گنجور

بخش ۷۶ - فیّاض لاهیجی

و هُوَ مولانا عبدالرّزّاق. جامع علوم عقلی و نقلی و تلمیذ مولانا صدرای شیرازی. گوهر مراد و شوارق از جملهٔ تصانیف محقّقانهٔ اوست و بر فصوص الحکم شیخ ابن عربی به فارسی شرحی نوشته. در حکمت عقلی نادرهٔ زمان و وحید اوان خود بوده. چهار و پنج هزار بیت دیوانش به نظر رسید. این چند بیت او قلمی گردید. رَحْمةٌ اللّهِ عَلَیه:

گفته‌ای بیدار باید عاشق دیدار ما
پاس این حرف تو دارد دیدهٔ بیدار ما
تو به هر کوچه خرامان و من از رشک هلاک
که نبسته است کسی چشم تماشایی را
هرکه بینی لبش ازدعوی منصورپر است
لیک رندی که کشد سرزنش دار کم است
قسمت ما زین چمن بار تعلق بود و بس
سرو را نازم که آزاد آمد و آزاد رفت
نه غم بیگانگان دارم نه فکر دوستان
تا به یادم آمدی عالم مرا از یاد رفت
در و دیوار به محرومی من می‌خندند
من به این خوش که به رویم درِ گلشن باز است
حیف است که در گردن حور افکندش کس
دستی که به یاد تو در آغوش توان کرد
روح در قالب انسان ز پی معرفت است
کرده‌اند این تله در خاک که عنقا گیرند
رباعی
وقت است که ترک پیر استاد دهیم
آموخته‌ها را همه از یاد دهیم
با جام میِ دو ساله در میکده‌ها
ناموسِ هزار ساله بر باد دهیم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و هُوَ مولانا عبدالرّزّاق. جامع علوم عقلی و نقلی و تلمیذ مولانا صدرای شیرازی. گوهر مراد و شوارق از جملهٔ تصانیف محقّقانهٔ اوست و بر فصوص الحکم شیخ ابن عربی به فارسی شرحی نوشته. در حکمت عقلی نادرهٔ زمان و وحید اوان خود بوده. چهار و پنج هزار بیت دیوانش به نظر رسید. این چند بیت او قلمی گردید. رَحْمةٌ اللّهِ عَلَیه:
هوش مصنوعی: مولانا عبدالرزاق شخصیتی برجسته در علوم عقلانی و نقلی است و شاگرد مولانا صدرای شیرازی به شمار می‌رود. از آثار مهم او می‌توان به کتاب "گوهر مراد" و "شوارق" اشاره کرد و همچنین او تفسیر فارسی بر کتاب "فصوص الحکم" اثر شیخ ابن عربی نوشته است. او در حکمت عقلانی به عنوان فردی نادر و بی‌نظیر در زمان خود شناخته می‌شود. دیوان شعر او شامل چهار یا پنج هزار بیت است. این چند بیت از او به یادگار مانده است. خداوند بر او رحمت کند.
گفته‌ای بیدار باید عاشق دیدار ما
پاس این حرف تو دارد دیدهٔ بیدار ما
هوش مصنوعی: تو گفته‌ای که عاشق باید همیشه بیدار و حاضر باشد تا ما را ببیند، حالا چشم بیدار ما پاسخی به این حرف تو دارد.
تو به هر کوچه خرامان و من از رشک هلاک
که نبسته است کسی چشم تماشایی را
هوش مصنوعی: تو با زیبایی هر گوشه را می‌پویانی و من از حسادت و شوق برای تو در عذابم، زیرا هیچ‌کس چشم تماشایی ندارد که نظاره‌گر تو باشد.
هرکه بینی لبش ازدعوی منصورپر است
لیک رندی که کشد سرزنش دار کم است
هوش مصنوعی: هر کسی را می‌بینی که از ادعای خود پر است و خود را بزرگ می‌داند، اما تعداد افرادی که در واقع توانایی تحمل سرزنش و انتقاد را دارند، بسیار کم است.
قسمت ما زین چمن بار تعلق بود و بس
سرو را نازم که آزاد آمد و آزاد رفت
هوش مصنوعی: در این چمن، سرنوشت ما تنها وابستگی بود و بس. سرو را ستایش می‌کنم که آزاد به اینجا آمد و آزاد هم رفت.
نه غم بیگانگان دارم نه فکر دوستان
تا به یادم آمدی عالم مرا از یاد رفت
هوش مصنوعی: نه نگران غم بیگانگانم هستم و نه به فکر دوستان، تا زمانی که تو به یادم آمدی، همه چیز و همه کس از خاطرم رفت.
در و دیوار به محرومی من می‌خندند
من به این خوش که به رویم درِ گلشن باز است
هوش مصنوعی: دیوارها و اطرافم به وضعیت ناامیدکننده‌ام می‌خندند، اما من خوشحالم که دروازه‌ای به باغ شادی برایم باز است.
حیف است که در گردن حور افکندش کس
دستی که به یاد تو در آغوش توان کرد
هوش مصنوعی: حیف است که کسی دستی بر گردن حوری بیندازد، در حالی که یاد تو در آغوش اوست و می‌تواند به یاد تو در کنار کسی باشد.
روح در قالب انسان ز پی معرفت است
کرده‌اند این تله در خاک که عنقا گیرند
هوش مصنوعی: روح انسان به‌دنبال شناخت و معرفت است و این تله‌ای که در زمین ساخته شده، به‌نوعی به‌منظور به‌دست آوردن این شناخت و حقیقت است.
وقت است که ترک پیر استاد دهیم
آموخته‌ها را همه از یاد دهیم
هوش مصنوعی: زمان آن فرا رسیده که از آموزه‌های استاد خود جدا شویم و تمام چیزهایی را که یاد گرفته‌ایم، فراموش کنیم.
با جام میِ دو ساله در میکده‌ها
ناموسِ هزار ساله بر باد دهیم
هوش مصنوعی: با نوشیدن شراب و لذت بردن از زندگی، ارزش‌ها و قواعد سخت‌گیرانه‌ی طولانی‌مدت را زیر پا می‌گذاریم و به خاطر خوشی‌های آنی، به هر چیزی بی‌توجهی می‌کنیم.