شمارهٔ ۱۹
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
حاشیه ها
واتگران = پوستین دوزان
لطفن می توانید راهنمایی کنید که معنی بیت آخر چیست؟
هر چند که در لغت نامه ی دهخدا این بیت به صورت زیر آمده:
چو پوست روبه بینی به خان واتگران
بدان که تهمت او دنبه ای به شدکار است
شدکار: شخم . شیار
که در این ریخت هم منظور شاعر برایم روشن نیست.
به نظر من هم "به شدکار" صحیح است. البته در لغت نامه دهخدا هم "دنبه ای به شدکار" و هم "دنبه ای بسرکار"آمده.
اما "به شدکار" کاملا معنا رو میرسونه:
اول صفت انسانهای بی نیاز اما بی اخلاق رو گفته که خودشون رو بی جهت بی نقص و برتر و دیگران رو خوار و حقیر میدونن
و دربیت بعد مثال؛
گفته اگه یه پوستین دوز فرصت طلبی در بساطش پوست روباه رو کرد دروغ میگه و در اصل دنبه ای هست که چندتا شیار روش انداخته داره جای پوست روباه نشون میده.
(البته کسی دنبه رو با پوست اشتباه نمیگیره اما شاعر با این تشبیه و اغراق داره اوج گستاخی یه انسان بی اخلاق رو نشون میده.)
چو پوست روبه ببینی به خان واتگران
بدان که: تهمت او دنبهٔ به سر کارست
مانای بعیدی هم در ذهنم آمد
دنبه ای ست که مشتری را سرِ کار می گذارد
به اصطلاح امروزی [ سرِکار گذاشتن ] هم جور در میآید.
در برخی لهجههایِ فارسی، پارچه را «کار» مینامند. اگر این معنا را بپذیریم، رودکی میگوید پوستیندوز به جای فروختن پوستِ روباه که ارزنده است، بر روی دنبه، پارچهای به رنگ پوست روباه کشیده است و به همان قیمت میخواهد که بفروشدش.