاوت تو را به جایگاه بلندی رسانده است.

حاشیه ها

1397/09/28 16:11
رضایی

داستانی وجود دارد پیرامون زمین خوردن پادشاه و شکسته شدن دستش در چوگان بر اثر زمین خوردن اسب که اطرافیان جرئت نمی کنند به طرف پادشاه بروند ... رودکی میرود و با این ابیات ... هم اسب را از پادشاه هدیه میگرید هم پادشاه را بلند می کند