گنجور

شمارهٔ ۱۲۷

ای بر همه میران جهان یافته شاهی
می خور، که بد اندیش چنان شد که تو خواهی
می خواه، که بدخواه به کام دل تو گشت
وز بخت بد اندیش تو آورد تباهی
شد روزه و تسبیح و تراویح به یک جای
عید آمد و آمد می و معشوق و ملاهی
چون ماه همی جست شب عید همه خلق
من روی تو جستم، که مرا شاهی و ماهی
مه گاه بر افزون بود و گاه به کاهش
دایم تو برافزون بوی و هیچ نکاهی
میری به تو محکم شد و شاهی به تو خرم
بر خیره ندادند ترا میری و شاهی
خورشید روان باشی، چون از بر رخشی
دریای روان باشی، چون از بر گاهی
آن ها که همه میل سوی ملک تو کردند
اینک بنهادند سر از تافته راهی
دام طمع از ماهی در آب فگندند
نه مرد به جای آمد و نه دام و نه ماهی
مهتر نشود، گرچه قوی گردد کهتر
گاهی نشود، گرچه هنر دارد، چاهی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای بر همه میران جهان یافته شاهی
می خور، که بد اندیش چنان شد که تو خواهی
هوش مصنوعی: ای کسی که در میان همه انسان‌ها مقام رفیعی پیدا کرده‌ای، از زندگی لذت ببر و بنوش، چون آن که بد‌اندیش است، سرنوشتش به گونه‌ای رقم خورده که تو آرزو می‌کنی.
می خواه، که بدخواه به کام دل تو گشت
وز بخت بد اندیش تو آورد تباهی
هوش مصنوعی: خواستت را داشته باش، چرا که کسی که به تو بدی کرده، به خواسته‌ات رسیده است و از بدشانسی تو، او به نابودی تو کمک کرده است.
شد روزه و تسبیح و تراویح به یک جای
عید آمد و آمد می و معشوق و ملاهی
هوش مصنوعی: در روز عید، وقتی که زمان روزه‌داری، ذکر گفتن و نماز شب به پایان می‌رسد، خوشحالی و شادی به همراه شراب، محبوب و سرگرمی‌ها وارد زندگی می‌شود.
چون ماه همی جست شب عید همه خلق
من روی تو جستم، که مرا شاهی و ماهی
هوش مصنوعی: در شب عید، وقتی که ماه در آسمان می‌درخشد، همه مردم به دنبال دیدن چهره‌ی تو هستند، زیرا تو برای من همچون یک پادشاه و ماه زیبا هستی.
مه گاه بر افزون بود و گاه به کاهش
دایم تو برافزون بوی و هیچ نکاهی
هوش مصنوعی: ماه گاهی در حال افزایش است و گاهی در حال کاهش، اما تو همیشه در حال رشد و پیشرفت هستی و هیچ توجهی به این تغییرات نداری.
میری به تو محکم شد و شاهی به تو خرم
بر خیره ندادند ترا میری و شاهی
هوش مصنوعی: به تو قدرتی دادند که از آن بهره‌مند شوی و هرگز به تو کم‌احترامی نشده است. تو هم در مقام خود، به خوبی و با شکوه قرار داری.
خورشید روان باشی، چون از بر رخشی
دریای روان باشی، چون از بر گاهی
هوش مصنوعی: تو مانند خورشید با زندگی و انرژی خود بدرخشی، و همچون دریایی زنده و متحرک هستی که در کنار دیگران حاضر می‌شوی.
آن ها که همه میل سوی ملک تو کردند
اینک بنهادند سر از تافته راهی
هوش مصنوعی: آن‌هایی که تمام توجه و علاقه‌شان به ملک و سلطنت تو بود، اکنون زانوی خود را بر زمین گذارده و به راهی جدید رو آورده‌اند.
دام طمع از ماهی در آب فگندند
نه مرد به جای آمد و نه دام و نه ماهی
هوش مصنوعی: در دام طمعی که برای صید ماهی در آب گذاشته‌اند، نه کسی به آن دام نزدیک شد و نه دام و نه ماهی به جا ماندند.
مهتر نشود، گرچه قوی گردد کهتر
گاهی نشود، گرچه هنر دارد، چاهی
هوش مصنوعی: با وجود اینکه یک جوان ممکن است از نظر جسمی قوی‌تر شود، ولی همچنان نمی‌تواند مقام و مرتبه بزرگ‌تر را به دست آورد. همچنین، فردی با استعداد و هنر نیز ممکن است همیشه به مقام بالایی نرسد.

حاشیه ها

1401/04/07 00:07
Sobhansahra

گاه در قافیه‌ی بیت هفتم و ابتدای مصرع دوم بیت آخر به معنای تخت و سریر است. 

1402/01/08 23:04
شهرداد

بسیار زیبا.... 

بیت زیر چگونه باید خوانده شود؟ واژه آخر مصرع نخست: رخشی

خورشید روان باشی چون از بر رخشی

دریای روان باشی چون از بر گاهی

دریای