گنجور

شمارهٔ ۳۱

چون بچهٔ کبوتر منقار سخت کرد
هموار کرد پرّ و بیوکند مویِ زرد
کابوک را نخواهد و شاخ آرزو کند
وز شاخ سوی بام شود باز گِردگرد

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون بچهٔ کبوتر منقار سخت کرد
هموار کرد پرّ و بیوکند مویِ زرد
هنگامی که نوک جوجه کبوتر سخت شد، کُرک‌های زردش ریخت و پرهایش رویید،
کابوک را نخواهد و شاخ آرزو کند
وز شاخ سوی بام شود باز گِردگرد
[دیگر] آشیانه را نمی‌خواهد و آرزوی شاخه [درخت] می‌کند. و چرخان، از شاخه به بام می‌پرد.

حاشیه ها

1400/10/08 08:01
جهن یزداد

کابوک آشیانی که چون زمبیل است و از بام خانه اونگ کنند تا کبوتر در ان لانه کند
تو پروریده کابوک آسمان بودی
از ان  قرار نکردی به اشیانه پست
 انوری

1401/03/11 16:06
Sobhansahra

بیوگند یا بیوکند؛ از فعل افگندن و افکندن به معنای انداختن و بر زمین زدن

1401/03/11 16:06
Sobhansahra

لغت‌نامه دهخدا

گردگرد. [ گ ِ گ َ ] (نف مرکب ) گردگردنده . دائره زننده . دوران پیداکننده :

1401/03/11 16:06
Sobhansahra

به زعم بنده این دو بیت زیبا رو می‌شه از دو جهت معنا کرد. یکی اینکه بچه کبوتر همین که پر و بالش بسامان شد و منقارش شکل گرفت، بلند پرواز میشه، دیگه به حداقل‌ها قانع نیست و روز به روز به اهداف بالاتر و بلندتر فکر می‌کنه.

و دو دیگر اینکه؛ کبوتر همین‌که سر و سامانی می‌گیره و یه خورده از آب و گل درمیاد، هوا برش می‌داره و متفرعن می‌پره و می‌ره و دیگه جایی که بوده رو فراموش می‌کنه.

و صدالبته اینجا کبوتر می‌تونه استعاره از انسان بلندپرواز یا آزاده باشه.