گنجور

شمارهٔ ۵۱

اندی که امیر ما باز آید پیروز
مرگ از پس دیدنش روا باشد و شاید
پنداشت همی حاسد: کو باز نیاید
باز آمد، تا هر شفکی ژاژ نخاید

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اندی که امیر ما باز آید پیروز
مرگ از پس دیدنش روا باشد و شاید
هوش مصنوعی: اگر امیر ما به پیروزی بازگردد، دیدن او پس از مرگ نیز جالب و مناسب خواهد بود، و شاید حتی ممکن باشد.
پنداشت همی حاسد: کو باز نیاید
باز آمد، تا هر شفکی ژاژ نخاید
هوش مصنوعی: حسود تصور می‌کرد که دیگر برنمی‌گردد، اما او بازگشت. تا زمانی که هر گونه ناشایستگی را نمی‌خواهد.