بخش ۶۰ - ذوقی اردستانی
از قصبهٔ مذکور و به علی شاه مشهور بوده. در اصفهان گیوه دوزی مینموده. تحصیلی نکرده اما ذوقی داشته. مردی درویش مشرب و از اهل طلب است. با حکیم شفایی معاصر بوده. از اشعار اوست:
نه شکوفهای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم
همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را
٭٭٭
چگونه کعبه نپوشد لباس ماتمیان
که خانهای چو دلش در مقابل افتاده است
٭٭٭
از جنون عشق زنجیری که در پای منست
چشمها بگشوده وحیران سودای منست
٭٭٭
از خود برون نرفتم و آوردمش به دست
ممنون همتم که مرادر به در نکرد
٭٭٭
روزگارم ز چه رو منصب نادانی داد
گر نمیخواست که من مرشد کامل باشم
غمزه در تیر زدن بود که مژگان دریافت
قسمت این بود که مقتول دو قاتل باشم
رباعی
آیینهٔ مهر، روشن از یاد علی است
اوراد ملک بر آسمان ناد علی است
گر سلطنت دو کون خواهی ذوقی
در بندگی علی و اولاد علی است
بخش ۵۹ - داعی شیرازی قُدِّسَ سِرُّه: وهُوَ فخرالعارفین و زین الواصلین سید نظام الدین محمود واعظ الملقب به داعی الی اللّه. از سادات حسینی و سلسلهٔ نسبش به نوزده واسطه منتهی گردد به زید بن علی و اجداد او را در انساب همه داعی لقب بوده. غرض، سید، فاضل و کامل و صاحب مقامات و کرامات عالیه بوده و جمعی کثیر از مشایخ معاصرین خود را دیده. ارادت و اخلاص جناب شاه نورالدین نعمة اللّه کرمانی قدّس سرّه گزیده و از اکابر خلفای آن جناب گردیده و جمعی از اعاظم عارفین و کبرای اهل یقین را ملاقات کرده و صحبت داشته و جناب شیخ ابواسحق بهرامی شیرازی که شیخ او بوده، او را ترغیب نمود که به کرمان رفته فیض ارادت جناب شاه نعمت اللّه را دریابد و او متابعت کرده، بعد از وصول گفته:بخش ۶۱ - رضی الدین نیشابوری قُدِّسَ سِرُّه: در بدو حال، مداح سلطان ارسلان بن طغرل سلجوقی بود. آخرالامر به سبب صفای طینت بلکه محض توفیق حضرت احدیت دست ارادت به شیخ معین الدین حموی عم شیخ سعدالدین حموی داده و پا در مرحلهٔ سلوک و مجاهده نهاده. در اندک زمانی عارج معارج عرفان وناهج مناهج ایقان گردید. غرض، جناب وی از شعرای فصیح اللسان و از فصحای عذب البیان بوده و از فنون شاعری اغلب فکر قصیده میفرموده. در موعظه و نصیحت اشعار خوشگوار دارند. در اواخر دولت سلاجقه به عالم بقا توجه کردند. از ایشان است:
اطلاعات
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از قصبهٔ مذکور و به علی شاه مشهور بوده. در اصفهان گیوه دوزی مینموده. تحصیلی نکرده اما ذوقی داشته. مردی درویش مشرب و از اهل طلب است. با حکیم شفایی معاصر بوده. از اشعار اوست:
هوش مصنوعی: او از روستای معروفی به نام علی شاه بوده و در اصفهان به دوختن گیوه مشغول بوده است. تحصیلات رسمی نداشته اما استعداد هنری داشته است. مردی زاهد و جستجوگر بوده و همعصر با حکیم شفایی زندگی میکرده است. چندین شعر از او باقی مانده است.
نه شکوفهای نه برگی نه ثمر نه سایه دارم
همه حیرتم که دهقان به چه کار کشت ما را
هوش مصنوعی: نه گل و برگی دارم نه میوهای نه سایهای، فقط در حیرتم که کشاورز برای چه هدفی ما را کشت.
چگونه کعبه نپوشد لباس ماتمیان
که خانهای چو دلش در مقابل افتاده است
هوش مصنوعی: چطور ممکن است کعبه که نماد مقدسیت و عشق است، لباس عزاداری به تن نکند در حالی که دلی همچون خود آن در مقابلش وجود دارد و غم و اندوه را در خود دارد؟
از جنون عشق زنجیری که در پای منست
چشمها بگشوده وحیران سودای منست
هوش مصنوعی: عشق دیوانهوار من چون زنجیری دور پایم را گرفته است و چشمانم به شدت باز شده و در حیرت از آرزوی من است.
از خود برون نرفتم و آوردمش به دست
ممنون همتم که مرادر به در نکرد
هوش مصنوعی: در تلاشهای خود به نتیجهای رسیدم و توانستم موفقیت را به دست آورم. این دستاورد به خاطر تلاش و همت من است که نتوانسته به من اجازه فرار از خودم را بدهد.
روزگارم ز چه رو منصب نادانی داد
گر نمیخواست که من مرشد کامل باشم
هوش مصنوعی: زندگیام به چه دلیل به من مقام نادانی داده است؟ اگر قرار نبود که من راهنمای کامل باشم، پس چرا اینگونه پیش آمده است؟
غمزه در تیر زدن بود که مژگان دریافت
قسمت این بود که مقتول دو قاتل باشم
هوش مصنوعی: نگاه عاشقانه یا غمزیدهای که به سوی من میاندازند، مانند تیر زدن است و مژگانم هم این را احساس کردند؛ طوری که قسمت من این است که در این عشق به امانت دو قاتل باشم.
آیینهٔ مهر، روشن از یاد علی است
اوراد ملک بر آسمان ناد علی است
هوش مصنوعی: آیینهای که نور خورشید را منعکس میکند، به یاد علی روشن است و دعاهای فرشتگان در آسمان به نام علی است.
گر سلطنت دو کون خواهی ذوقی
در بندگی علی و اولاد علی است
هوش مصنوعی: اگر خواهان سلطنت و قدرت بر دو جهان هستی، باید لذتی در بندگی علی و فرزندان او پیدا کنی.