شمارهٔ ۴۸
هر باد، که از سوی بخارا به من آید
با بوی گل و مشک و نسیم سمن آید
بر هر زن و هر مرد، کجا بروزد آن باد
گویی: مگر آن باد همی از ختن آید
نی نی، ز ختن باد چنو خوش نوزد هیچ
کان باد همی از بر معشوق من آید
هر شب نگرانم به یمن تا تو برآیی
زیرا که سهیلی و سهیل از یمن آید
کوشم که: بپوشم، صنما، نام تو از خلق
تا نام تو کم در دهن انجمن آید
با هر که سخن گویم، اگر خواهم وگر نی
اول سخنم نام تو اندر دهن آید
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر باد، که از سوی بخارا به من آید
با بوی گل و مشک و نسیم سمن آید
هوش مصنوعی: هر نسیمی که از سمت بخارا به من میرسد، همراه با عطر گلها و مشک و نسیم خوشبویی است.
بر هر زن و هر مرد، کجا بروزد آن باد
گویی: مگر آن باد همی از ختن آید
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که نمیدانم چرا آن باد به هر زن و مردی میوزد، آیا ممکن است که آن باد از سرزمین ختن به اینجا آمده باشد؟
نی نی، ز ختن باد چنو خوش نوزد هیچ
کان باد همی از بر معشوق من آید
هوش مصنوعی: نه، از ختن بادی به این خوشی نمیوزد، چون آن باد فقط از کنار معشوق من میگذرد.
هر شب نگرانم به یمن تا تو برآیی
زیرا که سهیلی و سهیل از یمن آید
هوش مصنوعی: هر شب نگرانم که تو از یمن بیایی، زیرا که تو همچون ستاره سهیل به زیبایی و تابش از یمن میآیی.
کوشم که: بپوشم، صنما، نام تو از خلق
تا نام تو کم در دهن انجمن آید
هوش مصنوعی: من سعی میکنم که نام تو را از تمام مردم پنهان کنم، تا دیگر در محافل نامت بر زبانها نیفتد.
با هر که سخن گویم، اگر خواهم وگر نی
اول سخنم نام تو اندر دهن آید
هوش مصنوعی: هرگاه با کسی صحبت کنم، خواه خواسته باشم یا نه، در ابتدا نام تو به زبانم میآید.
خوانش ها
شمارهٔ ۴۸ به خوانش دریا قلیلی
حاشیه ها
1396/08/04 06:11
سیامک
در مصرع دوم بیت سوم، نوشته شده "کان باد همی از بد معشوق من آید."
به نظرم "بد" اشتباه تایپی است و واژهی درست، احتمالا، "بر" است: کان باد همی از بر معشوق من آید.
1402/03/30 13:05
رستم وهاب زاده
هر باد که از سوی بخارا به من آید
به هر لحاظ غزل استاد رودکی است.
1402/07/13 19:10
عبدالرضا ناظمی
درود
ستاره سهیل : ستاره است که چون بر می دمد ، نخست بر یمنیان آشکار می شود ؛ از این روی ، آن را بدین سرزمین باز خوانند و " سهیل یمن" و " سهیل یمانی" می گویند