شمارهٔ ۱۱۳
بیار آن می که پنداری روان یاقوت نابستی
و یا چون برکشیده تیغ پیش آفتابستی
بپاکی گویی: اندر جام مانند گلابستی
به خوشی گویی: اندر دیدهٔ بیخواب خوابستی
سحابستی قدح گویی و می قطرهٔ سحابستی
طرب، گویی، که اندر دل دعای مستجابستی
اگر می نیستی، یکسر همه دل ها خرابستی
اگر در کالبد جان را ندیدستی، شرابستی
اگر این می به ابر اندر، به چنگال عقابستی
ازان تا ناکسان هرگز نخوردندی صوابستی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیار آن می که پنداری روان یاقوت نابستی
و یا چون برکشیده تیغ پیش آفتابستی
هوش مصنوعی: بیا آن نوشیدنی را بیاور که فکر میکنی روح تو مانند یاقوت خالص است، یا اینکه چون شمشیری در برابر آفتاب درخشانی.
بپاکی گویی: اندر جام مانند گلابستی
به خوشی گویی: اندر دیدهٔ بیخواب خوابستی
هوش مصنوعی: در مورد پاکی میگوید: تو همچون گلاب در جامی هستی و در مورد خوشی میگوید: تو مثل خواب آرامی در چشمان بیخواب.
سحابستی قدح گویی و می قطرهٔ سحابستی
طرب، گویی، که اندر دل دعای مستجابستی
هوش مصنوعی: باران به مانند قدحی است، گویا، و قطره های باران شادابی میآورد، گویی که در دل دعوتی برای اجابت دعا وجود دارد.
اگر می نیستی، یکسر همه دل ها خرابستی
اگر در کالبد جان را ندیدستی، شرابستی
هوش مصنوعی: اگر تو وجود نداشتی، تمام دلها و روحها ویران میشدند. اگر در قالب وجود، روح را نمیدیدی، حال و وضعیتشان به شدت دچار مشکل میشد.
اگر این می به ابر اندر، به چنگال عقابستی
ازان تا ناکسان هرگز نخوردندی صوابستی
هوش مصنوعی: اگر این شراب در ابرها باشد و به چنگال عقاب بیفتد، تا زمانیکه افراد بیاعتبار از آن استفاده نکنند، هیچکس هرگز نخواهد چشید.
حاشیه ها
1396/12/26 18:02
رهام
بسیاربسیار زیبا