گنجور

شمارهٔ ۲

به حق نالم ز هجر دوست زارا
سحرگاهان چو بر گلبن هَزارا
قضا گر داد من نستاند از تو
ز سوز دل بسوزانم قضا را
چو عارض برفروزی می‌بسوزد
چو من پروانه بر گردت هِزارا
نگُنجم در لَحَد گر زان که لَختی
نشینی بر مزارم سوگوارا
جهان این است و چونین بود تا بود
و همچونین بُوَد اینند بارا
به یک گردش به شاهنشاهی آرد
دهد دیهیم و تاج و گوشوارا
توشان زیر زمین فرسوده کردی
زمین داده مر ایشان را زغارا
از آن جانِ تو لختی خون فِسُرده
سپرده زیر پایْ‌اندر سپارا

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به حق نالم ز هجر دوست زارا
سحرگاهان چو بر گلبن هَزارا
هوش مصنوعی: من از دوری دوست به درگاه حق شکایت می‌کنم، مانند صبحگاه که بر گلستان، پر از غم و ناله‌ام.
قضا گر داد من نستاند از تو
ز سوز دل بسوزانم قضا را
هوش مصنوعی: اگر تقدیر چیزی به من بدهد، نمی‌تواند آن را از تو بگیرد. از روی سوز و گداز دل، تقدیر را می‌سوزانم.
چو عارض برفروزی می‌بسوزد
چو من پروانه بر گردت هِزارا
هوش مصنوعی: وقتی تو با زیبایی‌ات درخشان می‌شوی، مانند پروانه‌ای که دور تو می‌چرخد، حیاط من در آتش عشق تو می‌سوزد.
نگُنجم در لَحَد گر زان که لَختی
نشینی بر مزارم سوگوارا
هوش مصنوعی: در صورتی که بر سر مزار من کمی توقف کنی و به یاد من باشی، حتی اگر درون خاک آرام نگیرم.
جهان این است و چونین بود تا بود
و همچونین بُوَد اینند بارا
هوش مصنوعی: جهان همین‌گونه است و همیشه همین‌طور خواهد بود، تا زمانی که وجود داشته باشد.
به یک گردش به شاهنشاهی آرد
دهد دیهیم و تاج و گوشوارا
هوش مصنوعی: با یک حرکت می‌تواند تاج و دیهیم و گوشواره را به پادشاهی بدهد.
توشان زیر زمین فرسوده کردی
زمین داده مر ایشان را زغارا
هوش مصنوعی: تو در زیر زمین، خاک را خراب کردی و زمین آن‌ها را از زحمت به دست آورد.
از آن جانِ تو لختی خون فِسُرده
سپرده زیر پایْ‌اندر سپارا
هوش مصنوعی: از جان تو کمی خون خشکیده افتاده و زیر پای تو قرار گرفته است.

حاشیه ها

1387/03/08 21:06
الف رسته

به نظر می رسد که متن اصلی گنجور ( که مطابق ری را است) از روی نسخه ی سعید نفیسی تهیه شده است .
نفیسی برای قطعه مورد نظر فوق 12 مرجع را در پایین قطعه ذکر کرده است. مسلما این قطغه در تمام 12 مرجغ یکسان نبوده است و خود شادروان نفیسی بنا به اطلاعاتی که داشته است و بنا بر روشی که داشته است چیزی بینا بین به وجود آورده است. ولی ویرایش شما هم کار را بهتر نکرده است که بلکه بدتر کرده است.
من فکر می کنم در حال حاضر بهتر باشد که متن گنجور را مطابق متن نفیسی نگهدارید و فقط اشتباهات املایی را تصحیخ بکنید، چون تصحیح اشعار رودکی کاری کارستان است و هنوز کسی پیدا نشده است که آن قدر دانش و احاطه به منابع موجود داشته باشد که از عهده ی این کار بربیاید.

با درود وخسته نباشید از کار خوبتان
در باره پاره نخست بیت آخر براگینسکی آورده: از آن جان تو لختی چون لرزده! و منبعی دیگر از آن جان تو لختی خون فسرده آورده
میپندارم فسرده این پاره با فرسوده بیت پیشین هماهنگی مفهومی بیشتری دارد
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح قبلی تغییر کرد و نظر شما جایگزین شد.

1392/01/08 13:04
امین کیخا

اینند همان اند می باشد و عددی بین 3 تا9 می باشد

1392/01/08 13:04
امین کیخا

زغار همان زمین نمناک و نیز غار به معنی فریاد است ژغار هم امده است

1394/06/26 16:08
محمد

به نظر مصرع اول بیت آخر بی تناسب با کل بیت است و معنی اش بسیار لق است و به جای آن این بیت که در مرجع دیگری دیدم در نظر بسیار وجیه تر و غنی تر می آید: از آن جان‌توز لختی خون رَز ده/ سِپَرده زیر پای اندر سُپارا...از دوستانی که مخالف این نظر هستند خواهش می کنم این بیت و بخصوص مصرع اول آنرا تشریح کنند.

1396/04/01 22:07
مهرداد پارسا

من هم با نظر آقا محمد موافقم: بیتِ پایانی بیشتر می خورد که این گونه باشد: از آن جان‌توز لختی خون رَز ده/ سِپَرده زیر پای اندر سُپارا

1400/12/26 21:02
علیرضا اسدی

شکلِ دیگرِ بیتِ آخر این است:

از آن جان‌توز لَختی خونِ رَز ده/سپرده زیرِ پای اَندَر سِپارا

معنا:

(سِپار: چرخی که با آن شیره‌یِ انگور گیرند، چَرخُشت) از آن خونِ انگور، از آن شرابِ جان‌بخش که چرخشت در زیرِ پایِ خود فشرده قدری به من بده.

1401/01/01 04:04
جهن یزداد

از ان جانتوز لختی خون رز ده سپرده زیر پای اندر سپارا -
 سپری شده را

1403/07/15 01:10
aseman

بسیار عالی ممنون از گنجور 

جامع و مفید 👏👌