گنجور

شمارهٔ ۳

به نام نیک تو خواجه فریفته نشوم
که نام نیک تو دام است و زرق مر نان را
کسی که دام کند نام نیک از پی نان
یقین بدان تو که دام است نانْش مر جان را

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به نام نیک تو خواجه فریفته نشوم
که نام نیک تو دام است و زرق مر نان را
هوش مصنوعی: من به خاطر نام نیک تو فریب نمی‌خورم، زیرا نام نیک تو مانند دامی است که مرا به خود می‌کشد و نمی‌گذارم زرق و برق دنیا مرا به اشتباه بیندازد.
کسی که دام کند نام نیک از پی نان
یقین بدان تو که دام است نانْش مر جان را
هوش مصنوعی: کسی که برای به دست آوردن نان، تلاش می‌کند تا نام نیک و شهرتی به دست آورد، تو بدان که این تلاش تنها یک دام برای اوست که می‌تواند روحش را گرفتار کند.

حاشیه ها

1387/11/27 13:01
غلامحسین مراقبی

با درود
در مصراع چهارم واژه های مرجان را از هم جدا کنید: مر جان را، تا خواننده آن را مرجان نخواند!
---
پاسخ: با تشکر «مر جان» شد.

1390/10/25 23:12
بهمن

درود
لطفا در مصراع دوم نیز بین زرق و مر فاصله بگذارید.

1392/01/08 13:04
امین کیخا

بریده باد دستان روی و ریا که اگر تنها همین کار برای ما پیوسته شدی دروغ را ریشه نماندی و بزه بار بربستی

1396/04/03 02:07
مهرداد پارسا

ای صاحب فتوی، ز تو پُرکارتریم
با این‌ همه مستی، از تو هُشیارتریم
تو خونِ کسان خوری و ما خونِ رَزان،
انصاف بده: کدام خونخوارتریم؟
خیام