شمارهٔ ۲۴
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
حاشیه ندارد
شکوخ: لغزیدن پا و سر خوردن و افتادن
مصرع آخر:
مر مرا گفتا به تازی: مورد و انجیر و کلوخ
گیاه مرود به تازی: آس
انجیر به تازی: تین
کلوخ به تازی: مَدَر
مر مرا گفتا به "تازی"٬ باید این سه واژه را پشت سر هم ترجمه کنیم: "آستین مدر" یا همان آستینم را پاره نکن و «رهایم کن»
این شعر بیشتر شبیه ألغاز (معماها) است، مانند شعر زیر که در آن چهار صنعت بکار رفته است:
به تازی و دری و قلب و تصحیف ز لعلِ یار خواهم ضدِ شرقی
ضد شرقی میشود غربی. غربی به کمک تصحیف میشود عربی. عربی به کمک تصحیف میشود ربیع. معنای ربیع در فارسی میشود بهار. بهار به کمک قلب میشود نهار. معادل نهار در عربی میشود یوم. یوم به کمک تصحیف میشود موی. معنای موی در عربی میشود شَعر. شَعر با قلب میشود شِعر. شعر در فارسی معادل بیت است. بیت در فارسی میشود خانه. خانه در عربی میشود دار. دار با قلب میشود راد. راد با تصحیف میشود زاد. زاد به فارسی میشود توشه و توشه با تصحیف میشود بوسه!
شگفتا!
به این دسته از اشعار یا ابیات چه چیزی میگویند؟