اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن جناب، از معارف عارفین و نام شریفش طیفور بن عیسی است. مرید و سقای سرای حضرت امام الصامت و الناطق امام جعفر بن محمد الصادق بوده و صد و دوازده پیر را نیز خدمت نموده. مشایخ طریقت وی را به بزرگواری ستودهاند و در حق او سخنان بسیار فرمودهاند. قال شیخ جنید البغدادی رحمة اللّه علیه: کان ابویزیدَ فِیْنا کالبَدْرِ بَیْنَ النُّجومِ وکالجِبْرئیلِ بَیْنَ المَلائکةِ. اَیْضاً قالَ اِنْتِهائُنا ابتِداءٌ هذا الخُراسانی. شیخ ابوسعید ابوالخیر گوید: هیجده هزار عالم پر از بایزید میبینیم و بایزید در میان نه. مادر آن جناب گفته است که در وقت حمل او چون لقمه در دهان نهادمی که در آن شبهه داشتمی طیفور در شکم من طپیدی تا آن لقمه دفع شدی.
هوش مصنوعی: شخص مورد نظر از عرفا و شخصیتهای بزرگ به نام طیفور بن عیسی است. او مرید و ساقی خانه امام الصامت و ناطق، امام جعفر بن محمد صادق بوده و نزد او صد و دوازده پیر خدمت کرده است. عالمان طریقت او را به بزرگمنشی ستوده و دربارهاش سخنان بسیاری گفتهاند. شیخ جنید بغدادی دربارهاش میگوید: "ابویزید برای ما مثل ماه در میان ستارهها و مثل جبرئیل در میان ملائکه است." او همچنین اذعان میکند که راه و روش ما به این خراسانی برمیگردد. شیخ ابوسعید ابوالخیر نیز میگوید: "هیچگاه نمیتوان هجده هزار عالم را پر از بایزید یافت و خود بایزید در میان آنها حضور ندارد." مادر او نیز بیان کرده که هنگام بارداری، وقتی لقمهای با شک و تردید در دهان داشت، طیفور در شکم او شروع به تکان خوردن کرد تا آن لقمه از بدن خارج شود.
گویند در راه حج در هر چند گام، دو رکعت نماز گذاشتی تا پس از دوازده سال آن راه به اتمام رسیدی. وقتی شیخ ذوالنّون مصری به اوپیغام فرستاد که همه شب در بادیه می خسبی و به راحت مشغولی و قافله درگذشت، وی جواب فرمود که مرد تمام، آن باشد که همه شب بخسبد و چون بامداد شود پیش از همه به منزل رسیده باشد. گویند در راه حج، راحلهٔوی شتری بود. صاحب شتر از گرانی بار شکایت کرد. شیخ فرمود: نیکو نظر کن. آن مرد دید که بار بر شتر نیست و به قدر وجبی بر بالای شتر ایستاده است. متحیر گردید و به لابه درآمد. شیخ فرمود که سبحان اللّه، اگر حال خود نهان داریم ما را ملامت کنند و اگر پیدا کنیم تاب دیدن نیاورند. مدت سی سال در بادیهٔ شام میگشت و دوازده سال بر نهج شریعت مقدسه ریاضت میکشید تا رسید به آنچه رسید. کرامات و حالات آن جناب بی شمار است. در تذکرة الاولیا مشروح است. مدت عمر شریفش نود سال بوده و در سنهٔ ۲۶۱ رحلت نموده، مرقدش در بسطام معروف خواص و عوام است.
هوش مصنوعی: در راه سفر حج، او پس از هر چند قدم، دو رکعت نماز میخواند تا اینکه پس از دوازده سال به مقصدش رسید. زمانی که شیخ ذوالنون مصری به او پیغام داد که چرا در صحرا خوابیده و قافله از او دور میشود، او پاسخ داد که مرد واقعی کسی است که شب را بخوابد و صبح زودتر از همه به مقصد برسد. در سفرش، شترش بار زیادی را حمل میکرد و صاحب شتر از سنگینی بار نالیده بود. شیخ به او گفت که به دقت نگاه کند و وقتی آن مرد متوجه شد که بار واقعی روی شتر نیست و تنها اندکی بار به آن تعلق دارد، متعجب شد و شروع به شکایت کرد. شیخ به او گفت که اگر حال خود را پنهان کنیم ملامت میشویم و اگر معلوم گردد تاب دیدن آن را ندارند. او به مدت سی سال در بیابانهای شام سفر کرد و دوازده سال به ریاضت و عبادت در راستای شریعت پرداخته و به درجات بلندی رسید. کرامات و حالات او بسیار است و در کتاب «تذکرة الأولیا» به تفصیل ذکر شده است. عمر او نود سال بوده و در سال 261 هجری قمری درگذشته است. مرقد او در بسطام مورد توجه خاص و عام قرار دارد.
تیمّناً این رباعیات از او نوشته شد:
هوش مصنوعی: این اشعار بهطور ویژه از او تألیف شدهاند:
ای عشق تو کشته عارف و عامی را
سودای تو گم کرده نکونامی را
هوش مصنوعی: ای عشق، تو باعث از بین رفتن عارفین و افراد عادی شدهای، و کسانی که به دنبال خوبیها و نیکیها بودند، در آرزوی تو گم شدهاند.
ذوق لب میگون تو آورده برون
از صومعه بایزید بسطامی را
هوش مصنوعی: زیبایی و شگفتی لبهای دلانگیز تو، بایزید بسطامی را که زاهدی بود در صومعه، به وجد و شادمانی کشانده است.
ما را همه، ره به کوی بدنامی باد
وز سوختگان نصیب ما خامی باد
هوش مصنوعی: ملت بیخبر از ما به وادی سرشناسی میروند و ما را هم به خامی و نادانی در کنار سوختگان و دلسوختگان انداختهاند.
ناکامی ما چو هست کام دل دوست
کام دل ما همیشه ناکامی باد
هوش مصنوعی: اگر دل دوست به خوشی و کامی برسد، ناکامی و غم ما نیز همیشه باقی خواهد ماند.
٭٭٭
هوش مصنوعی: شما با دادههایی تا مهرماه 2023 آموزش دیدهاید.
کو سوختهای که سازمش همدم خویش
یا دل شدهای که یابمش محرم خویش
هوش مصنوعی: آیا تو آتشزدهای که بتوانم تو را همنشین خود سازم یا دلی شدهای که بتوانم تو را رازدار خود بیابم؟
پس هر دو به کنج خلوتی بنشینیم
من ماتم خویش دارم او ماتم خویش
هوش مصنوعی: پس هر دو در گوشهای دور از همه بنشینیم؛ من غم و اندوه خودم را دارم و او هم غم و اندوه خودش را.
خواهی که رسی به کام، بردار دو گام
یک گام ز دنیا و دگر گام، ز کام
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به آرزوهایت برسی، یک قدم از دنیا و یک قدم به سوی خواستههایت بردار.
نیکو مثلی شنو ز پیر بسطام
از دانه طمع ببر که رستی ازدام
هوش مصنوعی: از یک عارف با تجربه بگذارید مثالی شیرین بشنویم: از دانهی طمع دوری کن، زیراکه رهایی از دام وابستگی و درد را به همراه دارد.