گنجور

بخش ۵۵ - صاین اصفهانی قُدِّسَ سِرُّه

اسمش خواجه صاین الدین علی ترکه. از فضلا و حکمای روزگار بوده، در تازی و دری تألیفات فرموده، مِنِ جمله شرح فصوص و کتاب مفاحص و رسالهٔ اسرار الصّلوة و شرح قصیدهٔ ابن فارض است. با سلطان شاهرخ معاصر و در یزد قاضی بوده و بعضی از علماء با وی معارضه داشته‌اند و تفصیل آن در کتاب مجالس المؤمنین قاضی نوراللّه مسطور است. آن جناب و ابن فارض و مولانا شرف الدّین علی یزدی از سلطان حسین اخلاطی تربیت یافته‌اند. این دو بیت از جملهٔ اشعار اوست:

اگرچه طاعت این شیخکان سالوس است
که جوش و ولوله در جان انس و جان انداخت
ولی به کعبه که گر جبرئیل طاعت شان
به منجنیق تواند بر آسمان انداخت
بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی: نامش حکیم شرف الدین حسن و افضل فضلای زمن بوده. میرداماد او را تمجید نمود و جامع کمالات صوری و معنوی و حاوی حکمت علمی وعملی. از عالم توحید و تجرید بهره برداشته و در طریقهٔ شعر و شاعری لوای شهرت افراشته. قصاید و غزلیات دلکش به رشتهٔ نظم کشیده و بادهٔ معرفت چشیده. مثنویات متعدده دارد و از جمله مثنوی به بحر حدیقه موسوم به نمکدان حقیقت که الحق کمال فصاحت و بلاغت حکیم از آن ظاهر است و از غایت لطف بعضی آن را از حکیم سنائی دانسته‌اند و نسخهٔ آن متداول است و غالب خلق از سنائی دانند. لیکن آنچه بر فقیر از کتب تذکره، خاصه تذکرهٔ علیقلی خان لکزی معلوم شده از حکیم شفایی(ره) است. به هر صورت چون نهایت ملاحت دارد اغلبی از آن نوشته شد:بخش ۵۶ - صدر شیرازی: و هُوَ صدرالمتألهین و فخر المحقّقین، مولانا صدر الدین محمد بن ابراهیم بن یحیی، المعروف به ملاصدرا. ظهورش در زمان سلاطین صفویه، علوم عقلیه و نقلیه را در خدمت عظمای علماء و کبرای حکمای معاصرین خود تحصیل فرموده، مانند جناب سید سند، عارف مجرد مولانا میرابوالقاسم فندرسکی استرآبادی و جناب مولانا میرمحمد باقر مشهور به داماد و حضرت شیخ المشایخ بهاءالدّین محمد العاملی؛ و مولانا در حکمت الهی پایه‌اش از همگی درگذشت و مسلم عالم گشت. مولانا مرتضی المدعوّ به محسن کاشانی و مولانا عبدالرزاق لاهیجانی و غیرهم، در خدمت آن حضرت تلمذ کرده و از افاضل گردیده‌اند. غرض، او را درترک و تجرید و تحقیق وتوحید پایه‌ای بلند و رتبه‌ای ارجمند بوده و سالهاست که عدیل وی ظهور ننموده. تألیفات آن جناب مانند اسفار اربعه و شواهد ربوبیه و غیره بین الحکماء معروف و مشهور و رسالهٔ مدققانه‌اش موفور، مِنْجمله رسالهٔ فارسیه موسوم به سه امل در طریقهٔ سلوک و معارف از آن جناب به نظر رسیده، تحقیقات پسندیده دارد. تیمّناً این رباعی از او قلمی شد:

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اسمش خواجه صاین الدین علی ترکه. از فضلا و حکمای روزگار بوده، در تازی و دری تألیفات فرموده، مِنِ جمله شرح فصوص و کتاب مفاحص و رسالهٔ اسرار الصّلوة و شرح قصیدهٔ ابن فارض است. با سلطان شاهرخ معاصر و در یزد قاضی بوده و بعضی از علماء با وی معارضه داشته‌اند و تفصیل آن در کتاب مجالس المؤمنین قاضی نوراللّه مسطور است. آن جناب و ابن فارض و مولانا شرف الدّین علی یزدی از سلطان حسین اخلاطی تربیت یافته‌اند. این دو بیت از جملهٔ اشعار اوست:
هوش مصنوعی: خواجه صاین الدین علی ترکه یکی از عالمان و حکما بوده است که در دوره خود تألیفات متعددی در زمینه زبان‌های عربی و فارسی داشته است. از جمله آثار او می‌توان به شرح فصوص، کتاب مفاحص، رسالهٔ اسرار الصّلوة و شرح قصیدهٔ ابن فارض اشاره کرد. او معاصر با سلطان شاهرخ بوده و در یزد به عنوان قاضی فعالیت می‌کرده است. برخی از علمای زمان او با وی مخالف بوده‌اند و جزئیات این موضوع در کتاب "مجالس المؤمنین" نوشته قاضی نوراللّه آمده است. او و ابن فارض و مولانا شرف الدّین علی یزدی تحت تربیت سلطان حسین اخلاطی بوده‌اند. دو بیت شعر از اشعار او نیز وجود دارد.
اگرچه طاعت این شیخکان سالوس است
که جوش و ولوله در جان انس و جان انداخت
هوش مصنوعی: هرچند که اطاعت از این شیخ‌های فریبنده فقط ظاهر و جلب توجه است، اما این اطاعت باعث شور و شوقی در روح انسان می‌شود و روح را به هیجان می‌آورد.
ولی به کعبه که گر جبرئیل طاعت شان
به منجنیق تواند بر آسمان انداخت
هوش مصنوعی: اگر جبرئیل هم بخواهد، می‌تواند به راحتی خود را به آسمان پرتاب کند و در کعبه طواف کند، ولی من هیچ نیازی به این کار ندارم.