شمارهٔ ۲۳
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
اتجیدن = فشردن، درهم پیچیدن
بتنج = بپیچ، بفشار
افسانه وار؛ حکایت بی اصل که زنان می گویند
پاک بازیی نارنج
گمان می کنم پاک بازی از پاک باختن قمار باشد
؛ در این صورت به این صورت می توان تفهیم کرد
دنیا قمار بازیست که با نیرنگ خودش را پاک باخته نشان می دهد
اما تو فریب ظاهر آن را نخور.
معنا:
۱. (سَرایِ سِپَنج: کنایه از دنیا، خانهیِ موقت/پاک: سراسر/نِیرَنج: عربیشدهیِ نیرنگ، حیله و افسون و سحر) به این دنیای عاریتی محبت میفکن و دل نبند که این جهان سراسر بازی و فریب و افسون است.
۲. (بِتَنج: از تَنجیدَن: پیچیدن به خود) اگر از دنیا خوبی دیدی و اقبال به تو رو کرد همه را خواب و خیال بدان و اگر بدی و بداقبالی دیدی کمربند-ات را برای مقابله با رنج و سختی محکم کن و صبر و استقامت کن ( و این نیز بگذرد).