گنجور

شمارهٔ ۴۲

مرا تو راحت جانی، معاینه، نه خبر
کرا معاینه آید خبر چه سود کند؟
سپر به پیش کشیدم خدنگ قهر ترا
چو تیر بر جگر آید سپر چه سود کند؟

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا تو راحت جانی، معاینه، نه خبر
کرا معاینه آید خبر چه سود کند؟
هوش مصنوعی: تو برای من آرامش روحی و روانی هستی. بررسی و نگاه کردن به حال من فایده‌ای ندارد، چون هیچ‌کس از حال من باخبر نیست. پس این بررسی چه نفعی دارد؟
سپر به پیش کشیدم خدنگ قهر ترا
چو تیر بر جگر آید سپر چه سود کند؟
هوش مصنوعی: من در برابر قهر تو سپر را به جلو گرفتم اما وقتی تیر قهرت به قلبم می‌نشیند، سپر چه دردی را درمان می‌کند؟

حاشیه ها

1401/03/13 15:06
Sobhansahra

مصرع اول: تو راحت جان منی و من با یاد تو آرام می‌گیرم. و من این رو به عینه خودم در خودم می‌بینم نه اینکه کسی بگه.

مصرع دوم: کسی که چیزی رو خودش به عینه ببینه دیگه چه نیازی به گفتن دیگرانه.