شمارهٔ ۱۲۸
دل تنگ مدار ای ملک از کار خدایی
آرام و طرب را مده از طبع جدایی
صد بار فتادست چنین هر ملکی را
آخر برسیدند به هر کام روایی
آن کس که ترا دید و ترا بیند در جنگ
داند که: تو با شیر به شمشیر درآیی
این کار سمایی بد، نه قوّت انسان
کس را نبود قوت به کار سمایی
آنان که گرفتار شدند از سپه تو
از بند به شمشیر تو یابند رهایی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دل تنگ مدار ای ملک از کار خدایی
آرام و طرب را مده از طبع جدایی
هوش مصنوعی: دل غمگین نکن، ای پادشاه، از کارهای الهی؛ آرامش و شادی به خاطر جدایی از طبیعت به دست آمده است.
صد بار فتادست چنین هر ملکی را
آخر برسیدند به هر کام روایی
هوش مصنوعی: هر ملتی در نهایت به خواستهها و اهدافش میرسد، حتی اگر بارها شکست بخورد.
آن کس که ترا دید و ترا بیند در جنگ
داند که: تو با شیر به شمشیر درآیی
هوش مصنوعی: کسی که تو را ببیند و در میدان جنگ با تو مواجه شود، میداند که تو همانند شیری دلیر و شجاع به نبرد میپردازی.
این کار سمایی بد، نه قوّت انسان
کس را نبود قوت به کار سمایی
هوش مصنوعی: این عمل آسمانی و عالی، جایی برای ضعف انسان نیست؛ چرا که هیچکسی توانایی انجام کارهای آسمانی را ندارد.
آنان که گرفتار شدند از سپه تو
از بند به شمشیر تو یابند رهایی
هوش مصنوعی: آنانی که در چنگال تو گرفتارند، به وسیله شمشیر تو از بند رهایی پیدا میکنند.