شمارهٔ ۳۲ - در رثای ابوالحسن مرادی
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
شمارهٔ ۳۲ - در رثای ابوالحسن مرادی به خوانش دریا قلیلی
حاشیه ها
"خامش" تخلص مولوی است، به همین دلیل ممکن است این بیت از مولوی باشد.
درود!
ابیات شماره 4 تا 12 این شعر با ابیات شماره 2 تا 10 از غزل شماره 996 مولانا در گنجور مطابقت دارد.
اگه فرض بگیریم که این شعر از رودکی ست، منظور از رومی چه کسی ست؟
منظور از رازی، زکریای رازی ست؟ یا مثلا منظور از مروزی، کسایی مروزی ست؟
ممنون می شم اگه کسی اطلاعی داره جواب بده.
هرکه از ری است رازی و هر که از مرو مروزی و هرکه رومی است رومی است
منظور از مروزی (اهل مرو)و رازی (اهل ری)تاکید و کنایه از اختلاف و دوری است . اهل مرو سنی مذهب و اهل ری شیعه بوده اند .
مصقله = صیقل دادن
مٰرد >به ضم میم=مرادی مردوکالبدتهی کرد - مٰردمرادی
منظور از جان دوم چیست؟
در بیت قبل گفته که قالب خاکی سوی خاکی فگند که احتمالا منظور جسم بوده و بعد گفته جان و خرد سوی سماوات برد که برداشت من اینه که منظور روح بوده پس جان دوم را که ندانند خلق چی میتونه باشه؟
اینجا مقاله ای در مورد این موضوع موجود است.
برد
لغتنامه دهخدا
برد. [ ب ُ ] (ع اِ) نوعی از جامه . (مهذب الاسماء) (آنندراج ). جامه ای بوده است قیمتی و گرانبها. (یادداشت مؤلف ). پارچه ای که در یمن بافته میشده است یا خاص یمن بوده . قماش که از پشم شتر سازند. (ملخص اللغات حسن خطیب ). قماشی است مخصوص یمن که آنرا برد یمانی گویند.
اطلس
لغتنامه دهخدا
اطلس . [ اَل َ ] (ع ص ، اِ) جامه ٔ کهنه
فرهنگ فارسی معین
(اَ لَ) [ معر - یو. ] (اِ.) 1 - پارچة ابریشمی
نفط: نفت
ایرا: زیرا، به این دلیل، به این جهت
اولا رودکی در مرثیه ابوالحسن مرادی سروده ای دارد که کاملا منطبق با این غزل است بعید که شاع توانمندی همچون مولانا شعر رودکی را بگیرد و فقط یک کلمه آن یعنی نام مرادی را با نام سنایی عوض کند اگر فقط یک بیت از غزل منطبق با سروده رودکی بود چنین شیوه ای معمولا در بین شعرا متداول است که یک مصرع یا بیتی از شاعر دیگر در بین اشعار خود می گنجانند که به آنتضمینمی گویند .
ضمنا مصرع دوم بیت ششم در سروده رودکی بدین ترتیب است که صحیح تر به نظر می رسد:
مصقله ای کرد و به جانان سپرد.
طبق چاپ استاد نفیسی قدیمترین منابعی که این شعر را ذکر کردهاند تحفة الملوک و لباب الالباباند که در هر دو این منابع تنها دو بیت ابتدایی این شعر موجود است.
با در نظر گرفتن شیوه کار عوفی در لباب الالباب بنده گمان میکنم که در زمان او هم این شعر از بین رفته بوده و فقط همین دو بیت ابتدایی ذکر میشده است.
احتمالا همین دو بیت مرثیه رودکیست و باقی ابیات مرثیه مولاناست که از رودکی تضمین کرده است. و چنین تضمینهایی برعکس تصور عزیزان به هیچ عنوان از مولانا بعید نیست.
دیگر منابع ذکر شده از جمله تذکره آتشکده و هفت اقلیم و مجمع الفصحا و خزانه عامره و سفینه خوشگو همگی از منابع متأخرتر هستند که از قضا به خطا در انتساب اشعار دیگران به رودکی مشهوراند.