بخش ۲۴ - حارثی مروی عَلَیهِ الرَّحمة
فاضلی دانشور و شیخی معرفت گستر است. مدتها در مرو و بلخ شیخ اسلامی نموده. از محبان صدق اندیش و سخن سنجان مدحت کیش اهل بیت رسالتؐحضرت ائمهٔ معصومین بوده و از همگنان گوی مفاخرت ربوده. قصاید بسیار به زبان عربی در مدایح آن بزرگواران منظوم کرده. غالب اشعارش به آن زبان است. این دو رباعی از اوست:
حالی باری در آتشم تا چه شود
خاک است همیشه مفرشم تا چه شود
با ناخوشی دهر خوشم تا چه شود
تو میکش و من همی کشم تا چه شود
یارب منِ تشنه جامِ خون چند کشم
بارِ ستمِ چرخ نگون چند کشم
از بهر دو لقمهای که هم دادهٔ تست
من منت هر ناکس دون چند کشم
بخش ۲۳ - حسین یزدی نَوَّرَ اللّهُ رَوْحَهُ: و هو زبدة الفضلاء و العلما قاضی میر حسین میبدی. از اعاظم محققین و اماجد مدققین. حکیمی است بی نظیر و سالکی است صافی ضمیر. در فنون علوم مشهور و معروف. عربیاً و فارسیاً تصانیف مفیده دارد. مانند: شرح هدایه و شرح کافیه و طوالع و شمسیه و شرح دیوان ولایت توأمان حضرت امیرالمؤمنین. گاهی شعر میگفته. وفاتش در سنهٔ ۹۱۰. از اوست:بخش ۲۵ - حسن غزنوی قُدِّسَ سِرُّه: وهُوَ سید اشرف الدین حسن بن ناصر. از اعاظم سادات غزنین. از اهل ریاضت و فضیلت ممتاز و به تشریف حکمت و معرفت سرافراز. زبدهٔ فضلا و قدوهٔ عرفا. هادیِ اهل سلوک و قبلهٔ میر و ملوک. نیکو صفات، حمیده اخلاق و در زهد وورع یگانهٔ آفاق. چون طالبان و قابلان زمان خود را به مقامات بلند و قرب محبوب حقیقی ارجمند و واصل میساخت و در هدایت اهل غوایت رایت اشتهار برافراخت. روزی هفتاد هزار نفر در پای منبر وی جمع بودند که اکثر به شرف ارادت اختصاص داشتند. سلطان بهرام شاه غزنوی از کثرت مریدین سید خوفناک شد. دو شمشیر و یک غلاف به پیش وی فرستاد. یعنی جای دو سلطان در یک شهر ممتنع است. سید مطلب را دریافت و روانهٔ حجاز گردید و در مشرف شدن به زیارت حضرت سید کائنات و اشرف موجودات قصیدهٔ غرایی ساخته و در شرف روضهٔ متبرکه قصیده را به آواز بلند خوانده و از خدمت حضرت، صله و خلعت خواسته. ناگهان جامهٔ خلعتی پیش او گذاشته شد. برداشته و بر سر گذاشته و بعد از زیارت بیرون آمده. سلاطین عصر او را در محفّهٔ طلا مینشانیدهاند. چنانچه با محفّهٔ طلا به بغداد آمده و پادشاه بغداد نیز با محفّهٔ طلا به استقبال او شتافته و صحبت او را دریافته و از آنجا به خراسان آمده، در سنهٔ ۵۳۵ در جوین اسفراین به جوار رحمت حق پیوسته، رَحمةُ اللّهِ عَلَیهِ رَحْمَةً واسِعَةً و از آن جناب است:
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فاضلی دانشور و شیخی معرفت گستر است. مدتها در مرو و بلخ شیخ اسلامی نموده. از محبان صدق اندیش و سخن سنجان مدحت کیش اهل بیت رسالتؐحضرت ائمهٔ معصومین بوده و از همگنان گوی مفاخرت ربوده. قصاید بسیار به زبان عربی در مدایح آن بزرگواران منظوم کرده. غالب اشعارش به آن زبان است. این دو رباعی از اوست:
هوش مصنوعی: فاضلی دانشور و شیخی است که به گسترش دانش پرداخته است. او سالها در شهرهای مرو و بلخ به عنوان شیخ اسلامی فعالیت کرده و از علاقهمندان به حقایق و سخنوران در مدح اهل بیت نبوت و ائمه معصومین بوده است. او در میان همنسلانش سرآمد و مشهور است. اشعار فراوانی به زبان عربی در مدح این بزرگواران سروده که غالب آنها به این زبان است. این دو رباعی از اوست:
حالی باری در آتشم تا چه شود
خاک است همیشه مفرشم تا چه شود
هوش مصنوعی: من در حال حاضر در وضعیت دشواری به سر میبرم و نمیدانم چه برسرم خواهد آمد. اما همیشه به خاک برمیگردم و نمیدانم سرانجام کارم چه خواهد شد.
با ناخوشی دهر خوشم تا چه شود
تو میکش و من همی کشم تا چه شود
هوش مصنوعی: در برابر سختیهای زندگی، راضیام به تحمل و انتظار میکشم تا ببینم چه پیش خواهد آمد. تو به کار خود ادامه بده و من هم به مسیرم ادامه میدهم تا نتیجهاش روشن شود.
یارب منِ تشنه جامِ خون چند کشم
بارِ ستمِ چرخ نگون چند کشم
هوش مصنوعی: ای پروردگار، من که همیشه دردی جانکاه دارم، تا چه زمانی باید بار ظلم و سختی این دنیا را تحمل کنم؟
از بهر دو لقمهای که هم دادهٔ تست
من منت هر ناکس دون چند کشم
هوش مصنوعی: به خاطر دو لقمه نانی که به من بخشیدهای، من دیگر منت آدمهای بیاساس و پست را نمیکشم.